به گزارش ایسنا، آریامن احمدی، روزنامهنگار در نگاهی به کتاب «مبارز: تاریخچه فوتبال علیه فاشیسم» اثر کریس لی نوشته است: اگر فیلم مستند «المپیا»ی لنی ریفنشتال - که به پوشش بازیهای المپیک ۱۹۳۶ در برلین میپردازد- فیلمی در خدمت پروپاگاندای نازیها بود، سی سال پس از سقوط آلمان نازی و مرگ هیتلر، در دهه هشتاد میلادی فیلمی دیگر ساخته شد تا روایتی کاملاً متفاوت ارائه دهد: تصویری از مبارزه ورزشکاران علیه فاشیسم.
فیلم «فرار بهسوی پیروزی» (۱۹۸۱)، آغازگر این مسیر بود؛ جاییکه تعدادی از ستارگان سینما و فوتبالیستها، بههمراه چند بازیکن از باشگاه ایپسویچتاون، در نقش تیم اسرای جنگی متفقین ظاهر میشوند. این تیم در دیداری نمایشی که در ورزشگاه کلمب پاریس برگزار میشود، برابر تیمی از نازیها قرار میگیرد؛ درحالیکه نقشهای برای فرار از طریق تونلی به فاضلابهای پاریس طراحی شده است. این فیلم از یک واقعه واقعی الهام گرفته است، اما نه در پاریس، بلکه در کییف- پایتخت اوکراین- و مسابقهای که بعدها به نام «دیدار مرگ» شهرت یافت.
در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱، با نقض پیمان عدمتجاوز به شوروی، هیتلر عملیات بارباروسا را آغاز کرد. آلمانیها با پیشروی سریع، در سپتامبر همان سال کییف را اشغال کردند و شرایطی وحشتناک بر مردم اوکراین تحمیل شد. در ۶ اوت ۱۹۴۲، تیمی از لوفتوافه (نیروی هوایی آلمان) با نام فلاکالف (یازده فلاک) مقابل تیمی به نام اف.سی. استارت قرار گرفت؛ تیمی که در یک نانوایی محلی تشکیل شده بود و بازیکنانش را ستارگان سابق باشگاههای دینامو و لوکوموتیو کییف تشکیل میدادند- کسانی که از شکنجهها و شرایط غیرانسانی اشغال جان بهدر برده بودند.
درحالیکه فوتبال در کییفِ اشغالی برای مردم محلی تنها سرگرمی باقیمانده بود، اف.سی. استارت علیرغم ضعف جسمانی و روحی، در تمام ده مسابقه تابستان ۱۹۴۲ به پیروزی رسید؛ از جمله بُرد پنج بر یک مقابل فلاکالف در شش اوت. آلمانیها خواستار تکرار بازی شدند. مسابقهای که در ۹ اوت، در ورزشگاه زنیت کییف، در برابر ۱۲هزار تماشاگر برگزار شد و بعدها «دیدار مرگ» نام گرفت.
پیش از آغاز مسابقه، بازیکنان اف.سی. استارت از ادای سلام نازی سر باز زدند و این اقدام خشم داور- یکی از اعضای اساس نازی- را برانگیخت. در جریان بازی، داور به خطاهای خشن و عمدی فلاکالف علیه بازیکنان اف.سی استارت واکنشی نشان نداد. با اینحال، تیم اوکراینی که ابتدا عقب افتاده بود، با انسجام تاکتیکی خود موفق شد بازی را به تساوی بکشاند و کمکم کنترل میدان را در دست بگیرد.
در پایان نیمه اول، اف.سی. استارت با نتیجه سه بر یک پیش افتاده بود و هواداران فریاد شادی سر داده بودند. طبق روایات پس از جنگ، در این زمان نیروهای اساس به رختکن تیم اوکراینی رفتند و تهدید کردند که اگر تیم آلمانی پیروز نشود، بازیکنان باید منتظر عواقب آن باشند.
اما در نیمه دوم، درحالیکه تکلهای تیم آلمانی محتاطانهتر شده بود، اف.سی. استارت بازی را با نتیجه ۵ بر ۳ برد. آنچه این شکست را برای نازیها تحقیرآمیزتر کرد، هوکردن مقامات نازی توسط سربازان مجارستانی - متحدان فرضی آلمان- بود. بازیکنان افسی استارت در روزهای بعد به کار در نانوایی برگشتند و حتی یک مسابقه دیگر نیز برگزار کردند. اما این آرامش، پیشدرآمدِ توفانی سهمگین بود. در ۱۸ اوت، نیروهای گشتاپو به نانوایی حمله کردند و تعدادی از بازیکنان را دستگیر کردند. نیکالای کرووتکیخ به اتهام همکاری با پلیس مخفی شوروی بازداشت و پس از ۲۰ روز شکنجه، جان باخت. دیگر بازیکنان به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شدند و دستکم سه تن از آنها کشته شدند.
امروز، فراتر از افسانههای آن دوران، واقعیت این است که «دیدار مرگ» یکی از شناختهشدهترین نمونههای فوتبال در برابر فاشیسم است. همین نقطه تاریخی، مدخلی شد برای کریس لی تا کتاب «مبارز: تاریخچه فوتبال علیه فاشیسم» (۲۰۲۳) را بنویسد؛ آنطور که خودش میگوید: «پژوهش درباره نحوه استفاده رژیمهایی مثل موسولینی و فرانکو از ورزش بهعنوان ابزار پروپاگاندا مرا واداشت که بپرسم: آیا کسانی هم پیدا شدند که در همان فضای ممنوعیت، ایستادند؟ پاسخ را در داستانهایی مثل «دیدار مرگ» و حمایت باشگاههایی مثل سانتوس و لیورپول یافتم... خیلی علاقه داشتم نشان دهم فوتبال تنها یک سرگرمی نیست، بلکه در بحرانها - بهویژه در مقابل فاشیسم- میتواند زبان اعتراض باشد. نوشتن این کتاب برای من مانند کاوش در لایههایی از تاریخ است که اغلب نادیده گرفته شدهاند.»
«مبارز» اثری چندبُعدی است که در پنج بخش، به بررسی مبارزات فوتبالی در برابر رژیمهای سرکوبگر در مناطق مختلف جهان میپردازد: ایتالیا، ایبری، اروپای مرکزی و غربی، اروپای شرقی و بالکان، آمریکای لاتین، و بریتانیا. این کتاب با ترجمه بهنام جعفرزاده از سوی نشر خوب به فارسی منتشر شده است.
در جهانی که فوتبال بیش از هر زمان دیگری با بازار، برندها و سودآوری گره خورده، کتاب «مبارز» یادآوری میکند که این ورزش میتواند بستری برای مقاومت، اعتراض و مبارزه علیه ظلم و استبداد نیز باشد. این کتاب، با روایتی تاریخی، اجتماعی و سیاسی، داستانهایی ناگفته از بازیکنان، هواداران و باشگاههایی را نقل میکند که نه صرفاً برای بُرد در زمین، بلکه برای دفاع از آزادی، عدالت و کرامت انسانی جنگیدهاند.
کریس لی، نویسنده، پژوهشگر و تاریخنگار فوتبال بریتانیایی است. او بیشتر بهعنوان بنیانگذار و نویسنده وبسایت Outside Write شناخته میشود؛ وبسایتی تخصصی که به تاریخ اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فوتبال در سراسر جهان میپردازد. او در این کتاب نشان میدهد که فوتبال هرگز تنها یک بازی نبوده است. از میادین ایتالیا در دوران موسولینی، تا ورزشگاههای آمریکای لاتین در سالهای دیکتاتوریهای خونبار، و تا جنبشهای ضدراسیستی امروز، فوتبال همواره در پیوند با سیاست، قدرت و ایدئولوژی بوده است.
کتاب با این پرسش کلیدی آغاز میشود: نقش فوتبال در تقابل با رژیمهای فاشیستی چه بوده است؟ از همان آغاز، لی ما را به دهههای پرتلاطم قرن بیستم میبرد؛ زمانی که موسولینی، هیتلر، فرانکو، سالازار و دیگر دیکتاتورها از ورزش بهعنوان ابزار تبلیغاتی برای تثبیت سلطهشان بهره میبردند. اما در دل این تبلیغات، مقاومت هم زنده بود. بازیکنانی که از سلام نازی سر باز زدند، هوادارانی که در ورزشگاهها سرود مقاومت سر دادند، و باشگاههایی که در کنار اقلیتها و مظلومان ایستادند.
یکی از نمونههای درخشان کتاب، فینال جام حذفی پرتغال است؛ جایی که یک مسابقه فوتبال به جرقهای برای فروپاشی طولانیترین دیکتاتوری غرب اروپا تبدیل شد. از دیگر بخشهای تأثیرگذار کتاب، بررسی نقش فوتبال در آگاهسازی جهانی درباره فجایع دیکتاتوریهای نظامی در آرژانتین، شیلی و برزیل است. در دورههایی که هرگونه صدای معترض خاموش میشد، فوتبال تنها عرصه عمومی بود که مردم در آن میتوانستند فریاد بزنند.
کریس لی با دقت، روایتهایی از هواداران مبارز، خبرنگاران جسور، و باشگاههای مردمی چون سانتوس و بوکا جونیورز ارائه میدهد که در کنار نقش ورزشیشان، نقش سیاسی و اجتماعی نیز ایفا کردند. او نشان میدهد که فوتبال، زبانی برای بیان درد، اعتراض و امید بوده است.
کتاب در فصلهای پایانی به زمان حال میرسد؛ قرن بیستویکم. هرچند فاشیسم کلاسیک فروپاشیده، اما شکلهای جدیدی از اقتدارگرایی، راست افراطی و نفرتپراکنی در میادین فوتبال ظاهر شدهاند. کریس لی با تکیه بر مصاحبههایی با هواداران مترقی، پژوهشگران، و اعضای باشگاههایی چون سن پائولی، لیورپول و رایو وایهکانو، جنبشهای ضد نژادپرستی، فمینیستی و ضدسرمایهداری در فوتبال امروز را بررسی میکند. او در عصری که «کالاییسازی فوتبال» بر همهچیز سایه انداخته، از باشگاههایی میگوید که هنوز به ارزشهای انسانی پایبند ماندهاند.
یکی از جذابترین بخشهای کتاب، معرفی چهرههایی است که کمتر در تاریخ رسمی فوتبال دیدهایم: بازیکنانی که به جبهههای جنگ رفتند، هوادارانی که به پارتیزانها کمک کردند، و مربیانی که در اردوگاههای کار اجباری جان باختند. کریس لی با نثری داستانپردازانه، این قهرمانان خاموش را به صحنه میآورد و صدای آنها را در تاریخ ثبت میکند.
«مبارز: تاریخچه فوتبال علیه فاشیسم» نه فقط کتابی درباره فوتبال است، نه صرفاً اثری سیاسی. این کتاب، پلی است میان دو جهان: جهان بازی و جهان مقاومت. کریس لی به زیبایی نشان میدهد که فوتبال میتواند هم ابزار تبلیغات باشد و هم زبان اعتراض. هم وسیلهای برای کنترل تودهها، و هم صدای آنها.
انتهای پیام
نظرات