به گزارش ایسنا، هفتهنامه مثلث با محمدعلی پورمختار، نماینده مجلس گفتوگویی داشته است که بخشهایی از آن در زیر میآید:
- من اسم این کار را ترمیم نمیگذارم و معتقدم نباید چنین توصیفی از کنار رفتن سه وزیر داشت. اتفاقاتی پیش آمد و به نوعی دولت را به انجام این تغییرات اجبار کرد. فساد بزرگ هشت هزار میلیارد تومانی صندوق ذخیره فرهنگیان و استیضاحی که مطرح بود، مسلما اگر کار به روز استیضاح کشیده میشد، بحثهایی را مخالفان آقای فانی مطرح میکردند که طبیعتا در ذهن مردم نسبت به عملکرد کلی دولت یازدهم تاثیرگذار بود. در واقع با پیشدستی و دادن استعفا اصل مساله حل شد. وزارت ورزش و جوانان هم رها بود و عنایتی هم دولت نسبت به شخص وزیر و وزارتخانه نداشت و حتی به نوعی آقای گودرزی تحت فشار بود که نباشد یا خودش جابهجا شود. به عبارت دیگر خودش استعفا دهد. متنها این رویکرد برای حل مشکل ورزش نیست بلکه آقای وزیر خارج از مجموعهای بود که در دولت کار میکرد. در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم باز موضوع به نوع دیگری رقم خورد و سه تغییر اجباری میتوان گفت در ترکیب وزرای کابینه اتفاق افتاد.
- شاید استعفای آقای جنتی به دلایل شخصی او برمیگشت و احساس کرد دیگر نمیتواند در این مسئولیت ادامه کار دهد.
- توقع خود من این بود که این تغییرات حتی زودتر یعنی در سال گذشته آن هم در تیم اقتصادی رخ میداد تا افرادی سر کار بیایند که معتقد به اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید، ایجاد اشتغال و خروج از رکود و رفع مشکلات این حوزه باشند. از این نظر معتقدم تغییر کابینه هیچ مشکلی از مشکلات اولویتدار کشور حل نخواهد کرد.
- به نظر من حفظ ترکیب کابینه تا پایان دولت یازدهم مشکلی در مسیر دستگاه اجرایی ایجاد نمیکرد؛ کمااینکه با تغییرات ایجاد شده اتفاقی هم نخواهد افتاد.
- تغییر وزیر در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی عقبنشینی تلقی میشود چون بارها از وزیر انتقاد شد که چرا به حرف مراجع و علما و متدینین گوش و کنسرتها را لغو کرد.
- در حوزه آموزش و پرورش بالاخره مشکلات بسیار بود. انتقادات فرهنگیان داشت فراوان میشد. مخصوصا اصلاحطلبان و فراکسیون امید بیشتر از دیگران نسبت به عملکرد آقای فانی منتقد بودند، بنابراین رئیسجمهور این تغییر را از روی اجبار و تحمیل انجام داد.
- به نظر من تغییر وزیر ورزش و جوانان ضرورتی نداشت بلکه آقای گودرزی برای آن که وزارتخانه را بهتر مدیریت کند نیاز به حمایت داشت. تحلیل من آن است که او وزیری کاملا غیر سیاسی بود و واقعا سرش را پایین انداخت و کار کرد. تلاش زیادی به خرج داد تا فعالانه موضوعات مربوط به حوزه مسئولیت خود را سروسامانی دهد و مدیریت کند. در کل هیچگاه وارد مسائل سیاسی نمیشد. به نظرم همین یکی از دلایل جابهجایی آقای گودرزی میتواند محسوب شود.
- هیچگاه از آقای گودرزی رفتار یا تصمیم غیرحرفهای مشاهده نکردم. اگر با یک فدراسیونی برخوردی داشت، باید موضوعی آن را بررسی کرد. در کل هیچ مصداقی از عدم رضایت ورزشکاران از دوره وزارت آقای گودرزی ندارم.
- مشکل مردم موج بیکاری فزاینده، تورم، تأمین معیشت و دیگر مباحث اقتصادی است. واقعا رکود خیلی جدی به جامعه فشار میآورد. وضعیت شکنندهای را ایجاد کرده و حتی میتوان گفت کمر تولید و کارخانهها را شکسته است. هماکنون کشاورزان مشکلات جدی دارند. رسیدگی به این مسائل مورد مطالبه، انتظار و توقع مردم است و خواستار آن هستند که تغییر مدیریت در این حوزهها انجام شود. بانکها رفتارهای بدی با مردم دارند و عملا مقابل دولت و ملت ایستادند اما به جای آن که به این حوزهها رسیدگی شود، نوک پیکان تغییرات به طرف وزارتخانههای حاشیهای و کماثر رفت. بنابراین توقعات مردم در این زمینه حتما برآورده نشده است.
- چه اصلاحطلبان و چه اصولگرایان واقعبین هستند. نیاز، شرایط و اولویت کشور در رسیدگی به مشکلات اقتصادی همچون رکود و بیکاری را درک میکنند. هر روز مردم به نمایندگان مجلس و حتی چهرههای سیاسی مراجعه و تقاضای کار میکنند یا تقاضای کمک برای سرپا ماندن واحدهای تولیدی را دارند. بنابراین جناحهای سیاسی هم توقعشان از رئیسجمهوری توجه به این مسائل بود.
- هر سه آقایان دانشآشتیانی، صالحیامیری و مسعود سلطانیفر زمان مجلس نهم برای تصدی وزارتخانه معرفی شدند اما در کسب رای اعتماد ناموفق بودند البته الان یک مقدار به طور کلی فضای مجلس نسبت به دوره قبل عوض شده است. معتقدم فراکسیون ولایت نسبت به وزرای پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی و ورزش و جوانان رویکردش مثبت باشد اما نسبت به وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش نظر مثبتی نداشته باشد.
- آقای دانشآشتیانی نقشی که سال ۸۸ در فتنه، تحصن و تحریک دانشگاهیان داشت، یکی از دلایل اصلی این نگاه منفی به حساب میآید. خط قرمز ما همچنان فتنه است. مقاممعظم رهبری درباره این مساله تاکید دارند و خطر آن را بارها و بارها حتی شهریور امسال در ملاقات با هیأت دولت گوشزد کردند. توقع ما این بود که آقای رئیسجمهور به این مساله عنایت کند.
- آن چه باعث عدم توفیق آقایان در اخذ رای اعتماد شد مسائل دیگری بود مثلا درباره آقای صالحیامیری دخالت در معاملات نفتی بود که بعد معلوم شد آن مسائل درست نبود یا درباره آقای سلطانیفر هم به همین ترتیب.
- تغییرات کابینه در دولت آقای احمدینژاد به وفور اتفاق میافتاد چون او بدون ملاحظه اقداماتی میکرد حتی اگر وزیری دستوری اجرا نمیکرد، بلافاصله دستور عزل او را میداد ولی در این دولت با وجودی که آقای روحانی میدید هدف وزیر در اداره وزارتخانه چیز دیگری است اما بیشتر وزرای خودش را تحمل میکرد.
- در کل معتقدم احتمال رایآوری دانش آشتیانی ضعیف است؛ مگر آن که رای سیاسی به او داده شود.
- دیگر الان تغییر کابینه فایدهای ندارد در هشت ماه باقیمانده تا پایان دولت کاری از دست وزیر جدید برنمیآید.
- الان این تحلیل میشود که شاید مجلس نسبت به آقای نجفی رویکرد منفی داشته باشد. در واقع آقای رئیسجمهور اول آقای دانش آشتیانی را معرفی کرد که اگر رای نیاورد، در مرحله بعد آقای نجفی را معرفی کند.
انتهای پیام
نظرات