• جمعه / ۱۱ آبان ۱۴۰۳ / ۰۴:۱۵
  • دسته‌بندی: چهره‌ها
  • کد خبر: 1403081007301
  • خبرنگار : 71943

آیت‌الله «سید محمدعلی قاضی طباطبایی»؛ اولین شهید محراب / امام‌جمعه‌ای که محبوب و مورد احترام تبریزی‌ها بود

آیت‌الله «سید محمدعلی قاضی طباطبایی»؛ اولین شهید محراب / امام‌جمعه‌ای که محبوب و مورد احترام تبریزی‌ها بود

آیت‌الله «سید محمدعلی قاضی طباطبایی» از دوران نوجوانی قدم در مسیر کسب علم و فضیلت نهاد تا این‌که با اقدامات انقلابی خود به عنوان «اولین امام‌جمعه تبریز» و نماینده امام خمینی(ره) در آذربایجان‌شرقی تعیین شد و طی مدت کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی ۱۰ آبان ۱۳۵۸ در «مسجد شعبان» تبریز توسط گروهک تروریستی فرقان به شهادت رسید و ایشان به عنوان «اولین شهید محراب انقلاب اسلامی» معرفی شده است.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، شامگاه روز دهم آبان سال ۱۳۵۸ مصادف با عید سعید قربان سال ۱۳۹۹ هجری قمری، مجاهدی دیگر از ذریه‌ی امیرالمؤمنین(ع) قدم به مسلخ عشق گذاشت و جان گرانمایه‌ی خود را که سال‌ها در مجاهده و تلاش گذرانده بود، در پیشگاه حضرت حق در طبق اخلاص نهاد. مجاهد عظیم‌الشان «آیت‌الله قاضی طباطبایی» در چنین روزی بعد از ادای فریضه نماز مغرب و عشاء و در حال مراجعت از مسجد به منزل، مورد هجوم عوامل سرسپرده استکبار تحت نام گروه «فرقان» قرار گرفت و شربت شهادت را نوشید.

اولین امام‌جمعه تبریز که بود؟

شهید بزرگوار «آیت‌الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی» اولین امام‌جمعه تبریز در سال ۱۳۳۳ هجری قمری در تبریز متولد شد. پدرش حاج میرزا باقر و عمویش میرزا اسدالله از علمای بنام تبریز بودند و ایشان تحصیلات مقدماتی علوم دینی را در مدرسه «طالبیه» نزد آن دو فرا گرفت.

در سن ۲۴ سالگی در بحبوحه مبارزات در تبریز، به همراه پدرش به تهران تبعید شد و پس از چند ماه توقف در تهران و ری، به تبریز مراجعه کرد. دو سال بعد جهت تحصیل در حوزه علمیه به شهر قم مشرف شد و از محضر آیات عظام مرحوم «آیت‌الله سیدمحمد خوانساری»، مرحوم «آیت‌الله سیدمحمد حجت کوه‌کمره‌ای»، مرحوم «آیت‌الله صدر»، مرحوم «آیت‌الله بروجردی» و مرحوم «آیت‌الله گلپایگانی» کسب فیض کرد.

آن شهید بزرگوار از محضر «امام‌ خمینی (ره)» نیز بهره برد و از شاگردان و علاقه‌مندان ایشان به شمار می‌رفت. در سال ۱۳۶۹ هجری قمری شهید قاضی از قم به نجف عزیمت کرد و نزد علمای برجسته‌ی نجف یعنی مرحوم «آیت‌الله حکیم عبدالحسین رشتی»، «میرزا باقر زنجانی» و «بجنوردی» به کسب علوم دینی پرداخت. راهنمایی شهید قاضی در مسائل سیاسی و انقلابی زبانزد خاص و عام بود.

اقامت در نجف و استفاده‌های علمی و معنوی از حوزه علمیه را، می‌توان از بهترین و شاداب‌ترین روزگاران عمر آیت‌الله قاضی طباطبایی به حساب آورد. در آن ایام بهاران، با شور و شوق به تحکیم مبانی فکری خود پرداخت و به درجات عالی فقاهت و اجتهاد رسید و از مراجع بزرگی مثل «آیت‌الله حکیم» و «آیت‌الله کاشف‌الغطاء» و دیگران به اخذ اجازه اجتهاد نایل آمد.

استاد بزرگوارش آیت‌الله کاشف‌الغطاء در یکی از نامه‌های خود، خطاب به آیت‌الله قاضی، چنین می‌نویسد: «ای سید بزرگوار و ای دانشمند والامقام، ما از حالا می‌بینیم که مردم آذربایجان عموماً و اهالی تبریز خصوصاً از راهنمایی‌ها و ارشادات شما بهره‌مند می‌شوند و چه زود است تأثیر خدمات ارزنده شما در نصرت حق و از بین بردن باطل، محسوس و ملموس باشد و در یاری و کمک از حق چه کسی بهتر و مقدم‌تر از شما است».

در همین راستا، آیت‌الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی در سن ۴۲ سالگی با کوله‌باری از علم و دانش و معرفت، حوزه علیمه نجف را ترک کرد و به سوی زادگاه خود شهر تبریز رهسپار شد تا به وظایف بس سنگین خود در جهت اشاعه‌ی فرهنگی غنی و پویای آیین حیات‌بخش اسلام بپردازد.

زندانی و تبعید رهبر انقلابی آذربایجان‌شرقی

شهید «آیت‌الله قاضی طباطبایی» همچنان‌که در تلاش‌های علمی کوشا بودند، در مبارزات سیاسی نیز شرکت فعالانه داشتند. آن شهید بزرگوار دارای روحیه انقلابی و اراده‌ای خلل‌ناپذیر بودند و در پرونده قطوری که ساواک در مورد ایشان تهیه کرد، این نکته مشهود است. شرکت علنی و بارز آن شهید در مبارزات سیاسی از سال‌های ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ همزمان با آغاز نهضت اسلامی شروع می‌شود و ایشان یکی از رهبران و پایه‌های نهضت در آذربایجان بودند که در جریان همین مبارزات دستگیر و در زندان «قزل‌قلعه» تهران زندانی شدند.

آیت‌الله شهید قاضی به اتهام این‌که در خلال بحث پیرامون حکومت اسلامی و جنایات رژیم اسرائیل در یک سخنرانی علنی، نام امام خمینی(ره) را به عظمت و عزت بر زبان آورد، به مدت شش‌ماه به «بافت» کرمان تبعید شد. پس از آن به بهانه‌ی دیگری شش‌ماه دیگر به زنجان تبعید شد. شهید قاضی در تبریز تنها نماینده تام‌الاختیار حضرت امام خمینی(ره) بوده و نقش ایشان در شکل دادن به مبارزات مردم تبریز نیز شایان توجه است.

«مسجد شعبان» تبریز، محور مبارزه در آذربایجان‌شرقی و مرکز مبارزات در تبریز بود که شهید قاضی طباطبائی امامت آنجا را عهده‌دار بودند. شهید قاضی در مبارزه از همه جلوتر و فوق‌العاده محبوب و مورد احترام بودند و به همین دلیل توطئه‌های دشمنان اسلام علیه ایشان تاثیری نداشت. نفوذ ایشان به حدی بود که اگر روزی را در آذربایجان تعطیل اعلام می‌کردند، بدون‌شک آن‌روز همه جا به حالت تعطیل درمی‌آمد. آیت‌الله شهید قاضی جزو اولین کسانی بود که در آذربایجان اعلامیه خلع شاه از سلطنت را امضا کرد. ساواک با صرف بودجه‌های ویژه، جریانات مخالف ایشان در تبریز را تقویت می‌کرد تا اثرات فعالیت‌های ایشان را در زمینه‌سازی برای انقلاب خنثی کند.

در ماه‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، رهبری جریانات حاد سیاسی، برپایی تظاهرات و تشکیل مجالس، همه بر عهده این شهید بزرگوار بود و ایشان اولین امضاءکننده‌ی اعلامیه ۲۹ بهمن ۵۶ در چهلم شهدای قم بود. مرحوم آیت‌الله شهید قاضی همیشه سدّ مستحکمی در مقابل خطوط انحرافی در جریانات ضد انقلابی بود و از اوان پیروزی انقلاب علیه جریانات منحرف و وابسته، نظیر «خلق مسلمان» افشاگری‌های لازم را می‌کرد و منحرفان با وجود ایشان، قدرت و جرأت ابراز وجود پیدا نمی‌کردند. خدمات ایشان بعد از پیروزی انقلاب نیز شایسته‌ی توجه بسیار است. «شهید قاضی طباطبایی» بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از طرف امام خمینی(ره) به سمت امامت جمعه تبریز منصوب شدند و اولین نماز جمعه را در این شهر بزرگ برپا کردند.

ادب کردن مأمور ساواک توسط آیت‌الله قاضی

در دوران تبعید و بعد از اسکان در بافت کرمان، هر روز یک مأمور ساواک جهت حضور و غیاب تبعیدی، به محل سکونت او سر می‌کشید. اتاقی که آیت‌الله قاضی در آن، روزهای تنهایی می‌گذراند، یک اتاق کوچک و محقّری بود که از سطح حیاط دو پلّه پایین‌تر بود. مأمور ساواک طبق تعلیماتی که از طرف سازمان به او داده شده بود، با گستاخی و تبختر رفتار می‌کرد و برای این‌که زور و حاکمیت دستگاه را به رخ تبعیدی کشیده باشد، به جای وارد شدن از در اتاق، با کفش از پنجره می‌پرید وسط اتاق و با حالت غرور و خودخواهی و صدای خشن و ناهنجار، دستور می‌داد: «زود باش امضا کن ...!»

چند روز بدین منوال گذشت و آیت‌الله قاضی چندبار به وی تذکر داد که ادب را رعایت کند. ولی آن بی‌ادب گوشش بدهکار نبود و دست از کار بی‌شرمانه خود برنمی‌داشت. روزی هنگامی که آن مزدور با همان رفتار پست همیشگی به وسط اتاق پرید، سید دلاور بلافاصله کتاب سنگین و ضخیم «المنجد» را برداشت و محکم بر پس گردن مأمور ساواک کوبید و فریاد زد: «بی‌ادب! مگر نگفتم مؤدب باش...!»

مأمور مغرور و خودباخته، با زبونی و ترس، از اتاق بیرون رفت و آیت‌الله قاضی با این عمل شجاعانه خود بار دیگر ثابت کرد که سرنیزه در مقابل نیروی پُرتوان ایمان و استقامت، محکوم به شکست است. بعد از بافت کرمان، آیت‌الله قاضی را به زنجان تبعید کردند و بعد از اتمام آن به تبریز مراجعت کرد.

توضیح عالمانه آیت‌الله قاضی درباره سجده بر تربت امام حسین(ع) به جوانان اهل‌سنت

آیت‌الله قاضی طباطبایی یکی از عالمان روشن‌بین و ژرف‌نگری بود که همیشه بر وحدت اسلامی تأکید داشت و در فرصت‌های مناسب با رفتار مدبرانه، در جهت تحقق بخشیدن هرچه بیشتر وحدت بین مسلمانان جهان می‌کوشید.

ایشان طی خاطره‌ای فرموده است: «یاد دارم در زمانی که از سوریه برگشته، وارد عراق شدم و غروب نزدیک بود. توقف کردیم که نماز مغرب ادا کنیم و حرکت کنیم، وضو گرفته در صحن خانه‌ی وسیعی حصیر انداخته، خواستم مشغول نماز باشم. دیدم عده‌ای از جوانان اهل تسنن آمدند و در چند قدمی ایستادند. فهمیدم که می‌خواهند بدانند که چطور سجده خواهم کرد! من هم در موقع سجده پیشانی را بر بالای حصیر گذاشتم و سایر رفقا نیز اغلب از من تبعیّت کردند. بعد از فراغت از نماز، چند نفر از آن‌ها جلو آمده، از حقیقت سجده بر تربت کربلا که بعضی از همراهان نماز گذاشته بودند، سؤال کردند. واقع امر را به آن‌ها بیان کردم، بسیار قانع شده و امتنان به جای آوردند و اظهار کردند که به ما جور دیگر تلقین کرده‌اند.»

برآورده شدن آرزوی شهادت

هنوز شش‌ماه از طلیعه‌ی انقلاب شکوهمند اسلامی نگذشته بود که، ستاره درخشانی از آسمان پُرفروغ علم و فقاهت، غروب کرد. این‌بار دست پلید استکبار جهانی از آستین کثیف گروهک منحرف "فرقان" بیرون زد و ناجوانمردانه استاد بزرگ حوزه و دانشگاه، آیت‌الله استاد مرتضی مطهری را به شهادت رساند.

وقتی خبر شهادت مظلومانه‌ی استاد مطهری به گوش آیت‌الله قاضی رسید، بسیار متأثر شد و همواره به اطرافیان خود می‌گفت: کاش بنده هم مثل استاد مطهری، روزی به شهادت برسم. آیت‌الله قاضی سرانجام بعد از عمری مجاهدت، تعلیم و تربیت و نویسندگی، به تاریخ ۱۰ آبان سال ۱۳۵۸ در حالی که روز عید قربان نماز عید خوانده بود، به هنگام شب، بعد از نماز مغرب و عشا ‌در مسجد شعبان تبریز، قربانی دین خدا شد و بار دیگر گروه فرقان با این جنایت هولناک، دل امت و امام خمینی (ره) را جریحه‌دار ساخت.

فردای آن‌روز، مردم مصیبت‌زده‌ی آذربایجان در حالی‌که سیل اشک‌شان جاری بود و قلب‌شان را غم و اندوه فرا گرفته بود، پیکر پاک آن شهید را تشییع کردند و در آرامگاه خانوادگی آن شهید والامقام واقع در مسجد مقبره بازار تبریز به خاک سپردند.

با توجه به مطالب فوق، آیت‌الله شهید «سید محمدعلی قاضی طباطبایی» به عنوان نماینده‌ی حضرت امام خمینی(ره) در آذربایجان‌شرقی در شکل‌گیری جبهه انقلاب اسلامی در تبریز نقش قابل‌توجهی داشت. ایشان با تحمل زندان و تبعید، به عامل موثری در مبارزه با رژیم پهلوی تبدیل شد و در همین مسیر توسط "گروهک منافق فرقان" به آرزوی خود یعنی شهادت رسید.

آیت‌الله شهید «سید محمدعلی قاضی طباطبایی» اولین شهیدی بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در مسجد به‌عنوان محل مبارزاتی خود با طاغوت به شهادت رسید و افتخار «اولین شهید محراب» را از آن خود کرد؛ سنت دیرینه‌ای که از امام علی(ع) به شیعیان آن‌حضرت رسیده است.

روحش شاد و راهش پُررهرو باد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha