به گزارش ایسنا، سیدمحمد اکبری چمبلبل، کارشناس مسایل شبه قاره و بینالملل در یادداشتی با عنوان "طالبان؛ گروه تروریستی دیروز و قدرت سیاسی مشروع امروز" نوشت: تحولات چند ماه اخیر افغانستان از جمله سقوط سریع شهرهای این کشور توسط طالبان، مورد توجه جهانی قرار گرفته است. بهگونهای که روزانه شاهد گزارشهایی از سوی دولتها، رسانههای منطقهای و بینالمللی از وضعیت پیشروی این گروه در برابر دولت مرکزی افغانستان هستیم. تحولات اخیر این کشور، بسیاری از مردم افغانستان، کشورهای همسایه و جامعه بینالملل را به خود حساس کرده است و از حاکم شدن طالبان بر افغانستان نگراناند. لذا سوالی که در این رابطه ذهن همگان را به خود مشغول کرده این است که در صورت مورد شناسایی قرار گرفتن و دستیابی طالبان به قدرت حاکم و مشروع در افغانستان، این گروه ایدئولوژی بنیادگرا و خشن خود را ادامه میدهد یا راه جدید و در چارچوب حقوق بینالملل را طی خواهد کرد.
تاریخچه طالبان
طالبان که خود را در زمان رهبری ملامحمد عمر «امارات اسلامی افغانستان» نامید، یک جنبش و یک سازمان نظامی متشکل از روحانیان اسلامگرای سنی در افغانستان است که از ۱۹۹۴ به بعد در صحنه سیاسی و نظامی این کشور حاضر بوده است. این گروه از زمان پیدایش همواره با دولت افغانستان و سایر نیروهای خارجی در حال جنگیدن میباشد اما تسلط جغرافیایی آن بر قلمرو افغانستان در طول زمان متغیر بوده است. بهطوری که در دورهای از تاریخ خود بر بیش از ۹۰ درصد خاک افغانستان مسلط شده و در دورهای دیگر در انزوا قرار گرفته است و اکنون بیش از ۸۰ درصد خاک افغانستان را تحت سیطره خود گرفته است.
نقشه قلمرو طالبان بر خاک افغانستان از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱
نقشه قلمرو طالبان بر خاک افغانستان ۱۲ جولای ۲۰۲۱
طالبان در سطح بینالملل به دلیل تفسیر و اجرای شدید و خشن آنها از احکام اسلامی که منجر به برخورد خشن با بسیاری از افغانها و حتی کشتار مردم غیرنظامی افغان شده، محکوم است. از لحاظ ایدئولوژیک، تفکر طالبانی بر روی بنیادگرایی اسلامی مبتنی بر قواعد و رسوم قوم پشتون است. طالبان یک گروه بسیار متعصب مذهبی است که به سبب آموزشهایی که در دوران تحصیل در مدارس خود دیده است، شرکت در عملیات مسلحانه برای استقرار نظام مذهبی در افغانستان را یک وظیفه شرعی میداند. جنبه ضد شیعی تعالیم آنها و قلمدا کردن شیعیان به عنوان عناصر «رافضی» و خارج از دین به وضوح در رفتار آنها نمایان بوده است. در کنار عامل مذهبی، عواملی مانند حضور نیروهای بیگانه از جمله ایالات متحده در افغانستان، عوامل مالی، فقر و فساد در ظهور و رشد این گروه موثر بودهاند.
روند تغییر و تحولات قدرت و مشروعیت طالبان در طول زمان
طالبان که به عنوان یک گروه جدید مسلح در افغانستان نخستین بار در ۱۹۹۴ در گزارشها دیده شد تا کنون شاهد تغییر و تحولات اساسی بوده است. در همان سالهای اولیه طالبان توانسته بود پس از تصرف برخی مناطق شرق و جنوب افغانستان مانند سنگ حصار و غیره، شهرهای قندهار و جلالآباد را نیز به تصرف خود در آورد. این گروه در ۱۹۹۵ موفق به پیشرفتهای سریعی در سایر مناطق افغانستان همچون هرات و ده استان دیگر شد و کابل را محاصره کرد. در نهایت این گروه در ۱۹۹۶ با فتح کابل، تصرف مناطق شمالی مانند مزار شریف را در دستور کار خود قرار داد و در ۱۹۹۷ به تصرف کامل مزار شریف دست یافت. در این دوران تنها سه کشور عربستان، پاکستان و امارات متحده عربی طالبان را به عنوان دولت قانونی افغانستان به رسمیت شناختند. طالبان در چندین سال حکومت خود در این دوران در افغانستان دست به کشتار هزاران افغانستانی هزاره، تاجیک و قتل دیپلماتهای ایرانی زد، سیاست تصفیه قومی را دنبال کرد. در نهایت با پناه دادن به گروه القاعده و حمله یازده سپتامبر ۲۰۰۱ (القاعده)، با تصویب قطعنامههای ۱۳۷۳ و ۱۴۵۵ از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد بهعنوان یک گروه تروریستی شناخته شد.
اما این گروه پس از انزوای کوتاه مدت با حمایت برخی از دولتها از جمله پاکستان و همچنین با استفاده از حیف و میل کمکهای خارجی، فساد گسترده مالی و اداری در دولت مرکزی، فقر و درماندگی شهروندان و افزایش شکاف طبقاتی در میان مردم افغانستان، جایگاه و پایگاه طالبان را در میان مردم دورافتاده از پایتخت محکم نمود. طالبان توانست بهخوبی از این نقاط ضعف دولت استفاده کند و نفوذ خود را در میان مردمی که از فساد در دولت و عدم رسیدگی به خواستههایشان در محاکم قضایی رنجیده بودند، افزایش دهد و با تشکیل محاکم محلی و رسیدگی به درخواستهای مردم، اعتبار پسزده و از بین رفته خود را در میان مردم محلی بازیابد. بهگونهای که این گروه منزوی و در حال حذف به گروهی قدرتمند در کشور افغانستان تبدیل شده است و اکنون با برقراری ارتباط و مذاکره با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، این گروه تروریستی سابق، تقویت شده و به دنبال مشروعیت بینالمللی است.
طالبان جدید
زمانی طالبان در سطح جهانی به خاطر اقدامات خشونتبار و تعصبآلودش نسبت به مظاهر جدید تمدن بشری و پیشرفتهای فناوری، بدرفتاری با زنان و اقوام غیر سنی و غیرپشتون و همکاری با القاعده به یک گروه تاریک اندیش، خشن، قرونوسطایی و تروریستی شهرت داشت. اما امروز این گروه با کمک برخی کشورها از جمله پاکستان، عربستان، امارات و قطر و همچنین فسادهای داخلی دولت مرکزی افغانستان تلاش کرده تا خود را از یک گروه تروریستی و بنیادگرای مذهبی به یک گروه قدرتمند سیاسی مشروع در معادلات افغانستان به دولتهای منطقهای و فرامنطقهای بقبولاند. در واقع طالبان از گذشته خود یاد گرفته است که با ابزار صرف نظامی نمیتوان به حکومت رسید. لذا طالبان از لحاظ سیاسی پختهتر شده است و با تغییر روشهای مبارزاتی خود از جمله استفاده از ظرفیت اینترنت، انگلیسی صحبت کردن نیروهای اصلی طالبان، مذاکرات در عرصه منطقهای و بینالمللی، اعلام سیاست حمایت از زنان و افراد غیرنظامی، عدم تهدید دیپلماتها و اتباع غیرنظامی خارجی، راه رسیدن به قدرت از مسیر گفتوگو است نه جنگ و غیره درصدد دستیابی به حکومتی مشروع و پذیرفته شده در جامعه بینالملل است. طالبان با تجربهای که از گذشته دارد، میداند که راه رسیدن به مشروعیت بینالمللی از درون مذاکرات سیاسی میگذرد. لذا نهایت تلاش خود را در این زمینه در برهه کنونی انجام داده است. تا جایی که طالبان امروزه بهواسطه دیدارها و مذاکرات خود از جمله روند مذاکراتی دوحه به رهبری ایالات متحده، روند مسکو به رهبری روسیه، ابتکار استانبول با حمایت سازمان ملل و دولت قطر و در نهایت ابتکار تهران به رهبری جمهوری اسلامی ایران، مورد شناسایی دو فاکتو قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای قرار گرفته است.
بنابراین اگرچه طالبان کنونی به نوعی توانسته است مورد شناسایی دو فاکتو قرار بگیرد و به عنوان یک وزنه سیاسی و قدرت مشروع وارد مذاکرات در عرصه بینالمللی شود اما بسیاری از کارشناسان بر این باورند که طالبان پایبند به توافق خاصی نیست و هر زمانی که نیاز باشد از آن توافق عبور میکند و پیرو این گفته ماکیاولی است که هدف، وسیله را توجیه میکند. به عبارتی دیگر هدف طالبان دستیابی به امارت اسلامی با ایدئولوژی خاص خود در افغانستان است و برای رسیدن به چنین خواستهای از هر تاکتیک و وسیلهای استفاده میکند. زمانی طالبان تنها با ابزار نظامی و بر اساس تفکر بنیادگرایی در راه کسب قدرت بود و امروز با ابزار اینترنت، مذاکره، سخن گفتن از محترم شمردن جایگاه زنان در عرصه اجتماعی، استفاده از فناوریهای نوین و همکاری با خارجیها در خاک افغانستان به دنبال رسیدن به قدرت در افغانستان است. اما باید به این نکته توجه کرد در صورتی که طالبان از ایدئولوژی و تفکر ابتدایی خود یعنی آنچه که در مدارس مذهبی خود آموختهاند عبور کند، دیگر طالبان نیست و از هویت طالبانی خود فاصله گرفته است. اما در نهایت این عملکرد طالبان در آینده خواهد بود که نشان میدهد این تغییرات بنیادی و گسترده تنها یک تغییر تاکتیک برای رسیدن به امارت اسلامی بوده است یا تغییر ایدئولوژی حاکم بر تفکر طالبانی.
منابع
- احمدی، حمید (۱۳۷۷)، «طالبان؛ ریشهها، علل ظهور و عوامل رشد»، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره ۱۳۲-۱۳۱، صص ۳۹-۲۴.
- موسیزاده، رضا، حقوق بینالملل عمومی، تهران، انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ دوم، ۱۳۷۸.
- هادی، سیدحسین (۱۳۹۷)، «طالبان؛ از گروه تروریستی تا تبدیل شدن به رقیب قدرتمند سیاسی»، خبرگزاری جمهور، قابل مشاهده در: /http://www.jomhornews.com/fa/article/۱۱۳۶۱۵
South front (۲۰۲۱), military situation in Afghanistan on July ۱۲, ۲۰۲۱: https://southfront.org/military-situation-in-afghanistan-on-july-۱۲-۲۰۲۱-map-update.
انتهای پیام
نظرات