به گزارش ایسنا، عطاءالله اشرفی اصفهانی در خانواده‌ای عالم زاده متولد شد. پدر او میرزا اسدالله از عالمان دینی و مردی زاهد بود که در خمینی‌شهر اصفهان، زندگی ساده‌ای داشت.

عطاءالله علاقه زیادی به علم و علم‌آموزی داشت. وی بعدازاینکه دروس ابتدائی را در همان منطقه سده خمینی‌شهر و در مکتب‌خانه به اتمام رساند، به حوزه علمیه اصفهان رفت و در مدرسه نوریه مشغول به تحصیل علوم حوزوی شد و آن‌قدر علاقه‌مند به این دروس بود که در طول تحصیل ده‌ساله‌اش، فاصله میان اصفهان و زادگاهش را که حدود ۱۰ کیلومتر بود، پیاده طی می‌کرد.

اشرفی اصفهانی که تشنه علم و دانش بود، برای کسب معارف بیشتر به حوزه علمیه قم که در آن زمان تحت اشراف آیت‌الله حائری یزدی بود، عزیمت کرد و در هنگام تحصیل، علاوه بر توجه فراوان به دروس و استفاده از استادان برجسته‌ای چون آیت‌الله بروجردی، خوانساری، امام خمینی، حجت و دیگر استادان بزرگ آن زمان، توجه ویژه‌ای به تزکیه نفس داشت.

شهید اشرفی اصفهانی در چهل‌سالگی به درجه اجتهاد رسید.

وی در طول حیات پربرکت خویش، خدمات و فعالیت‌های ارزنده‌ای از خود به یادگار گذاشت. تربیت طلاب علوم دینی مانند آیت‌الله احمد جنتی و شهید بهشتی، ساختن مدارس، مساجد، یاری‌رساندن به جنگ‌زدگان، حمایت گسترده از مستمندان و غیره ازجمله اقدامات گران‌سنگ ایشان یود.

این عالم وارسته و بزرگ، اندیشه و عمل الهی و اسلامی را در هم آمیخت و عمر خود را در خدمت به ملت مسلمان و حفظ ارزش‌های اسلامی گذراند. تأسیس ساختمان مکتب الزهرا (س)، تأسیس مسجد ولی‌عصر (عج) در خمینی‌شهر، تأسیس مسجد امام حسین (ع) در خمینی‌شهر، تأسیس حوزه علمیه امام خمینی (ره) در کرمانشاه، ساختمان مسجدالنبی در کرمانشاه و توسعه مسجد آیت‌الله بروجردی در کرمانشاه، ازجمله اقدامات و فعالیت‌های ویژه و مهم ایشان به شمار می‌آیند.

مبارزات سیاسی

مبارزات سیاسی این مرد بزرگ را باید به دو دوران تقسیم کرد: مبارزات ایشان با رژیم شاه در قبل از انقلاب که در چندین مرحله باعث دستگیری و زندانی شدن ایشان گردید و مبارزات بعد از انقلاب با عناصر فتنه و ضدانقلاب.

یکی از مهم‌ترین مبارزات این دوران، همراهی با انقلاب و امام خمینی (ره) در دفاع مقدس است که بدون تردید خدمات و فعالیت‌های ایشان در این دوران باعث به شهادت رسانیدن ایشان شد.

عوامل گروهک منافقان سه بار آیت‌الله اشرفی اصفهانی را مورد سوءقصد قراردادند که سرانجام در مرتبه سوم در ۲۳ مهر ۱۳۶۱، ایشان را در محراب نماز جماعت به شهادت رساندند.

اقدامات شهید در قبال جنگ تحمیلی

با آغاز جنگ تحمیلی و بسیج همه‌جانبه مردم و قوای مسلح برای حضور در جبهه و پشتیبانی جبهه‌های جنگ، آیت‌الله اشرفی نیز با مهم توصیف کردن مسئله جنگ، در مدت ۲۵ ماه در تمام خطبه‌های نماز جمعه و مصاحبه‌ها و پیام‌های خود، به حضور مردم در جبهه‌ها تأکید می‌ورزیدند.

علاوه براین، شهید محراب به‌طور دائی با حضور در جبهه‌ها، به دیدار رزمندگان می‌شتافت و مقید بود که برای آنان سخنرانی کند و با یک، یک رزمندگان مصافحه می‌کرد و با آنان به گفتگو می‌نشست و می‌فرمود: وقتی به جبهه می‌روم تا مدتی روحیه‌ام قوی می‌شود.

ایشان علی‌رغم کهولت سن، مسافت‌های طولانی و راه‌های صعب‌العبور را به عشق دیدار دلاور مردان جبهه توحید، با وسایل نقلیه نظامی در شرایط دشوار می‌پیمود.

بارها در جبهه‌های ایلام، قصر شیرین و پادگان ابوذر، گیلانغرب، نوسود، بستان، آبادان، خرمشهر، سومار حضور یافت و با سخنرانی‌های دلنشین، به سپاهیان اسلام روحیه بخشید.

پس از آزادی قصر شیرین، به آن شهر سفر کرد و با خواندن دو رکعت نماز شکر در مسجد این شهر، سپاسگزاری خود را به درگاه خداوند بجای آورد.

ایشان همچنین در پشت جبهه هم فعالیت‌های چشمگیری داشت که از جمله آن‌ها افتتاح حسابی در بانک برای جمع‌آوری کمک‌های نقدی به جبهه‌ها بود. حساب دیگری نیز جهت کمک به مهاجران و همچنین حساب دیگری جهت بازسازی منطقه گیلانغرب که به استان کرمانشاه محول شده بود، اختصاص دادند.

آشنایی با اندیشه‌های شهید در مورد دفاع مقدس:

۱-جنگ حق علیه باطل

یک از اندیشه‌های بارز شهید اشرفی اصفهانی، نامیدن جنگ تحمیلی به نام «جنگ حق علیه باطل» است. وی همواره بر این اندیشه تأکید می‌کرد و تلاش می‌کرد در بسیاری از سخنرانی‌های خود این مسئله را با استناد به آیات قرآنی تشریح و تبیین کند و بر اساس همین اندیشه مردم ر ا به رفتن به جبهه تشویق و ترغیب کند.

ایشان برای تشریح این مسئله در خطبه‌ای که در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۵۹ ایراد کرده‌اند، به مقایسه جنگ تحمیلی با یکی از جنگ‌های دوران صدر اسلام پرداخته‌اند.

وی جنگ احزاب را، جنگ تمام کفر در مقابل اسلام قلمداد می‌کند که اصحاب کفر با تمام نیرو و با کمک همه احزاب و کسانی که مخالف اسلام بودند، به جنگ با پیامبر (ص) پرداختند؛ حتی آن‌هایی که خودشان باهم دشمنی داشتند، متحد شدند تا اسلام که دشمن مشترکشان بود را نابود کنند.

یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های این جنگ این است که جنگ تحمیلی بود و کفار این جنگ را شروع کردند. جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز همین ویژگی را داشت.

ایشان با بیان اینکه ما در جنگ تحمیلی با تمام قدرت‌های جهانی، حتی آن‌هایی که ازنظر سیاسی با یکدیگر مشکل دارند مواجه شدیم، بیان کردند: این رویارویی و مقابله ما با آن‌ها بر این دلیل است که ما بر حق هستیم و آن‌ها بر باطل و چون آن‌ها باطل هستند و ظهور یک حق را به معنای محو باطلیت خود می‌دانند، پس همه باطل‌ها در مقابل حق جمع شده‌اند که حق را نابود کنند. بنابراین جنگ تحمیلی ما نیز مانند جنگ خندق، مقابله تمام اسلام با تمام کفر است.

۲- اطاعت از امام، اطاعت از خدا و رسولش است

در زمان کنونی اگر امام زمان (عج) در میان ما بود و به ما دستور می‌داد که باید در جبهه‌ها حضور داشته باشیم و برای دفاع از اسلام و از حق با دشمن بجنگیم، چه وظیفه‌ای داشتیم؟ همان وظیفه زمانی که نایبش این حکم را بدهد، برعهده ماست. آن‌هم در مسئله مهمی مانند دفاع از اسلام.

اینجا مسئله تقلید نیست که شما به دنبال این باشید و ببینید کدام مرجع عالم‌تر است، یا اینکه ببینید کدام مرجع به شما اجازه تبعیت از حکم ایشان را داده است، یا نه. در اینجا مسئله حکم ولی‌فقیه در کشور است که دشمن روی آن حساس است و همواره سعی دارد به این اعتقاد خدشه وارد کند و درصدد تضعیف این مسئله بربیاید.

۳- توصیه به بردباری مردم در مورد گرانی در دوران دفاع مقدس

ایشان در اوایل شروع جنگ تحمیلی با توجه خاص به شرایط کشور، مردم را به صبر و بردباری توصیه می‌کردند. در یک برهه از شروع انقلاب و جنگ تحمیلی که مردم تحت‌فشار کمبودهای غذائی بودند، ایشان با اشاره به شرایط سخت روزگار پیامبر و بیان اینکه ایشان در جنگ احزاب با بستن سنگ به شکم مبارک، کار حفر خندق را انجام می‌دادند، به مردم خاطرنشان کردندکه شرایط حال حاضر کشور از آن شرایط بدتر نبوده و نیست.

همچنین بر این مسئله تأکید می‌کردند که ما برای خوراک و پوشاک و این حرف‌ها قیام نکردیم و این‌همه شهید و کشته ندادیم که حالا بخواهیم با یک کمبود مواد غذائی یا گرانی، صدایمان گوش فلک را پر کند و بخواهیم بگوییم که زمان شاه همه‌چیز بود، نان بود، گوشت بود و غیره. انقلاب ما انقلاب خوراکی نبود، انقلاب عقیدتی و اندیشه‌ای بود.

در مقابل این خون‌ها، آیا خجالت نمی‌کشند، بعضی‌ها احتکار می‌کنند، وسایل ضروری مردم را. چرا بهانه دست دشمن می‌دهند.

۴-ویژگی‌های سپاه اسلام

آیت‌الله در تشریح قدرت ارتش و رزمندگان اسلام بیان کردند که عده و عده در این جنگ مهم نیست، تسلیحات پیشرفته و مدرن نیز تعیین‌کننده نیست و نخواهد بود. آنچه می‌تواند ما را در این جنگ پیروز کند، همان چیزهایی است که نه خود صدام و ارتش او دارند و نه هیچ‌کدام از کشورهایی که از او حمایت می‌کنند.

در حقیقت وجود این خصوصیات و ویژگی‌ها در ارتش و رزمندگان اسلام باعث پیروزی ما در مقابل ارتش کفر شده است.

وی نیروی اسلام و ایمان، اسلحه کلام خدا و کتاب آسمان و وجود رهبری حضرت امام خمینی را سه خصیصه برتری لشکر اسلام بر کفر می‌دانست.

۵- امربه‌معروف و نهی از منکر

ازآنجاکه شهید اشرفی اصفهانی حضور در جبهه‌های جنگ را وظیفه همه مسلمانان و ایرانی‌ها می‌دانستند، از همین رو، دعوت به حضور را نیز یکی از مصادیق بارز امربه‌معروف و نهی از کسانی که اقدام به نرفتن و حتی تشویق دیگران به نرفتن به جبهه‌های جنگ می‌کردند؛ واجب می‌دانستند.

ایشان با اشاره به روایتی از پیامبر (ص) می‌فرمودند؛ در رابطه با قضیه امربه‌معروف و نهی از منکر به پیامبر خطاب شد که ما صد هزار نفر از امت تو را هلاک می‌کنیم،40 هزار از بدان امتت را و 60 هزار از خوبان امتت.

پیامبر (ص) عرض کرد خداوند آن‌هایی که بد هستند، مستحق هلاک هستند، اما چرا این تعداد از خوبان را هلاک می‌کنید؟ خداوند فرمود به خاطر اینکه گمراهی و ظلم و منکرات را دیدند و از کنارش بی‌اهمیت عبور کردند.

۶- لزوم دوری جستن از دشمنان اسلام

سران کشورهای اسلامی به‌جای حمایت از اسلام و قرآن، با کشورهایی همدست و همراه شده‌اند که همواره در مقابل اسلام بوده‌اند. وی با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم در خصوص عدم برقراری رابطه با دشمنان اسلام معتقد بودند، در عصر حاضر کشورهای اسلامی نباید با کشوری مانند اسرائیل و حتی آمریکا رابطه دوستانه داشته باشند و مخصوصاً نباید آن‌ها را بر دیگر مسلمانان ترجیح دهند.

اسرائیل و آمریکا یکی از مصادیق مهم این آیه هستند که سران کشورهای اسلامی باید به این نکته توجه داشته باشند، چراکه اگر قرار باشد بااینها دوست باشند، پس مانند خودشان هستند و به معنی دیگر مسلمان نیستند.

۷- زمان پایان جنگ تحمیلی از دیدگاه شهید اشرفی اصفهانی

پایان جنگ زمانی است که این‌ها بیایند در پناه اسلام؛ یعنی از کار خودشان صرف‌نظر کنند؛ یعنی اینکه آتش‌بس را خود اجرا کنند. ارتش را عقب بکشند. نه اینکه یک قسمت زمین را رها کنند و با توپ‌های دورزن، شهرهای ما را بکوبند و از هوا بر سر مردم بمب بریزند.

این‌ها هنوز تجاوز را رها نکرده‌اند. مادامی‌که آن‌ها در حال مبارزه با ما هستند، خدا صریحاً فرموده است که ما باید با این‌ها مبارزه کنیم تا وقتی‌که این‌ها نه‌تنها دست از جنگ بردارند، بلکه برگردند به امر خدا.

این جنگ بر ما تحمیل‌شده و ما داریم دفاع می‌کنیم. دنیا خودش فهمید به اینکه این جنگ را چه کسی آغاز کرده و کی دارد می‌جنگد و کی دارد دفاع می‌کند.

تا این رژیم هست تا این صدام سرکار است، مطمئن باشید به دنیا هم اعلام می‌کنیم، وظیفه الهی و شرعی و وجدانی و وظیفه‌ای که خدا برای ما قرار داده این است که جنگ ادامه یابد تا سقوط صدام و سقوط رزیم بعث. قرآن هم همین را می‌گوید.

منبع:

بهرامی، مهدی، شهدای محراب و دفاع مقدس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۷، صص ۲۹۴، ۲۹۵، ۲۹۶، ۲۹۷، ۲۹۸، ۳۰۲، ۳۰۳، ۳۰۸، ۳۱۹، ۳۲۱، ۳۲۲، ۳۲۴، ۳۳۷، ۳۴۲، ۳۴۷، ۳۴۸، ۳۴۹، ۳۶۰، ۳۶۱

انتهای پیام