سالهاست که در منطقه خاورمیانه شاهد خونریزیها و کشتار زنان و کودکان بیگناه هستیم. جنایاتی که دلیل اصلی آن، رژیم غاصب صهیونیستی و آمریکاست. اقدامی که مشابه آن در خاک ایران افتاد و شاهد شهادت کودکان و شهروندان غیرنظامی بودیم.
در حقیقت این جنایت بار دیگر لکه ننگی را بر پیشانی این رژیم در منطقه گذاشت، امابرخلاف تصوراتشان همبستگی اجتماعی و اتحاد و انسجام ملی مردم نشان داد که فارغ از گرایشهای سیاسی، در دفاع از عزت و استقلال سرزمین خود، یکپارچه ایستادگی و دفاع میکنند.
با توجه به اهمیت موضوع، میزگردی با حضور کارشناسان سیاسی از جمله تیمور نظریفرد، مجتبی نوروزی و مجتبی کریمی با محوریت انسجام و وحدت ملی در دفتر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا ) برگزار و تحلیلی از این تجاوزات صورت گرفت.
عقبه حوادث سه دهه اخیر به ایالات متحده گره خورده است
تیمور نظریفرد، عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان چهارمحال و بختیاری و کارشناس مسائل سیاسی در خصوص علل و عوامل شکلگیری جنگ ۱۲ روزه، اظهار کرد: واقعیت این است که باید بپذیریم با شکل گیری نظام جمهوری اسلامی از همان روزهای نخستین به واسطه اتفاقاتی که در داخل کشور صرف نظر از علل، عوامل، انگیزهها و عوامل داخلی یا خارجی که عامل بروز آن حوادث شدند، افتاد شکاف بین جمهوری اسلامی و جبهه موسوم به غرب تشدید شد که شاید شروع جدی آن را در تسخیر لانه جاسوسی و گروگانگیری سال ۵۸ باید دنبال کرد به نحوی به صورت میدانی عناصر ایالات متحده توانستند فضای وحدت و انسجام بین جبهه خود را در مقابل جمهوری اسلامی شکل دهند، آغاز جنگ تحمیلی هشت ساله، حمایت بی چون و چرا و بی قید و شرط که بسیاری از کشورهای اروپایی و ایالات متحده و همپیمانان منطقهای آنها از کشور متجاوز عراق داشتند، شرایطی را ایجاد کرد که شکاف بین کشور ما و کشور مقابل روز به روز بیشتر شود.
وی افزود: پس از پایان جنگ در دهههای گذشته حوادث مختلفی در کشور اتفاق افتاد که با ریشهیابی حوادث پی میبریم که چه با قدرت سخت چه با قدرت نرم و هوشمند عقبه تمامی این جریانات به ایالات متحده گره خورده است، آنها با فلسفه وجودی جمهوری اسلامی مشکل دارند و از دشمن چیزی جز دشمنی برنمیآید.
نظریفرد گفت: به واسطه شرایط و اتفاقاتی که در کشور افتاده بود فضای متاثر از تحریمهای ظالمانهای که اوج آن را در ۲۰ سال اخیر شاهد بودیم، فشارهای اقتصادی که به مردم وارد شده بود، بحران ناکارآمدی در داخل کشور، تبعیض و بی عدالتی، توسعه نامتوازن در مناطق و اشتباهاتی که در تدوین استراتژی مدیریتی کشور داشتیم شرایطی را فراهم کرد تا کسانی که با فلسفه وجودی جمهوری اسلامی مشکل داشتند به این نتیجه برسند شاید فرصت مناسبی است و بتوان از شکاف پیش آمده بین مردم و حاکمیت استفاده کرد، چه بسا انتظار آنها همراهی مردم در حمله نظامی بود.
این عضو هیات علمی دانشگاه بیان کرد: اگر اتفاقات سال ۵۷ تاکنون را رصد کنیم نقطه مثبت این بوده که مردم تکلیف خود را همیشه خوب ادا کردند، این اتفاقات باعث شد که احساس کنیم همبستگی و انسجام را باید تقویت کنیم اما انسجام یک طرفه امکان پذیر نیست.
انسجام؛ نقطه اتکای ملت ایران
نظری فرد در خصوص همراهی کشورها و کشورهای همسایه در محکومیت این تجاوز، گفت: قدرتهای فرامنطقهای و منطقهای، از تمام ابزارها و امکانات استفاده میکنند تا کشورهای مستقل و کشورهایی که با برتریجویی تقابلی با کشورهای فرا منطقهای دارند را مهار کنند، چه بسا اتفاق اخیر در همین راستا بود. بسیاری از کشورهای مستقل این جنایت را محکوم کردند از کشورهایی که همپیمان با ایالات متحده بودند نباید توقع جانبداری داشت.
وی ادامه داد: اگرچه بسیاری از کشورهای دیگر تحت تاثیر و متاثر از روابطشان با کشورها یا موضعی نگرفتند و یا موضع توام با ابهام گرفتند که بازخورد آن را در اعتراض نماینده ایران در سازمان ملل شاهد بودیم یا در موضوعات مورد بحث در شورای امنیت میتوان دنبال کرد که قاعدتا نقض آشکار قوانین بینالمللی بود و توسط رژیم صهیونسیتی و حمله آمریکا به تاسیسات هستهای مشمول آن بود، لذا اگر شورای امنیت و سازمان ملل مستقلی داشتیم باید به این موضوع ورود پیدا میکردند و کشورهای متجاوز را محکوم میکردند و با موضوع برخورد میشد.
وی گفت: اگر اتفاقات بعد از شکلگیری دولت جدید در ایران را رصد کنیم شاهد ارتقای سطح روابط با کشورهای منطقهای بودیم که این مساله به لحاظ این است که از نظر ژئوپولیتیکی دست بالا را در منطقه داریم، بر همین اساس، کشورهای منطقه که با ایران دست دوستی داشتند مواضعی را در حد انتظار و توان گرفتند، میطلبد سیاست تنشزدایی منطقهای از سوی دستگاه سیاست خارجی دنبال شود، یعنی به نحوی یک فضای اعتماد بین جمهوری اسلامی و کشورهای منطقه شکل بگیرد چه بسا بروز بحران در کشور ما منتج به تشدید بحران در منطقه خواهد شد و آنها هم متضرر خواهند شد.
این کارشناس مسائل سیاسی بیان کرد: در هفته اخیر پیام دستگاه سیاست خارجی به کشور عمان و سفر وزیر امور خارجه به عربستان سعودی را داشتیم که این نشاندهنده این بوده که ایران به دنبال تقویت روابط با کشورهای منطقه است.
بدون توجه به سرمایه اجتماعی نتیجهای حاصل نمیشود
وی در خصوص اینکه انسجام ایجابی چگونه باید شکل بگیرد، توضیح داد: میبینیم که در اتفاقات اخیر مردم از تمام جریانات مواضع خاص خود را گرفتند اما انتظار داشتیم برون داد این موضع گیری و انعکاس این موضع در تغییر رویکرد شکل بگیرد، بخش اعظم قدرت طلبی کشورها با ابزار رسانه اتفاق میافتد، لذا اولین توقع ما بر این بود که رسانه ملی خطاها و اشتباهات گذشته را اصلاح و به عنوان تریبونی برای ایران، وطن و ملیت تبدیل شود، تغییر رویکرد به عنوان اولویت اول باید مبنای کار قرار گیرد و این اتفاق در عمل بیفتد، همچنین از انحصار تفکر افراطی با موضع گیریهای مقابل وطن گرایی پرهیز شود.
نظری فرد در ادامه با بیان اینکه امروز ارزشمندترین سرمایه هر حاکمیتی مردم هستند، تصریح کرد: در حقیقت سرمایه اصلی یک نظام حکمرانی مردم هستند اگر مردم باشند حاکمیت دوام خواهد داشت، لذا اگر نسبت به این سرمایه ارزشمند به عنوان اصلیترین سرمایه شکلگیری و پایداری یک نظام سیاسی بیتوجه باشیم، نتیجهای حاصل نمیشود،
وی گفت: در شرایط کنونی به تامین امنیت به عنوان مولفههای اصلی در حوزههای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیازمندیم، بازکردن فضا برای حضور شایستگان و شایستهسالاران به معنای واقعی کلمه از موارد نیازمند توجه است، از طرفی یکی از دلایل شکلگیری فاصله بین حاکمیت و مردم را باید متاثر از بی اعتمادی آنها نسبت به حکمرانان دانست.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: حاکمیت باید به اندازهای فضا را باز کند و نقد، تحلیل و آسیب شناسی صورت گیرد تا در دل اینها آنچه اتفاق میافتد به خیر حاکمیت باشد.
در حوزه سیاست خارجی رفتار کشورها با ایران مورد توجه باشد
وی با اشاره به حوزه سیاست خارجی، تصریح کرد: آنچه باید از گذشته درس گرفت این است که رفتار کشورها با ایران باید مدنظر قرار گیرد قاعدتا در تبیین حوزه سیاست خارجی باید اینها را مورد توجه قرار دهیم که آیا آنچه امروز اتفاق میافتد منافع ما به طور عام تامین میشود یا خیر، در حوزه داخلی نیز تبعیض و بی عدالتی از مصادیقی است که به شکاف اجتماعی منتج میشود و فرصت طلبی را برای برخی فراهم میکند، لذا برای انسجام ایجابی نیاز به بازگشت هر فرد به حوزه ماموریتی خود است که این امر میتواند به اعتمادسازی و کمک به انسجام در بین مردم کمک کند.
نظری فرد بیان کرد: در حوزه اقتصادی بحث سیاستهای پولی، مالی، ارزی و بازنگری در این سیاستها مطرح است، باتوجه به شرایط کشور اگر حوزه تعاملی را در دستور کار قرار دهیم و با کشورهایی که به رسمیت شناخته شده و به صورت متوازن در راستای منافع ملی هستند تعامل سازنده و گسترده برقرار کنیم قطعا از محدودیت هایی که دچار آن هستیم آزاد خواهیم شد، از طرفی بتوانیم موضوع انسجام را با برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت دنبال کنیم چرا که سرمایه اصلی برای یک نظام سیاسی مردم هستند.
ضرورت تقویت توان دفاعی با تمرکز بر دیپلماسی
وی در خصوص تقویت توان دفاعی یا دیپلماسی در شرایط فعلی، گفت: به لحاظ شکننده بودن آتشبس، باید ملاحظات در دو حوزه با تمرکز بر دیپلماسی به صورت همزمان دنبال شود،یعنی هم حوزه دیپلماسی به سمت رفع تنش سوق پیدا کند و هم بازیابی توان دفاعی اتفاق بیفتد.
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به اینکه باید در شرایط فعلی حول محور تمامیت ارضی وحدت گفتمانی شکل بگیرد، تاکید کرد: تمام جریانات نسبت به آنچه که تهدید تمامیت ارضی کشور بوده موضع گرفتند و توقع بر این است که با همه اتفاقاتی که افتاده شاهد این باشیم که این موضعگیریها با نگاه تقویت انسجام اجتماعی حاکمیت مورد توجه قرار گیرد و حول محور وطن و ایران بتوانیم از این مسیر و بحران بسیار دشوار عبور کنیم.
درگیری تمدنی غرب با ایران
مجتبی نوروزی، عضو هیات علمی دانشگاه شهرکرد و کارشناس مسائل سیاسی اظهار کرد: مشکل ما با غرب هژمونی است و در سه سطح با غرب درگیریم، این سطوح شامل سطح تمدنی، جهانی و منطقهای است.چه بسا یک مواجهه تاریخی آن از ابتدای انقلاب اسلامی شروع میشود.
وی افزود: غرب درگیری تمدنی با ایران دارد، این مساله در نظریهپردازی غربیها به صراحت آمده و قابل کتمان هم نیست، امروز بخشی از مشکل ما در همین حوزه است، البته تصورشان بر این است که از نظر تمدنی ایران باید کنار گذاشته شود. لذا مساله اول غرب با ما مساله هژمونی است و جنگ تحمیلی ۱۲ روزه مسالهای را برای ما روشن کرد و آن خودآگاهی تاریخی است.
انقلاب اسلامی مانع بزرگی برای غرب
وی ادامه داد: اسرائیل غاصب به نیابت از آمریکا در منطقه میجنگد، در حقیقت این سه سطح درگیری با کشورهایی است که به دنبال سه ویژگی هستند و این ویژگیها در کشور شامل ایران مقتدر، ایران مستقل و ایران متمدن است. چه بسا ایران ۴۷ سال است که تلاش میکند تا ایران مستقل، مقتدر و متمدن باشد، منظور از متمدن بودن توسعه و پیشرفت است.
این کارشناس مسائل سیاسی تاکید کرد: فراتر از انقلاب اسلامی، مساله ما با غرب، ایران بزرگ است، آنها معتقدند ایران با این وضعیت نباید وجود داشته باشد چون ایران کنونی اجازه دیده شدن به رژیم صهیونیستی را نمیدهد، مساله اول ایران است که از منظر آنها باید به بی حکومتی برسد تا آنها کار را یکسره کنند، لذا مانع بزرگ غرب، انقلاب اسلامی است.
حمله به ایران با چه فرضهایی
وی بیان کرد: فرضهایی وجود دارد که آنها را به سمت و سوی حمله به ایران میکشاند، فرض اول این است که ایران را مساله اول خود میدانند، یعنی به دنبال این هستند که به قدرت اول منطقه تبدیل شوند و جمهوری اسلامی مانع رسیدن به اهدافشان میشود، لذا به دنبال تغییر رژیم هستند تا ایران را به ایران ضعیف تبدیل و سپس به دنبال تجزیه ایران هستند، فرض دوم ادراکی آنها این است که ایران اکنون در ضعیفترین حالت خود در ۴۸ ساله گذشته قرار دارد، چون تصور و نظام ذهنیشان این است که بازوان منطقه ایران را له کردهاند.
نوروزی ادامه داد: فرض سوم این است که وضعیت داخلی ایران به هم ریخته و شکافهای طبقانی و نسلی مشهود است، موقعیت اجتماعی ساختار سیاسی ایران دچار ضعف جدی شده و میتوان روی مردم ایران حساب کرد.تصورشان از آفند کشور یا توان نظامی آن چیزی بود که در عملیات وعده صادق یک و دو دیده بودند، تصور نمیکردند ایران اینگونه عمل کند.
این عضو هیات علمی دانشگاه شهرکرد تاکید کرد: امروز افکار عمومی در دست ایران است، دولتهای منطقه این جنایت را محکوم کردند و کشورهای دیگر به دلیل اینکه اراده مستقلی از خود برای اراده کشورشان ندارند عکسالعملی نشان ندادند، یعنی اگر کشورها وابستگی ساختاری به آمریکا نداشته باشند دچار فروپاشی ساختار سیاسی خواهند شد، از طرفی اکنون ایران ابرقدرت افکار جهان شده است. لذا نگه داشت انسجام اجتماعی مهم است و باید به الگوها و مدلهای انسجامبخش در جامعه دست یابیم.
رابطه عدالت اجتماعی و انسجام اجتماعی
نوروزی بیان کرد: در جنگ اخیر بخشی از مسائل، عینی و شفاف شد از جمله اینکه به هجمههای عظیمی که به ملت ایران تحمیل میشود توجه نداریم، گرچه هجمهها موجب ایجاد شکاف میشوند که باید بیشتر مراقبت صورت گیرد، از طرفی مساله فرهنگ در صدر برنامههای استعمار برای غارت کشورهای جهان سوم است. یعنی ایجاد شکاف بین دولت و ملت از برنامههای غرب است. لذا در این شرایط لازم است مساله عدالت اجتماعی را برطرف و بسترهای مشارکت اجتماعی را افزایش دهیم.
ضرورت روایت گری در حوزه جنگ
نوروزی تاکید کرد: معتقدم ایران در میدان پیروز جنگ بود که باید در روایت این پیروزی منتقل شود و به خوبی موضوع روایت از جنگ انجام شود، البته باید هم توان دفاعی و هم بحث دیپلماسی تقویت شود.
این کارشناس مسائل سیاسی بیان کرد: پس از جنگ چند گزاره از جمله مفهوم دشمن و شرارتهای دشمن برای نسل جوان، واقعیت آمریکا و اسرائیل غاصب به عنوان شر مطلق برای جهان، مساله امنیت، قدرت در محیط بینالمللی، اهمیت تکیه به خود و نیروهای خودی شفاف شد و این موضوعات روایتگریهایی است که باید در حوزه جنگ انجام شود.
تقویت ملیگرایی، ایرانی گرایی و جمهوری گرایی در جنگ ۱۲ روزه
مجتبی کریمی، عضو هیات علمی دانشگاه شهرکرد و کارشناس مسائل سیاسی در مورد میزان موفقیت دشمن در جنگ ۱۲ روزه از لحاظ بعد نظامی، بیان کرد: ما اولین کشور دنیا بودیم که با صلابت مقابل رژیم صهیونیستی ایستادیم و نقاط حساس و استراتژیک آنها را با موشک هدف قرار دادیم، آنچه به لحاظ نظامی آنها مانور میدادند کاملا برعکس شد آنها ادعا داشتند که چهارمین ارتش دنیا هستند و قویترین نیروهای هوایی را در اختیار دارند، اما نمیدانستند که موشکهای ایران سرتاسر منطقه رژیم صهیونیستی را هدف قرار میدهد، در حقیقت میتوان گفت یک کشوری با توان دفاعی بالا پیدا شد که مقابل شرارت رژیم غاصب را بگیرد و با صلابت و قدرت ایستادگی کند. در واقع رژیم صهیونیستی از لحاظ نظامی به اهدافشان نرسیدند و آسیب دیدهاند.
وی با اشاره به بعد سیاسی این اتفاق، افزود: آنها طراحیهایی انجام داده بودند، وقتی حمله آغاز شد و دانشمندان و فرماندهان نظامی ایران را به شهادت رساندند، از نیروهای تجزیهطلب و گروههای معاند استمداد طلبیدند که در داخل کشور بیایند و تغییر نظام سیاسی را رقم بزنند، یعنی قصد داشتند بعد از تغییر نظام سیاسی در ایران یک سوریه سازی اتفاق بیفتد، اما آنچه مشاهده شد کاملا برعکس بود، به طوریکه ملی گرایی، ایرانی گرایی و جمهوری اسلامی گرایی به شدت تقویت شد، تغییر حکومت از طریق حمله هوایی غیر قابل امکان است به نظر من از لحاظ سیاسی نتیجه عکس داد.
تقابلی میان نظام و کشور ایران وجود ندارد
کریمی گفت: اگر وحدت و انسجامی که درون ایران شکل گرفته با ماههای گذشته مقایسه شود میبینیم که به شدت افزایش پیدا کرده است، اکنون در کشور یک کلمه مشترک وجود دارد و نام آن ایران است، لذا تقابلی بین نظام جمهوری اسلامی و ایران وجود ندارد.
عضو هیات علمی دانشگاه شهرکرد بیان کرد: حتی در بعد دیپلماسی هم مشاهده میکنیم که آنها تلاش کردند ایران را منزوی و جزیرهای نشان دهند اما ارتباطات خوب ایران با کشورهای منطقهای آغاز شده و حتی به اروپا و آمریکای جنوبی و دیگر مناطق نیز میرسد.
وجود سرمایه اجتماعی یکی از بزرگترین دستاوردهای جنگ ۱۲ روزه
این کارشناس مسائل سیاسی در خصوص همراهی کشورها در محکومیت این حمله، تصریح کرد: کشورهای منطقه به صورت عام همراهی کردند، اما اینکه چرا برخی کشورهای جهان همراهی نکردند، دلیل این است که عرصه سیاست عرصه تنظیم منافع است، بحث دیگر هزینهزایی برای سیاستمداران است، یعنی به نحوی که کمترین هزینه را متحمل شوند، از طرفی این پروژه امنیتیسازی بود که رژیم صهیونسیتی و آمریکا از سالیان سال علیه ایران در منطقه و جهان شروع کرده بودند آنها هر تحرکی از ایران را به بعد امنیتی ارتباط میدادند، بسیاری از کشورهای منطقه و دنیا تصور نمیکردند ایران اینگونه غافلگیرشان کند. چه بسا در آینده این حمایتها و موضعگیریها بیشتر به نفع ایران خواهد شد.
کریمی افزود: یکی از بزرگترین دستاوردهای جنگ ۱۲ روزه را ایجاد یک سرمایه اجتماعی برای نظام جمهوری اسلامی و کشور ایران میدانم که باید از این سرمایه اجتماعی مراقبت شود. چه بسا لازم است از شکاف میان میدان و دیپلماسی پرهیز شود، از دخل و تصرف در انسجام ایجاد شده و مصادره کردن این انسجام به نفع شخص یا اشخاص پرهیز شود، چرا که این انسجام از آن مردم و ایران است و باید مدیریت شود.
انسجام و وحدت ملی موضوعی دوطرفه میان مردم و مسئولان
وی بر اعتماد به جوانان، تقویت و پاسداشت نمادهای ملی، میهنی و منطقهای و ایجاد برنامههای امیدآفرین تاکید کرد و گفت: انسجام و وحدت ملی یک موضوع دو طرفه بین مردم و مسئولان است، چه بسا رسانه نقش بسیار مهمی در این راستا دارد و تغییر رویکرد زمانی محقق میشود که همه طیفها در رسانه جایگاه داشته باشند. لذا باید وفاق به رسانه ملی برسد.
این عضو هیات علمی دانشگاه تاکید کرد: لازم است در عرصه نظامی و دیپلماسی خود را تقویت کنیم، در عرصه نظامی تسلیحات به روز رسانی شود، در بحث مباحث امنیتی و در برنامههای راهبردی با برخی کشورها در حوزه نظامی تجدیدنظر جدی صورت گیرد. از طرفی در بحث دیپلماسی باید تنش زدایی اتفاق بیفتد، مباحث را تعاملی پیش ببریم و روی تعامل با کشورهای منطقه و جهان کار کنیم، وفاق را در عرصه بینالمللی ایجاد و روی نقاط مشترک منطقهای کار کنیم.
گفتمانسازی راهی برای انتقال روایتها به نسل های بعدی
وی بیان کرد: گفتمان سازی است که روایتگر نسلهای بعدی خواهد بود، باید در نسل جدید بحران هویت را رفع و هویت ایرانی اسلامی را تقویت و وحدت ملی را در همه سطوح و ارکان ایجاد کنیم، یعنی تنها مختص مردم و جوانان نباشد باید به بدنه دولت، حاکمیت و نهادهای حاکمیتی تسری یابد تا یک وفاق ملی به معنای واقعی شکل بگیرد و در سطح بینالمللی روایتگری صورت گیرد، تلاش کنیم آنچه مایه فخر ایران و ایرانی میشود نشان داده شود و روایتگری در حوزه جنگ با استفاده از کمک متخصصان صورت گیرد.
انتهای پیام
نظرات