• دوشنبه / ۲۵ آذر ۱۳۹۲ / ۰۹:۱۹
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 92092517020

حمیدرضا شکارسری:

قربانی ادبی زیاد خواهیم داشت

قربانی ادبی زیاد خواهیم داشت

حمیدرضا شکارسری می‌گوید، آن‌قدر سرایش شعر داریم که جریان نقد ادبی ما پاسخ‌گوی این همه اثر نیست و متناسب با جریان شاعری ما رشد نکرده است.

حمیدرضا شکارسری می‌گوید، آن‌قدر سرایش شعر داریم که جریان نقد ادبی ما پاسخ‌گوی این همه اثر نیست و متناسب با جریان شاعری ما رشد نکرده است.

این شاعر و منتقد ادبی در گفت‌و‌گو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره وضعیت نقد ادبی در رسانه‌ها و مطبوعات کشور گفت: جریان نقد ادبی در ایران یک جریان باسابقه است و به زمانی برمی‌گردد که ما در عصر نوزایی مشروطه نه تنها در سیاست و مسائل اجتماعی، که در هر حوزه دیگری هم تلاش می‌کردیم متجدد و به‌روز شویم و در ادبیات هم با تأثیرپذیری از جریان ترجمه از فرانسه و ترکیه - که ادبیات ترکیه هم متأثر از ادبیات روز اروپا بود - و همچنین با تأثیر از ترجمه از زبان‌های دیگری چون روسی و آلمانی، جریان نوزایی ادبی ما در عصر مشروطه آغاز می‌شود و برخلاف چیزی که گفته می‌شود، سابقه نقد ادبی ما کم نیست. اما دچار فراز و فرود است.

او در ادامه اظهار کرد: در دهه 40 در اوج نظریه‌پردازی و نقد ادبی هستیم و دلیل آن این است که هر بار دچار بحبوحه‌های نهضت‌های سیاسی و اجتماعی می‌شویم، جریان سرایش شعر آن‌قدر قوی است که فرصت پرداختن به شعر را نمی‌دهد. اما زمانی که جریان‌های سیاسی افول پیدا می‌کنند، زمان پرداختن به خود شعر فی‌نفسه فراهم می‌شود. دهه 40 چنین شرایطی است. بحبوحه‌های سیاسی دهه 20 و 30 فروکش می‌کند و توجه به خود ادبیات رونق می‌گیرد و موج نظریه‌پردازی‌ها آغاز می‌شود. موج نو، شعر کلاسیک، شعر حجم، موج ناب و غیره. در دهه 50 و 60 ما با جریان شعرسرایی مواجه‌ایم که به دلیل حوادث عظیمی مانند انقلاب و وقوع جنگ رخ می‌دهد. مجددا شعر قدرت می‌گیرد و پرداختن به خود شعر مهم می‌شود. در دهه 70 هم دهه بعد از پایان جنگ و بعد روی کار آمدن دولت اصلاحات، فضا برای نقد و پژوهش ادبی مشابه دهه 40 فراهم می‌شود و مجددا ما با اوج نظریه‌پردازی و نقد‌نویسی مواجه‌ایم و خود شعر فی‌نفسه مورد اهمیت قرار می‌گیرد. این شرایط در دوره اخیر هم پیش آمده و ما به لحاظ کمیت با نقدهای چندانی مواجه نیستیم، اما از لحاظ سطح کیفی، نقدهای ما در شرایط خوبی هستند. به لحاظ کیفیت نقد ادبی از عمق و دقت بیش‌تری به نسبت دهه 70 برخوردار است. در دهه 70 ما دچار نوعی ذوق‌زدگی ادبی هستیم، چون بعد از دو دهه سرایش شعر و وجود جریان‌های شعری محتواگرا، ناگهان با فضای باز ادبی مواجه می‌شویم که منتقدان ما را ذوق‌زده می‌کند. در سال‌های دهه 70 جریان نهضت ترجمه از ادبیات جهان به سوی ایران روانه است و ما با آثار بسیاری مواجه می‌شویم و آن چیزی که در کتاب «تأویل متن» استاد بابک احمدی در دهه‌های گذشته تنها تیتروار با آن مواجه شدیم، حالا در کتاب‌های مختلفی به عمق می‌رسد. برای همین نقدهای ما با عجله نوشته می‌شد، اما امروز ما با شرایط دهه 70 مواجه نیستیم و اگرچه نقدهای ما کم شده‌اند، ولی کیفیت بهتری دارند.

شکارسری سپس با اشاره به اهمیت بحث اخلاق در نقد گفت: مسأله دیگر، وجه اخلاقی نقد است. ما هرگز از این قضیه یعنی از فاصله‌گیری اخلاق نقد در ادبیات مصون نبوده‌ایم و همیشه دچار این معضل بوده‌ایم که اخلاق حرفه‌یی نقد رعایت می‌شود یا نه و این مسأله، مسأله تازه‌ای نیست و همیشه این معضل بوده و همیشه حب و بغض در نقدنویسی ما جریان داشته و نمی‌توان گفت مختص حال حاضر است و این یک اتفاق جدید برای نقد ادبی است. نقد ادبی ما در گذشته سابقه‌ مدح‌نویسی و یا هجویه‌نویسی هم داشته است. البته جریان نقد ادبی ما در حوزه کتاب و مجلات سنگین با جریان نقد روزنامه‌یی کمی متفاوت است. در روزنامه‌ها نقدها روزمره‌تر و البته به روزتر و ژورنالیستی‌تر هستند. برای همین خواه‌ناخواه این زمینه را دارند که با یک‌سری از نزدیکان و حوزه‌ در ارتباط با صاحبان صفحه، بیش‌تر ارتباط داشته باشند و این روابط بر نقد روزنامه‌یی اثر دارد.

او در ادامه متذکر شد: ما متأسفانه یا خوشبختانه تعداد زیادی شاعر داریم که من نمی‌دانم از اصطلاح خوشبختانه یا متأسفانه استفاده کنم که این تعداد شاعر با هیچ دوره‌ای در تاریخ ادبیات کشورمان قابل مقایسه نیست. حتا با دوره مشروطه یا سبک هندی که ما با یک جمهوری شعری مواجه بودیم و آن‌قدر تعداد شاعران زیاد بود که شاعری وارد حوزه زندگی مردم می‌شد، الآن هم ما با پررنگ‌ترین جمهوری شعری مواجه‌ایم و تعداد آثار بسیار زیاد است. اگر من می‌گویم جریان نقد ادبی ما از لحاظ کمی دچار افت شده است، از این‌روست که آن‌قدر سرایش شعر داریم که جریان نقد ادبی ما پاسخ‌گوی این همه اثر نیست و متناسب با جریان شاعری ما رشد نکرده است، البته در همه جای دنیا چنین است. اما در کشور ما این موضوع کمی متفاوت است، چون از طرف مردم یک رویکرد همگانی به سوی شاعری هست و به لحاظ کمی این نسبت ناهماهنگ است، نتیجه این روند هم این است که ما قربانی ادبی زیاد خواهیم داشت. در هنگامی که تعداد شاعران زیاد است، افت ادبی خواهیم داشت و تعدادی از این آثار ارزش ادبی چندانی ندارند و نتیجه این است که بخشی از نیروهای ادبی و استعدادهای ما نادیده گرفته شده و قربانی می‌شوند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha