محمدجواد استادی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: برای درک جایگاه هنر در اندیشه حضرت امام خمینی (ره)، باید به جامعیت شخصیت ایشان توجه کرد. امام با شخصیتی چندوجهی در فلسفه، عرفان، فقه، سیاست، تاریخ و مبارزه با استعمار تبحر داشتند. این جامعیت، نگرش ایشان به هنر را عمیق، اصیل و چندبعدی کرده است.
وی افزود: با مرور مبانی فکری و سیاسی امام (ره) میتوان دریافت که هنر در اندیشه ایشان جایگاهی ممتاز دارد، اما نه هنری صرفاً تزئینی یا زیباییشناسانه، بلکه هنری که زبان حقیقت باشد، ابزاری انسانساز و تمدنپرداز که باید در مسیر ارزشها و اصول انسانی و الهی حرکت کند. امام(ره) تأکید داشتند که هنر باید در خدمت حق باشد، نه در خدمت باطل یا صرفاً سرگرمی.
هنر در منظومه فکری امام(ره) ابزاری برای تقابل با قدرتهای ظالمانه است
این پژوهشگر مطالعات فرهنگی با اشاره به بُعد مبارزاتی هنر در نگاه امام خاطرنشان کرد: هنر نزد امام(ره) زبانی برای عدالتخواهی و مقابله با ظلم و ستم است. در فرمایشات ایشان همواره بر این اصل تأکید شده که هنر باید حامل پیامهای حقطلبانه باشد و از ساحت حقیقت دفاع کند. بنابراین هنر در منظومه فکری امام(ره)، ابزاری برای روشنگری، معرفی حقایق و تقابل با قدرتهای ظالمانه است.
نقش هنر انقلابی در بیداری ملتها
استادی ادامه داد: نباید فراموش کرد که امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی هستند؛ انقلاب اسلامی مفهومی جهانی و نامیرا دارد که جلوهای از آن جمهوری اسلامی ایران است، اما هدف نهایی آن تعالی انسانها است. از این منظر هنر انقلابی در اندیشه امام جایگاهی ویژه دارد. ایشان هنری را ارزشمند میدانستند که موجب بیداری ملتها و تحول درونی انسانها شود، هنری که اندیشه انقلابی را گسترش دهد و حافظ کرامت انسانی باشد.
وی با تأکید بر نقش هنر در مبارزه با ابتذال افزود: امام انقلاب اسلامی را عاملی برای نجات هنر از بیهویتی و وابستگی به جریانهای استعماری میدانستند. به باور ایشان، هنری که در خدمت سلطه یا ترویج فرهنگ استعماری باشد، از حقیقت انسانی فاصله میگیرد و به ابزاری برای تحمیق انسانها تبدیل میشود. امام به شدت با چنین هنری مخالفت و آن را نفی میکردند.
رئیس اداره فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی با اشاره به مسئولیت اجتماعی هنرمند در اندیشه امام(ره) گفت: در نگاه امام، هنرمند یک مجاهد است که در خط مقدم مبارزه با ظلم و دفاع از عدالت ایستاده است. هنرمندی که در برابر جنایاتی مانند ظلم در غزه سکوت کند از منظر امام هنرمند واقعی نیست، زیرا از حقیقت و انسانیت دفاع نکرده است.
وی افزود: هنر از دیدگاه امام، نقش کلیدی در تربیت انسان مؤمن دارد. همه شاخههای هنری از سینما و تئاتر گرفته تا خوشنویسی و موسیقی باید در خدمت تعالی روحی و اخلاقی انسان باشند. هنری که به رشد معرفتی و انسانی منجر نشود، در اندیشه امام جایگاهی ندارد.
این پژوهشگر با اشاره به غفلت از اندیشههای امام(ره) در فضای علمی کشور اظهار کرد: متأسفانه اندیشههای امام خمینی (ره) آنطور که شایسته است، توسط نهادهای علمی و پژوهشگران مورد توجه قرار نگرفته است. در حالی که گفتمان امام، ظرفیت بالایی برای تولید نظریههای جدید در حوزههای فرهنگی، هنری و ارتباطی دارد.
استادی با مقایسه نظریهپردازی در غرب و ظرفیتهای اندیشه امام گفت: در فضای آکادمیک غرب از آثار محدود یک اندیشمند، صدها تحلیل و نظریه استخراج میشود. آثار و بیانات امام(ره) نیز این ظرفیت را دارند که چارچوبهای نظری نوینی در حوزههایی مانند مطالعات فرهنگی و ارتباطات ارائه دهند. این امر نیازمند بازخوانی پویا، تاریخی و تمدنی از اندیشه امام(ره) است که ضمن وفاداری به مبانی اصلی، روزآمد باشد.
ارتباطات مؤمنانه؛ بازخوانی تمدنی اندیشه امام(ره)
وی افزود: برای مثال، وقتی امام(ره) هنر را ابزاری برای ساخت انسان، جامعه و تمدن میدانند، این اصل میتواند مبنای ارزیابی هر نوع هنر نوظهور باشد. یا تأکید ایشان بر هنر در خدمت حقیقت، امروز میتواند به صورت «هنر انتقادی و اخلاقمحور» بازتعریف شود. همچنین مفهوم رسانه متعهد در اندیشه امام(ره) با سواد رسانهای اخلاقمحور و اجتماعی همخوانی دارد که فرد را نسبت به حقیقت بیدار میکند.
این پژوهشگر ادامه داد: وقتی امام(ره) از هنر در خدمت بیداری مستضعفین سخن میگویند، این اصل در جنبشهای هنری و دانشگاهی معاصر مانند اعتراضات دانشجویی علیه ظلم صهیونیستی در آمریکا، تجلی یافته است. این نشاندهنده زنده بودن و قابلیت روزآمد شدن اندیشه امام(ره) است.
وی با اشاره به مفهوم هنرمند مجاهد افزود: این مفهوم در اندیشه امام(ره) با کنشگر فرهنگی در مطالعات فرهنگی همراستاست، اما در ایران گاهی به صورت سطحی و نازل به کار میرود. درحالیکه هنرمند مجاهد در نگاه امام(ره)، فردی متعهد به حقیقت و مبارزه است که معنای عمیقی دارد.
مفهوم «ارتباطات مومنانه» در تقابل با نگرشهای منفعتطلبانه غرب است
استادی تأکید کرد: با تکیه بر اندیشه امام(ره)، میتوان به بازخوانی تمدنی و نظریهپردازی فرهنگی در حوزه هنر دست یافت که هم به اصول وفادار باشد و هم پاسخگوی مسائل نوظهور باشد. برای مثال مفهوم «ارتباطات مؤمنانه» را میتوان از اندیشه امام(ره) استخراج کرد که بر پایه حقیقتطلبی، عدالتخواهی، صداقت، مسئولیت اجتماعی و کرامت انسانی شکل گرفته و در تقابل با نگرشهای منفعتگرایانه غربی است.
وی افزود: این ارتباطات مؤمنانه، گفتمانی ضد هژمونیک است که قدرت ارتباطی را در خدمت حقیقت و مردم بازسازی میکند. مطالعات فرهنگی نیز میتواند با این نگاه، روابط قدرت، ایدئولوژی، هویت و مقاومت را تحلیل کند و چارچوبهای نظری و کاربردی جدیدی ارائه دهد.
این پژوهشگر در ادامه گفت: با تلفیق اندیشه انقلابی امام(ره) و نظریههای فرهنگی معاصر، میتوان به مدلسازی نظری و کاربردی نوینی دست یافت که مفاهیمی مانند ارتباطات مؤمنانه را به صورت چارچوبهای قابل اجرا در حوزههای رسانهای، آموزشی و تبلیغی درآورد.
تفاوت هنر متعهد و هنر انقلابی
استادی در تبیین تفاوت هنر متعهد و هنر انقلابی در اندیشه امام(ره) اظهار کرد: هنر متعهد، بُعد معرفتی و اخلاقی هنر انقلابی است؛ درحالیکه هنر انقلابی تجلی اجتماعی، سیاسی و عینی هنر متعهد در بستر انقلاب اسلامی است. امام(ره) با صراحت میفرمایند که هنر نمیتواند خنثی باشد، هنر باید در خدمت حق باشد. از این منظر هنر متعهد به حقیقت، عدالت، ایمان و ارزشهای الهی پایبند است، اما هنر انقلابی این تعهد را در میدان مبارزه با استکبار، استبداد و نظام سلطه عملی میکند.
وی افزود: ویژگیهای هنر انقلابی در نگاه امام شامل ریشه داشتن در زیست مردمان انقلابی، بازتاب ایمان و امید مردم، هدفمندی برای ساخت جامعهای الهی، عادلانه، مستقل و آزاد و ابزار بیداری وجدانهاست، نه تبلیغ سلایق فردی یا نگرشهای محدود. هنر انقلابی از دل رنج، مبارزه، تجربه و ایمان بیرون میآید و در خدمت آگاهی و بیدارسازی جامعه معنا پیدا میکند.
استادی در پاسخ به ارزشگذاری امام(ره) میان انواع هنرها گفت: امام میان گونههای هنری مانند سینما، تئاتر، موسیقی یا شعر تمایز قائل نشدند، بلکه معیارشان محتوا، جهتگیری و کارکرد هنر بود. برای مثال، موسیقی یا سینمایی که در خدمت تربیت معنوی، هدایت و روشنگری باشد، مورد تأیید امام(ره) است، اما هنری که به ابتذال منجر شود، مردود است.
وی در پایان تأکید کرد: اندیشه امام خمینی (ره) نباید صرفاً به عنوان موضوعی تاریخی دیده شود، بلکه باید بهمثابه چراغ راهی برای همه زمانها بازخوانی شود. اصول مطرحشده توسط ایشان، مانند تعهد هنر به حقیقت و عدالت، ثابت و جهانشمولاند و میتوانند با اقتضائات هر دوره بازتعریف شوند. برای مثال حتی اگر ۵۰ یا ۱۰۰ سال بعد گونه جدیدی از هنر پدید آید، ملاک سنجش آن همان اصولی است که در اندیشه امام وجود دارد. این بازخوانی مداوم، اندیشه امام را به عنوان شاخصی زنده برای هنر انقلابی حفظ خواهد کرد.
انتهای پیام
نظرات