به گزارش ایسنا، در فرسته گروه واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره این شعر کودکانه آمده است: «در این شعر منظور از پسته/ پسّه احتمالاً چیزی جز پسته است. در رساله پهلوی درخت آسوریک گونۀ دیگری از این واژه دیده میشود: «نان و پِست و پنیر». بز به خود مینازد که انبان را از (پوستِ) من درست میکنند برای بازرگانان، که نان و پِست و پنیر (و) هرگونه خوردنی روغنی (حلوا) [...] در انبان میآورند. [...] در کارنامه اردشیر بابکان هم دختر اردوان میخواهد به جان شوهرش سوءقصد کند؛ پس زهری را با پِست میآمیزد تا به شاه بخوراند.
در برهان قاطع آمده است: پِست: هر آردی را گویند عموماً و آردی که گندم و جو و نخودِ آن را بریان کرده باشند خصوصاً.
واژهٔ پِست در فارسی شاهدهای پرشمار دارد:
در ترجمه تاریخ یمینی (قرن ۵ هجری) آمده است: بقایای قدری پست که بهر ذخیره مطبخ داشتم مانده بود.
در مفرحالقلوب نیز (حکیم ،ارزانی، قرن ۱۲ هجری) آمده است: ... چون پست جو و پست عدس به آب انار ترش یا به آب غوره یا به آب ریواج آمیخته.
واژهٔ فارسی میانه pist با واژهٔ سنسکریتِ pista «آرد» از یک ریشه است.
سمانه ملکخانی
منابع: کتایون مزداپور «نگاهی به خورد و خوراک در ایران باستان»، در خوراک و فرهنگ، به کوشش علیرضا حسنزاده، تهران: نشر مهرنامگ، ۱۳۸۷، ص۳۹-۴۱؛ محمد حسندوست، فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی؛ لغتنامه (دهخدا و همکاران)؛ فرهنگ بزرگ سخن؛ برهان قاطع؛ سامانه دادگان فرهنگستان زبان و ادب فارسی»
انتهای پیام
نظرات