كوه خواجه؛ آلبومي از نقاشيهاي جاودانه

بر بلنداي كوه خواجه بهجز كهندژ، آثار ديگري مربوط به دورههاي مختلف تاريخي از ساسانيان تا دورهي اسلامي وجود دارند.
به گزارش بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، برخي از شاخصترين آثار كوه خواجه عبارتند از بناي كك كهزاد، بناي كوشك چهل دختران، مقبرهي خواجه، مقبرهي پير گندم بريان، چند بناي آرامگاهي با پلاني يكنواخت، آبانبار و تعداد زيادي گور برجستهي سنگي كه بهصورتي پراكنده در سطح كوه خواجه وجود دارند.
آثار و بقاياي نقاشيهاي ديواري كه نمونهي آنها در ايران كمتر ديده ميشوند، در نقاط مختلف كهندژ بهچشم ميخورند. در سال 1961 ميلادي هيات پژوهشي ايتاليايي به سرپرستي جورجيو گوليني پس از كاوش و باستانشناسي در كهندژ ريشههاي تاريخي آنرا به هخامنشيان رساند كه قدمت آن پس از گذر از اشكانيان و ساسانيان حتا به اوايل دورهي اسلامي نيز رسيده است.
نقاشيهاي ديواري كهندژ در سه مرحله پيدا شدهاند؛ نخستين نقاشيهاي ديواري را اورل اشتين در سال 1915 ميلادي و در دو بخش مختلف يعني روي ديوار در اتاق سمت چپ ايوان و در دهليز شمالي پشت حياط پيدا كرده است. پس از او ارنست هرتسفلد در طول سالهاي 1925 و 1929 ميلادي در بررسيهاي خود تعدادي نقاشي را روي ديوارهاي دهليز شمالي پشت حياط يافته است.
نقاشيهاي ديواري كوه خواجه روايتگر داستانها و وقايعي هستند كه در زمانهاي استقرار در آن محل رخ داده و يا يادآور اتفاقهاي كهنترند كه با نقاشي كردن آنها خواستهاند، آن داستانها را جاودان سازند.
كوه خواجه، تنها بخش طبيعي مرتفع در سيستان بهشمار ميرود. اين كوه در 17 كيلومتري جنوب غربي زابل قرار دارد. آثار باقيمانده در آن به دورههاي اشكاني، ساساني و اوايل دورهي اسلامي تعلق دارند و كاخ، آتشكده، زيارتگاه خواجه مهدي و قبرستان دورهي اسلامي را شامل ميشوند.
خرابههاي سراشيبي جنوب كوه خواجه را يك قلعهي بزرگ يا شهر كوچك ميتوان دانست؛ اين قلعه در دورهاي محل اقامت بوده است و آثار مرمتهاي مكرر در همه جاي ديده ميشوند. قديميترين مرمت قلعه به زمان اشكانيان و حكمراني ساكاها تعلق دارد. سپس قلعه در قرن سوم ميلادي و اوايل دورهي ساساني دوباره مرمت ميشود و مورد استفاده قرار ميگيرد.
اين قلعه شامل يك قصر و يك معبد است كه آنرا به زمان پادشاهي كندوفار ميتوان مربوط دانست؛ اين قلعه اكنون به قلعهي كافران مشهور است.
بناي قصر در قسمت مرتفع قلعه قرار دارد و يك حياط مركزي وسيع، يك دروازه و چهار تاق در بخش جنوبي آن وجود دارند كه در دو ضلع غربي و شرقي آن نيز ايوانهاي مسقف وسيعي قرار داشتهاند كه به طرف حياط باز ميشدند.
هنگام ورود به ارگ داخلي قلعه در بخش شمالي حياط مركزي، تالار وسيعي با پلكان به صفهي فوقاني منتهي ميشود. اين صفه كه معبد در آن قرار دارد، مرتفعترين نقطهي قلعه بهشمار ميرود. معبد يك راهروي تنگ و سربسته دارد كه دورتادور اتاق داخلي را با سقف گنبدي و محراب آتش، احاطه كرده است. قسمتي از اين مكان در سال 1376 توسط سازمان ميراث فرهنگي كشور بررسي شده است.
تزيينات معماري بهكار رفته در اين مكان به شيوهي يوناني شباهت دارند. سرستونها با پيچهاي طوماري هستند. تزيينات ديگري نيز مانند گل كوچك پرپر بهصورت طرح نيلوفري از هنر دورهي هخامنشي اقتباس شدهاند و بعضي از آنها به هنر بينالنهرين نيز شباهت دارند.
هرتسفلد با توجه به پنج نمونه نقاشي كه در زمان او ديده شده بود، ميگويد كه در اين نقاشيها هنر يونان باختري تاثير بهسزايي داشتهاند. با انقراض سلطنت يونان باختري، هيچ عنصر جديدي به اين بنا افزون نشده است. شيوهي هنري نقاشيهاي اين مجموعه تركيبي از شيوههاي مختلف است كه نمونهي آن در دورهي هخامنشي ديده شده است و تمام آنها را به طرح و اسلوب ثالثي ميتوان مربوط دانست.
با توجه به معماري، نقاشي و تزيينات معماري موجود در كوه خواجه، قدمت آن به قرن نخست ميلادي ميرسد. مصالح بهكار رفته در معماري آن خشت خام، چينه و كاهگل است. نقاشيها از آبرنگ و تزيينات اندودي از گچ و يا سنگ گچ هستند. اين ماده در هنرهاي دورههاي ساساني و اسلامي نيز استفاده شده است. نمونهي اين تزيينات در هنر بابل و آشور نيز ديده شده است؛ ولي نمونههاي شرقي ايران ظريفتر هستند.
پس از هرتسفلد در سال 1975 ميلادي هيات باستانشناسي ايتاليايي در بررسيهايشان در كوه خواجه مشخص كردند كه در اثر ريزش باران و عوامل جوي ديگر خرابيهايي در كاخ بهوجود آمده است و بهدنبال آن تكهاي بسيار جالب و زيبا از ديوارنگارهي آبرنگي منقوش روي خشت خام كشف شد. قسمتي از رنگ تزيينات بهدست آمده خاكستري و سبز بودند و با بررسي دقيقتر مشخص شد كه نقاشي آبرنگ روي كاهگل انجام شده است.
هرتسفلد در دالانها و تاقهاي ضربي جبههي شمالي مجموعهي كاخ بزرگ نيز ديوارنگارهاي منقوشي كشف كرد كه صحنهي نبرد دهشتناكي را به تصوير كشيده بود. در بالاي كوه خواجه و در سطح وسيعي نيز آثار دورهي اسلامي بهچشم ميخورند. بعضي از اين آثار مانند قدمگاه حضرت ابوالفضل (ع) و قدمگاه پير گندم بريان تنها از جنبهي مردمشناسي اهميت دارند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات