شهري آرام با مردماني سختكوش كه شناخت آن به قرنها پژوهش نياز دارد /وضعيت شهر سوخته بهبود مييابد؟/1

شهري با مردماني آرام كه حتا يك بارو هم در آن وجود ندارد و هيچگاه مورد تهاجم قرار نگرفته است؛ در ميان اجساد بهدست آمده از آن، تنها يك نفر با فروكردن شيء نوك تيزي در سرش اعدام و سروته دفن شده است. در اين شهر زنان موقعيت اجتماعي ويژهاي داشتهاند و وجود مهرهاي ويژهي آنها، تعلق قدرت مالكيت به زنان را نشان ميدهد. همچنين آسيبهاي وارده به ستون فقرات مردمان اين شهر نيز از كار سنگين آنها حكايت ميكند. اين شهر، شهر سوخته نام دارد كه باستانشناسان براي تكميل كاوشهاي آن به 150 سال زمان نياز دارند.
به گزارش بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، شهر سوخته در 56 كيلومتري زابل در استان سيستان و بلوچستان و در حاشيهي جادهي زابل - زاهدان قرار گرفته و پنج هزار سال قدمت دارد. اين شهر در 3200 سال پيش از ميلاد پايهگذاري شده و مردم آن در چهار دوره بين سالهاي 1800 تا 3200 قبل از ميلاد در آن ساكن بودهاند.
وسعت شهر سوخته در كنار يافتههاي كاوشگران، اين محوطه باستاني را از صورت يك محوطهي عادي دوران مفرغ خارج كرده و محققان را به اين نتيجه رسانده كه زندگي در شهر سوخته با دوران آغاز شهرنشيني در فلات مركزي ايران و بينالنهرين همزمان است. تاكنون سند يا كتيبهاي كه نام واقعي و قديمي اين شهر را مشخص كند، هنوز بهدست نيامده و بهدليل آتشسوزي در دو دورهي زماني، شهر سوخته ناميده ميشود.
كلنل بيت ـ يكي از ماموران نظامي انگليس ـ از نخستين كساني است كه در دورهي قاجار و پس از بازديد از سيستان به اين محوطه اشاره كرده و نخستين كسي است كه در خاطراتش اين محوطه را شهر سوخته ناميده و آثار باقيمانده از آتشسوزي را ديده است. پس از وي «سر اورال اشتين» با بازديد از اين محوطه در اوايل سدهي حاضر، اطلاعات مفيدي درخصوص اين محوطه بيان كرده است. بعد از وي شهر سوخته توسط باستانشناسان ايتاليايي به سرپرستي «مارتيسو توزي» از سال 1346 تا 1357 مورد بررسي و كاوش قرار گرفت. امسال نيز فصل نهم حفاري اين محوطهي باستاني به سرپرستي دکتر سيدمنصور سيدسجادي آغاز شد و اين باستانشناس معتقد است كه با تمام حفاريهايي که در قبل و بعد از انقلاب انجام شده، چيزي کمتر از 3 تا 4 درصد از شهر سوخته کاوش شده است و امکان دارد حفاري تا سه يا چهار نسل آينده هم طول بکشد.
جغرافيا و محيط زيست شهر سوخته ؛
بر مبناي يافتههاي باستان شناسان شهر سوخته 151 هكتار وسعت دارد و بقاياي آن نشان ميدهد كه اين شهر داراي پنج بخش مسكوني واقع در شمالشرقي شهر سوخته، بخشهاي مركزي، منطقهي صنعتي، بناهاي يادماني و گورستان است كه بهصورت تپههاي متوالي و چسبيده بههم واقع شدهاند.
هشتاد هكتار شهر سوخته بخش مسكوني بوده و تحقيقات اخير نشان داده است اين محوطه برخلاف وضعيت كنوني آن كه محيط زيست كاملا بياباني دارد و فقط درختان گز در آنجا ديده ميشود، در پنج هزار سال پيش از ميلاد، منطقهاي سبز و خرم با پوشش گياهي متنوع و بسيار مطلوب بوده و درختان بيد مجنون، افرا و سپيدار در آنجا فراوان وجود داشته است.
در آن دوران نيز اين منطقه بسيار گرم بوده، اما آب رودخانه هيرمند و شعباتش به خوبي زمينهاي كشاورزي شهر سوخته را سيراب ميكرده است.
سجادي بر مبناي شواهد باستان شناسي اعتقاد دارد: كشاورزي و دامداري در شهر سوخته بسيار پيشرفته بوده و ساكنان شهر سوخته در اين دو مورد كاملا خودكفا بودهاند.
وي دربارهي از بين رفتن پوشش گياهي اين منطقه گفته است: در جريان حفاريهاي فصلهاي گذشته در شهر سوخته مشخص شد كه باتوجه به صنعتي بودن اين شهر و وجود كارگاههاي صنعتي ساخت سفال و جواهرات در اين منطقه، ساكنان شهر سوخته از درختان موجود در طبيعت محوطه براي سوخت استفاده ميكردهاند.
بقاياي سوختگي چوبها در اين محوطهها بهدست آمده است و اين ميتواند يكي از عوامل بسيار مهم و مؤثر در از بين رفتن پوشش گياهي در منطقه باشد.
درياچهي هامون در 3200 پيش از ميلاد، درياچهاي بزرگ و پرآب بوده و رودها و شاخههاي قوي از آن منشعب ميشده و در اطراف آن نيزارهاي وسيعي وجود داشته است.
در بررسيهاي منطقهيي در اطراف شهر سوخته بستر رودخانههاي مختلف و آبراههايي پيدا شده كه به مزارع كشاورزي شهر سوخته آب ميرساندهاند.
در اولين فصل كاوش در شهر سوخته كوچهها و خانههاي منظم، لولهكشي آب و فاضلاب با كوزههاي سفالي پيدا شد كه برنامهريزي شهري در اين شهر را نشان ميدهد.
صنعت و مشاغل در شهر سوخته ؛
شهر سوخته مركز بسياري از فعاليتهاي صنعتي و هنري بوده و در فصل ششم كاوش در شهر سوخته نمونههاي جالب و بديعي از زيورآلات بهدست آمده است.
باستانشناسان با يافتن مهرهها و گردبندهايي از لاجورد و طلا در يك گور دربارهي روشهاي ساخت ورقهها و مفتولهاي طلايي به تحقيق پرداختند و دريافتند صنعتگران شهر صوخته با ابزار بسيار ابتدايي ابتدا صفحههاي طلايي بسيار نازك به قطر كمتر از يك ميليمتر تهيه كرده و بعد آنها را بهشكل لولههاي استوانهاي در ميآورند و پس از اتصال دو سوي ورقهها به يكديگر مهرههاي سنگ لاجورد را در ميان آنها قرار ميدادند.
به نظر سجادي تكنيكهاي بهكار رفته در شهر سوخته با كارهاي مصريان باستان مشابهت دارد.
در شهر سوخته، انواع سفالينهها و ظروف سنگي، معرقكاري، انواع پارچه و حصير يافت شده كه معرف وجود چندين نوع صنعت، بهويژه صنعت پيشرفته پارچهبافي در آنجاست.
تاكنون 12 نوع بافت پارچه يكرنگ و چند رنگ و قلاب ماهيگيري در شهر سوخته كشف و مشخص شده است مردم اين شهر با استفاده از نيزارهاي باتلاقهاي اطراف هامون، سبد و حصير مي بافتند و از اين نيها براي درست كردن سقف هم استفاده ميكردند. همچنين صيد ماهي و بافت تورهاي ماهيگيري نيز از ديگر مشاغل مردمان شهر سوخته بوده است.
سختكوشي مردم شهر سوخته ؛
نمونههاي بسيار زيادي از وجود عوارض مهرههاي كمر، چسبندگي مهرههاي گردن و كمر در بقاياي اسكلتهاي زنان و مردان شهر سوخته ديده شده كه نشاندهندهي اشتغال ساكنان اين شهر به مشاغل سخت است.
فروزانفر ـ سرپرست گروه انسان شناسي سازمان ميراث فرهنگي ـ سن بروز عوارض چسبندگي مهرهها را بعد از 45 سالگي عنوان كرده و گفته است در بررسيها پي بردهاند سن ابتلا به چسبندگي مهرههاي كمر و گردن در ساكنان شهر سوخته 20 تا 30 سال است.
او از تناسب بين زنان و مردان در ابتلا به اين عارضه نتيجه گرفته است كه آنان به يك ميزان به كارهاي سخت مشغول بودهاند.
بهگفتهي وي و بر مبناي تحقيقات انسانشناسي انجام گرفته و روي اجساد ايرانيان هزارهي ششم پيش از ميلاد تا اوايل ميلادي، متوسط عمر مردان ايران باستان 30 تا 35 سال و متوسط عمر زنان آن 20 تا 25 سال بوده ولي استثناهايي هم وجود داشته است؛ مسنترين فردي كه تاكنون بقاياي اسكلتش در محوطههاي باستاني ايران كشف شده، متعلق به زني 85 ساله از ساكنان شهر سوخته است. قدبلندترين فرد ايران باستان هم مرد 35 تا 40 سالهاي از ساكنان شهر سوخته با 5/192 متر قد بوده است.
بر مبناي تحقيق روي بقاياي اسكلتها مشخص شده كه عمدهترين دلايل مرگ مردمان ايران باستان بيماريهاي عفوني از جمله سرطان پوست، سفليس و سل در رتبهي اول، چسبندگي مهرهها و شكستگي استخوان دراثر كار و حوادث كاري در رتبه دوم، جنگ و حوادث طبيعي و غيرطبيعي از عوامل سوم و عوارض و بيماريهاي ژنتيكي از جمله منگوليسم، عقبماندگي، هيدروسفال و چسبندگي مادرزادي مهرهها بوده است. موردي هم از يك نمونه جراحي مغز در شهر سوخته ديده شده است.
زنان شهر سوخته ؛
تازهترين يافتههاي باستانشناسان در گورهاي شهر سوخته حاكي از اين است كه زنان شهر سوخته لباسهاي زيبايي شبيه به ساري ميپوشيدند و به آرايش و زيور آلات قيمتي اهميت ميدادند. بهگفتهي سجادي در تمام گورهاي متعلق به زنان در شهر سوخته سرمهدان، سرمه و شانه ديده ميشود.
زنان شهر سوخته بهدليل صنعت پارچهبافي بينظيري كه در آنجا وجود داشته در انتخاب رنگ و نقش لباس خود از تنوع زيادي برخوردار بودند.
در يك پيكرهي يافت شده، زن شهر سوخته لباسي شبيه ساري پوشيده و روي لباس او از روي سينه به پايين با پولك و سنگهاي قيمتي تزيين شده است.
به گفته طاهره شهركي ـ كارشناس اداره ميراث فرهنگي زابل ـ در طول هفت فصل كاوش در شهر سوخته مهرهاي زيادي كشف شده و تحقيقات نشان ميدهد كه مردم اين شهر در 3200 سال پيش از ميلاد براي نشان دادن مالكيت از مهر استفاده ميكردهاند.
وي گفته است زنان شهر سوخته داراي مهر مشخصي بودهاند و اين امر نشان دهندهي آن است كه قدرت مالكيت در اين شهر از آن زنان بوده است.
غذاهاي مردمان شهر سوخته ؛
باستانشناسان ايراني و ايتاليايي در بررسي يافتههاي باستانشناسي و گياه باستانشناسي خود در شهر سوخته مواد غذايي و خوراكي، دستور پخت و تركيبات چندين نوع از غذاها و نوشيدنيهاي پنج هزار سال پيش اين شهر را شناسايي كردهاند.
مردم شهر سوخته از گوشت گوسفند، ماهي، گاو، تخم اردك و غاز، كشمش، گيشنيز، عدس، جو، انواع ميوهها، لبنيات، آرد كنجد، خيار، انگور، خربزه، هندوانه، پسته وحشي، زيره براي غذا و از آب انگور و ماءالشعير بهعنوان نوشيدني استفاده ميكردند.
باستانشناسان توانستهاند بيش از 25 نوع دانهي خوراكي و گياهي مصرفي، انواع ميوهها و سبزيحات را در شهر سوخته شناسايي كنند و سازمان خواربار جهاني فائو نيز اين دانههاي گياهي را در اواخر اكتبر و اوايل نوامبر در مقر اصلي خود در رم بهنمايش گذاشت.
آداب و نحوهي دفن ؛
اهالي شهر سوخته مردگان خود را به حالت چمباتمه در گور ميگذاشتهاند و در كنار او اشيايي قرار ميدادند.
در فصل هشتم كاوش باستانشناسان نيز گوري فردي كه به احتمال بسيار زياد اعدام شده است، يافته شد. بر مبناي شواهد فرد مذكور از دشمنان مردم شهر بوده و ساكنان شهر با فروكردن شيء نوك تيزي در سر او (كه نحوهي اعدام را مشخص ميكند)، او را كشته و سر و ته دفن كردهاند.
فرزاد فروزانفر معتقد است كه دليل دفن سر و ته جسد اين بوده كه اهالي شهر سوخته به زندگي پس از مرگ اعتقاد داشته و با دفن سر و ته اين فرد خواستهاند تا او به شكل ناشايستي به دنياي بعدي برود.
در گورستان شهر سوخته 30 تا 40 هزار گور وجود دارد كه احتمالا اسرار زيادي را در خود حفظ كردهاند.
قديميترين تخته نرد جهان ؛
سال گذشته، از گوري باستاني موسوم به شماره 761 قديميترين تخته نرد جهان به همراه 60 مهرهي آن كشف شد كه بسيار قديميتر از تخته نرد كشف شده در گورستان سلطنتي اور در بينالنهرين است.
بهگفتهي سجادي اين تخته نرد از چوب آبنوس و بهشكل مستطيل است. چون آبنوس در سيستان و بلوچستان ميروييده و مشخص است كه از هند وارد شده است. روي اين تخته نرد، ماري كه 20 بار به دور خود حلقه زده و دمش را در دهان گرفته، نقش بسته است.
بهنظر ميرسد كه چنين طرحي هم به موضوعهاي فرهنگي و فلسفي هند مربوط باشد، چراكه چنين علامتي را هنديان شبيه به دايرهي ماندالا كه نشان دهندهي تماميت است، ميدانند.
اين تخته نرد 20 خانهي بازي و 60 مهره دارد. مهرهها كه در يك ظرف سفالي در كنار تخته نرد قرار داشتند از سنگهاي رايج در شهر سوخته يعني از لاجورد، عقيق و فيروزه است. بهنظر سجادي اين تخت نرد 100 تا 200 سال قديميتر از تخت نرد بينالنهرين است و بههمين دليل او فكر ميكند اين بازي از شهر سوخته به تمدن بينالنهرين رفته است.
برخي از پژوهشگران معقتدند مردم سيستان شاخهاي از آرياييهايي هستند كه هزاران سال پيش در اين منطقه سكنا گزيدهاند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات