به گزارش ایسنا، آرین احمدی در یادداشتی در ابتکار نوشت: این روزها بسیار در کوچه و خیابان و از زبان مردم واژه "بی فرهنگی" را میشنویم ، در صورتی که فرهنگ از میان نمیرود بلکه میتواند تغییر کند، از شکلی به شکل بهتر یا بدتر.
این تصویر از فرهنگ که در برخی اوقات و شاید هم اکثر اوقات با آن مواجه هستیم تناقض فرهنگی یا شاید بیان بهترش تناقض رفتاری است که متاسفانه جمعیت قابل توجهی از مردم این روزها دچار آن شده اند.
اما سوال این است چرا این روزها افراد جامعه پارادوکس فرهنگی و پارادوکس رفتاری از خود بروز میدهند؟ قطعا افراد جامعه دچار" استحاله فرهنگی" نشده اند ، چرا که در برخی موارد کاملا پای ارزشها و هنجارهای خود میمانند، اما در برخی موارد عجیب است که رفتارهایی متناقض نشان میدهند، و همان طور که ذکر شد دچار پارادوکس فرهنگی میشوند!
چطور ممکن است آن ملتی که در جنگ تحمیلی برای دفاع از سرزمینشان مجاهدتها و رشادتها کردند ، آن ملتی که بارها جهادی کار کردند و جهادی زیستند، و یا در وقایع مختلف همچون سیل و زلزله صادقانه پای کار آمدند و همچنان هم میآیند بعضی اوقات (بخوانید بیشتر اوقات) بر چشم بهم زدنی تغییر رویه میدهند؟
در رانندگی حقوق دیگران را رعایت نمیکنند اما جالب آن که بعد از اتمام رانندگیشان بهک محفل دوستانه که میرسند صحبت از رعایت اصول و قوانین میکنند و از کسانی که قوانین را رعایت نمیکنند خشمگین میشوند.
به راحتی خودروی شخصی خود را جلوی درب پارکینگ خانههای دیگران پارک میکنند اما روی درب پارکینگشان ، برچسب پارک مطلقا ممنوع و حتی پارک مساویست با پنچری میچسبانند!
در صفهای نان و غیره از دیگران سبقت میگیرند، و همانها خیلی اوقات به دیگران نان هم میدهند و کمک هم میکنند
برخی دیگر در کوچه و خیابان و محل کار خود با کلام زیبا سخن نمیگویند و در بیانشان کلمات ناشایست بسیاری شنیده میشود اما شب یلدا حافظ میخوانند! و خیلی دیگر ازتناقضهای فرهنگی که در طی شبانه روز با آن مواجه هستیم. ناگفته نماند، هستند افرادی که در هر شرایطی به اصول فرهنگی و رفتاری خود پایبند میباشند اما به راستی چند درصد از افراد جامعه را در حال حاضر تشکیل میدهند؟
ایراد کار کجاست و ریشههای این تناقض چیست ؟ چرا با وجود این همه نهاد و سازمان فرهنگی در کشور با چنین پدیده ای مواجه میشویم؟ و آیا اساسا نظارت مناسبی بر کارکرد نهادهای فرهنگی در کشور وجود دارد؟ ممکن است برخی وجود تورم و مشکلات اقتصادی را مسبب این تناقضهای رفتاری بدانند که توانسته تمرکز مردم را از رعایت اصول فرهنگی دور کند ، اما آیا در تمام کشورهایی که مشکلات اقتصادی و تورم وجود دارد پارادوکس فرهنگی مشاهده میشود؟(که البته بعد از همه گیری بیماری کرونا ، مشکلات اقتصادی و معضل بی کاری در اکثر نقاط جهان وجود دارد) و به راستی چه میزان اقدامات موثر در جهت آشنایی بیشتر مردم با فرهنگ و آشتی بیشتر آنها با فرهنگ توسط سازمانها و نهادهای فرهنگی صورت گرفته است؟ آیا زمان آن نرسیده همان طور که برای بنزین یا کالاهای اساسی یارانه تعلق میگیرد، برای امور فرهنگی و هنری نیز یارانه تعلق گیرد؟ با توجه به گرانی خیلی از اقلام فرهنگی ، به طور آشکار خیلی از اقشار جامعه از حداقلهای محصولات و کالاهای فرهنگی نیز برخوردار نیستند در این حالت چطور از این افراد میتوان خواست که به ارزشها و فرهنگ والای خود پی ببرند ، در صورتی که به دلیل گرانی دسترسی به آنها ندارند.
تصور میشود ادامه این پارادوکسهای فرهنگی میتواند، خسارات جبران ناپذیری بر پیکره فرهنگ والای کشور وحتی رفتار شهروندی وارد سازد ، و نیاز است برای این مهم اقدامات فوری و اورژانسی انجام شود ، چرا که رعایت اصول فرهنگی در جامعه و ثبات فرهنگی و رفتاری، کمک شایانی به سلامت روانی افراد جامعه خواهد داشت.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.
انتهای پیام
نظرات