به گزارش ایسنا، جعفر محمدی در ادامه یادداشت خود در «عصرایران» در ادامه نوشت: این البته اولین باری نیست که چنین موضوعی سوژه میشود و احتمالاً آخرین بار نیز نخواهد بود، کما اینکه قبلاً نیز درباره افرادی مانند ساشا سبحانی (فرزند سفیر اسبق ایران در ونزوئلا) یا سمیر زند (فرزند آیتالله خزعلی) و ... بحثهای مفصل و البته بیسرانجامی شکل گرفته بود.
قطعاً اگر برای این موضوع، قاعدهای نداشته باشیم، همواره در دام سطحینگری، قضاوتهای عجولانه و حب و بغضهای شخصی و سیاسی خواهیم افتاد.
به باور من، برای نگاه به این موضوع باید نکات زیر را مد نظر داشته باشیم تا از دایره انصاف دور نیفتیم:
۱- هر انسانی شخصیت مستقل خود را دارد و مخصوصاً بعد از رسیدن به سن قانونی، حرفها و کارهای او باید مستقلاً دیده و ارزیابی شود.
۲- آنچه در بند یک آمد، درباره منتسبان مسئولان و چهرههای مشهور نیز صادق است اما دو شرط اساسی دارد:
الف) فرد منتسب (مثلاً فرزند یک مسئول) از رانت پدر یا مادر مسئول برخوردار نباشد. نمیشود پسر جوانی به واسطه جایگاه پدرش از امتیازات ویژهای برخوردار شود و یکشبه راه صدساله بپیماید و با پول این ملت به آلاف و الوف برسد و برای خود زندگی آنچنانی شکل دهد و اگر کسی هم متعرضش شد بگوید این زندگی شخصی من است و مرا جدا از پدرم ببینید! با این شرط، بخش زیادی از فرزندان و نزدیکان مسئولان - اعم از اصلاحطلب و اصولگرا - باید پاسخگوی مردم باشند و نمیتوانند به بهانه شخصیت مستقل، از زیر ذرهبین افکار عمومی خلاص شوند. آنها دیر یا زود باید پاسخگو باشند. اما اگر فرزند مسئولی، خارج از رانت پدر یا مادر، حرفهای پیشه کند و توفیقی هم یابد، عدالت و انصاف نیست که او را همانند وارثان رانتخوار دید. مثلاً در فقره اخیر، دختر محمدعلی رامین، در خارج از ایران و فارغ از رانت پدر به کار طراحی لباس مشغول است و از اینرو چه انتقادی میتوان بر او وارد کرد و به خود اجازه داد وارد حریم شخصیاش شد؟!
ب) نکته دوم، مقایسه ادعاها و عملکردهاست. هر فردی اعم از مسئول یا فرزند او یا هر کس دیگری، باید با مقایسه ادعا و عملش مورد ارزیابی قرار گیرد. مثالی میزنم: مادر همین صالحه رامین، استاد دانشگاه است (سوسن صفاوردی). دانشجویان دختری که در کلاسش بودهاند، تعریف میکنند که او درباره حجاب دانشجویانش بسیار سختگیر بود و حتی آنها را ملزم کرده بود لاکهایشان را پاک کنند و گفته بود که ظاهرشان در نمرهشان تاثیر خواهد داشت. دختر همین خانم الان در خارج کشور، لباسهایی تنش میکند که اگر دانشجویانش میپوشیدند، راهی به کلاس نداشتند. حال باید دخترش را نکوهید؟ پاسخ کاملاً مشخص است: اگر خود او نیز مانند مادرش، مدام از حجاب و پوشش کامل زنان و ... میگفت و ای بسا با این حرفها جایگاهی مییافت، بله، میشد او را سرزنش کرد که چرا دو رویی کرده است. اما اگر او از همان اول راه خود را از پدر و مادر جدا کرده و نه شعاری داده و نه ادعایی کرده و نه ریایی مرتکب شده، جای کوچکترین نقد و نکوهشی در این باب وجود ندارد.
یا فررند آیتالله خزعلی، سمیر زند (نام اصلیاش محمدحسین خزعلی است) را ببینید که خواننده است و تا جایی که مطلع هستم، هیچگونه قرابت سیاسی و کاری با پدر مرحومش - که از متنفذان حکومت بود - نداشته و جایی هم ثبت نشده که موضعی علیه آزادیهای جوانان و موسیقی و ... گرفته باشد و نانی از این شعارگویی خورده باشد. او راهی جدا از پدر در پیش گرفته و حتی ترجیح داده با نامی غیر از خزعلی شناخته شود. حال باید به او نیش و کنایه زد که چرا تویی که پدرت آیتالله و عضو فقهای شورای نگهان و عضو خبرگان رهبری بود، خواننده پاپ شدی حال آنکه با این صدای خوبت باید به کسوت مداحی درمیآمدی؟! معلوم است که نه! اصلاً مگر قرار است همه فرزندان، کپی فکری و معنوی والدینشان باشند؟ حتی پدران و مادران این افراد را هم نمیتوان نکوهید چرا که ولو بدون اختیار آنها، فرزندانشان راهی میروند که خود انتخاب کردهاند و فراموش نکنیم که نسل جدید، انتخابگرتر از نسلهای قبلی است و کمتر تقلید و تبعیت میکند. (البته والدین این فرزندان، همانگونه که نتوانستند عقاید خود را به دختران و پسران خود بقبولانند، حق تحمیل بر مردم را نیز ندارند و این، البته بحثی جداست و بسیار مهم.)
مخلص کلام آنکه اگر مثلاً دختر مسئول یا چهرهای، بدون هیچگونه رانتی و بدون یک ریال از پول ملت و بی هیچ ادعا و تظاهری، در خارج از کشور حتی به کار مدلینگ بپردازد و حجاب از سر بردارد، هیچ نقدی متوجه آن مسئول یا چهره نیست. دختر محمدعلی رامین در اینباره چنین نوشته است: «من مثل هر آدم دیگری در این جهان انتخاب نکردم در چه خانوادهای به دنیا بیایم و پدرم چه ایدئولوژیای داشته باشد ولی راه و رسم زندگیام را از زمانی که بزرگ شدم و زورم رسید خودم انتخاب کردهام و خودم را در قبال اعمال و رفتار خودم مسئول میدانم.»
به شخصه صداقت کسی که راهش را خودش انتخاب کرده و هزینه جدایی از راه یا رانت پدر را میدهد، ترجیح میدهم بر آقازادگانی که با ریاکاری، زالووار به پدرانی چسبیدهاند که آن پدران هم وصل به بیتالمالند.
البته که اگر فردی مرتکب جرمی شد، فارغ از آقازادگی باید با او برخورد شود کما اینکه پارسال خبری درباره ساشا سبحانی منتشر شد که او را متهم به قاچاق انسان و پولشویی میکرد و از اینرو قصهاش با افرادی مانند صالحه رامین و سمیر زند، متفاوت میشود و البته واقعا از جزئیات پرونده مطلع نیستم و لذا حق قضاوت به خودم نمیدهم.
و تاکید پایانی اینکه هر چند نباید تر و خشک را با هم سوزاند اما آقازادگان برخوردار از رانت که در هیات و مسجد جلوهگری میکنند و در خلوتگه آن کار دیگر، نباید گریزی از پاسخگویی داشته باشند و درباره آنها باید مو را از ماست بیرون کشید و سخت، محاسبهگری کرد.
انتهای پیام
نظرات