به گزارش ایسنا، احمد دهقان اینبار  به سراغ یکی از این روایت‌های ناب و صادقانه از جنگ رفته است؛ به سراغِ یادداشت‌های روزانه‌ی محمداسحاق امیری از جنگ سوریه.

احمد دهقان از جمله نویسندگانی است که جنگ تجربه‌ی زیسته‌اش است و سال‌هاست که از جنگ می‌نویسد. جدا از رمان‌نویسی، یکی از علایق احمد دهقان انتشار یادداشت‌نوشته‌ها است.

او قبلا دو کتاب یادداشت‌ها و روزنوشت‌های شهید حسن باقری و اثر راه‌خون یادداشت‌های روزانه شهید غلامرضا صالحی را به دست چاپ سپرده است.

یادداشت‌نوشته‌های محمداسحاق امیری سومین اثر مهم احمد دهقان در این حوزه است. یادداشت‌های روزانه محمداسحاق امیری از ۱۵ آبان ۱۳۹۲ و با اعزام برای دوره آموزشی آغاز می‌شود و تا آخرین اعزامش به سوریه در سال ۱۴۰۰ ادامه دارد.

محمداسحاق امیری به عنوان کسی که در جنگ سوریه حضور داشته و با بسیاری از نیروها و فرماندهان افغانستانی مرتبط بوده، هر روزِ آن سال‌های پر اتفاق را به دور از مصلحت‌اندیشی و صادقانه نوشته؛ و می‌توان گفت این یادداشت‌ها در مقایسه با یادداشت‌هایی که از بحران سوریه بر جای مانده یا می‌ماند، استثنا محسوب می‌شود، یک دلیلش اینکه؛ محمداسحاق از فاطمیون است؛ فاطمیون به افغانستانی‌هایی می‌گفتند که مدافع حرم می‌شدند. این یادداشت‌ها آیینه‎‌ی افکار و اندیشه‌ی یکی از فاطمیون در مواجهه با بحران و جنگ سوریه است، همینطور با خواندن این روایت‌ها، می‌شود تا حدودی دیدگاه این افراد را فهمید؛ دیدگاهشان درباره ایرانیان و زندگی به عنوان مهاجر در ایران و همچنین تجربه فرماندهی ایرانیان بر فاطمیون در سوریه و...

 البته که کلیت این یادداشت‌ها معطوف به وقایع سوریه است اما مخاطب می‌تواند اطلاعاتی هم از زندگی راوی، احساسات خانواده در مواقع عدم حضور مرد خانواده در جبهه جنگ و زیست جنگی راوی به دست بیاورد، و این مهم است؛ چرا که این یادداشت‌ها بدون آگاهی از خاطرات و زندگی راوی، ناقص می‌ماند. خاطرات محمداسحاق امیری در سراسر کتاب پخش شده است و نمایی از زندگی او ارائه می‌دهد و خواننده بی‌نیاز از خواندن زندگینامه راوی به شکل مجزا خواهد بود.

محمداسحاق امیری علاوه براینکه به لحاظ زمانی، مدتی طولانی در جنگ سوریه شرکت داشته، بنا بر شخصیت و مسئولیت‌هایش توانسته تجربیات متفاوت و قابل توجهی داشته باشد. او گاه به عنوان یک فرمانده حضور دارد، گاه به عنوان نماینده امور قضایی، گاه در یگان‌های عملیاتی و حتی پشتیبانی... و این حضور باعث شده که بتواند اتفاق‌های متنوعی را ببیند و ضبط کند.

محمداسحاق امیری در نهایت یادداشت‌نوشته‌های با اهمیت و نابی در صفحات دفترچه‌هاش برجا گذاشته که این یادداشت‌ها به قلم روانِ احمد دهقان صیقل پیدا کرده و شده است کتاب «وقایع‌نگاری ایام جنگ».

کتاب وقایع‌نگاری ایام جنگ توسط انتشارات خط مقدم منتشر شده است.

بخشی از متن کتاب:

ساعت ۵:۳۰ یک‌دفعه با خبر شدم که سیدناصر حسینی مسئول تخریب فاطمیون شهید شد. سیدناصر حسینی از همکاران سابق ما که در سپاه حضرت محمد بود، شهید شد. تازه از مرخصی برگشته بود. روز چهارشنبه ۱۳۹۷/۲/۱۲ قبل از ظهر در مقر ستاد فرماندهی گردان امام محمد باقر آمد که آقای سید محمد سجادی فرمانده تیپ امام صادق تماس گرفته، به خاطر جابه‌جایی قرارگاه تیپ در مکان جدید و آن مکان نیاز به پاکسازی دارد؛ حکم ماموریت گرفت. سید عباس حسینی فرمانده خط بوکمال هم حضور داشت. این ماموریت ایشان با هماهنگی انجام شد. روز جمعه ساعت ۹ از تدمر تماس گرفتند که ماموریت ما ممکن است یکی دو روز طول بکشد؛ برای سید مجتبی حسینی فرمانده گردان امام محمد باقر خبر بدهید. من گیرنده این پیام بودم که به فرماندهی پیام را برسانم. از محل کارم بیرون شدم. فرماندهی گردان را ندیدم و بعد از آن فراموش کردم، یادم رفت که برای فرماندهی گردان خبر بدهم. ساعت ۵:۳۰ بعدازظهر سید محمد بهشتی مسئول حفاظت گردان آمد در اتاق محل استراحت و با هم بودیم. من مشغول بررسی یک فاکتور بودم که سید محمد یاسین آمد. فاکتور عربی بود. برایش دادم که قطعه ماشین خریداری شده است، به فارسی ترجمه کند. اینجا برایم گفت که سید ناصر حسینی شهید شده. در همان مکان مورد نظر که می‌خواستند قرارگاه باشد، پاکسازی می‌کرده که روی تله رفته، شهید شده و ۲، ۳ نفر هم زخمی شده‌اند. یکی از زخمی‌ها آقای سید محمد سجادی است. از این به بعد خبر دریافت نکردم که سرنوشت آقای سید محمد سجادی فرمانده تیپ امام صادق چه شد، ولی بعد خبر دریافت کردیم که آقای سید محمد سجادی چند ترکش به پاهایش اصابت کرده و طرف حمص و از آنجا طرف دمشق و از دمشق طرف ایران منتقل شده.

انتهای پیام