• سه‌شنبه / ۱۸ شهریور ۱۴۰۴ / ۰۶:۰۰
  • دسته‌بندی: سیاست داخلی
  • کد خبر: 1404061710312
  • خبرنگار : 90089

/دروازه تاریخ/

روزی که «اطلاعات» مصادره شد

روزی که «اطلاعات» مصادره شد

آیت‌الله احمد آذری قمی دادستان وقت انقلاب ۲۱۰ روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی طی حکمی دستور ضبط و مصادره اموال منقول و غیرمنقول مدیرمسوول وقت روزنامه اطلاعات را صادر کرد.

به گزارش ایسنا، امروز ۱۸ شهریور چهل و ششمین سالروز مصادره موسسه فرهنگی- خبری و اموال منقول و غیرمنقول روزنامه اطلاعات با حکم آیت‌الله احمد آذری قمی دادستان وقت انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ است.

ماه‌ها و سال‌ها قبل از فراگیر شدن روزنامه‌های الکترونیک و خبرگزاری‌ها، پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی داخلی و خارجی این نشریات و روزنامه‌های کاغذی بودند که موجب آگاهی‌بخشی به عموم مردم شهرها و روستاهای کشور شدند و اثر انقلاب‌های مهمی همچون انقلاب مشروطه بر آگاهی‌بخشی جامعه سنتی ایران موجب سرعت و گسترش فزاینده‌ای در رشد صنعت چاپ و انتشار انواع کاغذ اخبار و روزنامه‌ها شد.

خبرنگاران و مدیران مسوول روزنامه‌ها و نشریات ایران در ابتدای کار راه درازی را برای انجام وظیفه آگاهی‌بخشی به جامعه داشتند. آنان مجبور بودند برای جمع‌آوری اخبار به سازمان‌های دولتی، سفارتخانه‌ها و سرکنسول‌گری‌ها بروند و اخبار  را بعد از ویرایش در روزنامه‌های‌شان چاپ کنند یا از روابط کاری، دوستی یا خانوادگی‌شان استفاده کنند و دیدگاه‌ها و نظرات تحلیلی شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی و متفکران، شعرا و اندیشمندان هم‌عصر خود را در مطبوعه‌شان چاپ کنند.

یکی از این مدیران مسوول که به معروف‌ترین مدیرمسوول عصر پهلویِ پسر تبدیل شد «عباس مسعودی» موسس و صاحب امتیاز «روزنامه اطلاعات» یکی از دو روزنامه مشهور قبل از انقلاب بود.

عباس مسعودی بعد از دریافت مجوز انتشار و ثبت امتیاز روزنامه اطلاعات از شورای عالی معارف عصر رضاشاه پهلوی، رابطه خوبی را با کارکنان سفارتخانه‌های انگلیس و فرانسه در ایران برقرار کرد و اخبار آنان را در مطبوعه خود منتشر می‌کرد.

مسعودی در ابتدای کار با پرداخت مبالغی ناچیز به کارکنان دوایر مطبوعاتی این سفارتخانه‌ها اجازه ترجمه و انتشار اخبار را از آنها می‌خرید و اخبار دریافتی را بعد از ترجمه توسط یک مترجم هم در روزنامه خود آن را منتشر می‌کرد و هم آن را به سایر روزنامه‌ها می‌فروخت.

شروع کار بنیانگذار روزنامه اطلاعات با خرید اخبار از خبرگزاری‌های رویترز انگلیس و ‌هاواس فرانسه بود که به وسیله کارکنان این سفارتخانه‌ها در اختیارش قرار می‌گرفت.
 

روزی که «اطلاعات» مصادره شد
جوانی عباس مسعودی


عباس مسعودی کیست؟

عباس فرزند حاج محمدعلی مسعودی بود. در اسناد سجلی و شناسنامه‌ای او تاریخ‌های متفاوتی چون ۱۲۷۴، ۱۲۸۰ و ۱۲۸۲ به عنوان تاریخ تولدش ثبت شده بود.

او در دوره سلطنت مظفرالدین شاه پنجمین شاه سلسله قاجار در تهران متولد شد و به دلیل تمکن مالی، پدرش او را به دارالفنون فرستاد تا کلاس ششم در این مدرسه درس خواند اما با گذشت زمان و ضعیف شدن شرایط مالی حاج محمدعلی،‌ عباس در پایان دوره اول مدرسه مجبور به ترک تحصیل و ورود به بازار کار شد.

پدرِ عباس دو پسر دیگر هم داشت که جواد از عباس بزرگتر و حسن از او کوچکتر بودند. عباس در کنار برادرانش وارد بازار کار شد. عباس کارگر ساده چاپخانه شد، اما با علاقه و پشتکاری که از خود نشان داد به تدریج کار حروف‌چینی را هم یاد گرفت و حروف‌چینی تراکت و بروشورهای تبلیغاتی را انجام داد.

او به سرعت در حروفچینی مجلات و روزنامه‌ها نیز متبحر شد. با علاقه و پشتکاری که در کار چاپ از خود نشان داد به تدریج به عنوان مصحح در کنار نویسندگان و صفحه‌بندهای روزنامه‌ها نیز آموزش دید و مهارت پیدا کرد. کار در فضای نشریات و روزنامه‌ها و قرار گرفتن در کنار خبرنگاران تحریریه‌های روزنامه به تدریج عباس را جوانی پرسشگر کرد و به دلیل همین ویژگی در کنار دبیران خبر و خبرنگاران روزنامه‌های «ایران» و «کوشش» قرار گرفت و خبرنگاریِ تجربی آموخت.

بلندپروازیِ عباس در اداره بخش‌های داخلی روزنامه‌ها در سال ۱۳۰۰ به مرور ایده راه‌اندازی یک روزنامه مستقل را در ذهنش روشن کرد. روشن شدن جرقه راه‌اندازی یک روزنامه مستقل باعث شد اتاق کوچکی در ساختمانی قدیمی در خیابان علاءالدوله (فردوسی فعلی) اجاره کند و نام محل کار جدیدش را «دفتر اطلاعات» بگذارد.

عباس به دلیل ارتباطات خوب با کارکنان سفارتخانه‌ها، اخبار انگلیسیِ خبرگزاری‌های معتبری چون رویترزِ انگلستان و هاواسِ فرانسه را با پرداخت مبالغ ناچیزی به دوایر مطبوعاتی این سفارتخانه‌ها، می‌خرید.

او با همراهی یک مترجم، اخبار دریافتی از سفارتخانه‌های انگلیس و فرانسه را ترجمه و به روزنامه‌های تهران می‌فروخت و کسب درآمد می‌کرد. این اقدام عباس رفته رفته موجب جلب توجه و اعتماد سایر سفارتخانه‌ها و مؤسسات داخلی و خارجی به عباس و فعالیت مطبوعاتیش شد به نحوی که اکثر سفارتخانه‌های خارجی و ادارات کشور مشتری ثابت اخبار نشریه عباس بودند.

عباس مسعودی به دلیل پشتکار، علاقه، فقدان روزنامه‌های متنوع و حمایت برخی کارکنان سفارت انگلیس در تهران توانست موفقیت بزرگی برای ورود به عرصه مطبوعات ایران به دست آورد. او همچنین به مرور توانست مطبوعه‌اش را در مراکز و مجامع دیپلماتیک، سیاسی و اجتماعی داخلی و بین‌المللی جا بیندازد و اعتماد مقامات سیاسی کشور و سفارتخانه‌های اروپایی را به دست آورد.

شور و پشتکار عباس مسعودی برای گرفتن اخبار و اطلاعات سفارت انگلستان موجب شد مقامات این وزارتخانه او را به همکاری با خود دعوت کنند. آنان اخبار و اطلاعاتی که مسعودی از ادارات و دستگاههای کشور جمع‌آوری می‌کرد را از او خریداری می‌کردند و همین همکاری دو طرفه رفته رفته موجب کسب وجه و اعتبار عباس مسعودی بین سیاستمداران و دولت‌های اروپایی شد.

روزی که «اطلاعات» مصادره شد
اولین نسخه روزنامه اطلاعات

شکل‌گیری اطلاعات

این که چه شد که «روزنامه اطلاعات» شکل گرفت، خود داستان جالی دارد.

عباس مسعودی در سال ۱۳۰۴ امتیاز نشریه‌اش را با حمایت شهربانی تهران از فردی به نام علی‌اکبر سلیمی خرید و در ماههای ابتدایی سال ۱۳۰۵ درخواست صدور مجوز فعالیت این نشریه به عنوان روزنامه را به شورای عالی معارف فرستاد و این شورا در تاریخ ۱۵ تیر ۱۳۰۵ با درخواستش موافقت کرد و نخستین شماره نشریه‌اش چهار روز بعد با نام «روزنامه اطلاعات» در ۱۹ تیر ۱۳۰۵ روی پیشخوان دکه روزنامه‌فروشی‌ها رفت.

کارکنان نشریه تازه تاسیس عباس مسعودی در ابتدایِ کار دو نفر بودند که به تدریج با جابه‌جایی دفتر روزنامه به خیابان خیام و افزایش سرویس‌های داخلی، این تعداد افزایش یافت. روزنامه اطلاعات در سال اول کار به صورت تک برگ (پشت و رو) در 5۰۰ نسخه و در نوبت عصر چاپ و توزیع شد. تعداد صفحات روزنامه از سال دوم و سوم ابتدا به چهار و سپس به شش صفحه (سه برگ) افزایش یافت.

اخبار و گزارش‌های منتشره در اولین نسخه روزنامه اطلاعات شامل مقاله‌ای در معرفی مرکز اطلاعات، گزارش جلسه افتتاحیه ششمین دوره مجلس شورای ملی، متن نطق افتتاحیه رضا شاه در صحن علنی مجلس، یک خبر درباره قیام مردم مراکش و یک خبر در خصوص انتشار بیماری وبا در هند بود.

مسعودی بعد از انتشار اولین نسخه روزنامه با مشکلات اجرایی و مالی مواجه شد به همین دلیل شماره دوم روزنامه را با یک ماه تاخیر در تاریخ ۱۹ مرداد چاپ کرد. روزنامه اطلاعات علاوه بر این وقفه یک ماهه، یک بار دیگر هم در پاییز ۱۳۵۷ به دلیل اعتصابات سراسری کارکنان روزنامه‌های کیهان و اطلاعات و چند روزنامه دیگر دو ماه چاپ نشد.

عباس مسعودی همزمان با چاپ روزنامه اطلاعات  مجله دیگری به نام «یادگار» را با همکاری عباس اقبال آشتیانی، مورخ و ادیب عصر پهلوی در حوزه ادب فارسی منتشر کرد.

روزی که «اطلاعات» مصادره شد
عباس مسعودی سمت راست

درخشش «اطلاعات»

یکی از دوره‌های درخشان روزنامه اطلاعات در سال ۱۳۰۷ رقم خورد. عباس مسعودی به همراه هیات همراه رضا شاه به استان خوزستان سفر کرد و گزارشی پر رنگ و لعاب از این سفر منتشر کرد که موجب جلب رضایت دربار پهلوی پدر و راه یافتن وی به دربار رضا شاه شد.

عباس مسعودی در عرصه روزنامه‌نگاری و چاپ اخبار دربار رضا شاه چنان معروف شد که در ۱۲ خرداد ۱۳۱۳ در سفری ۳۸ روزه همراه رضا شاه و برخی امرای ارتش به ترکیه سفر کرد. او در این سفر اکثر صفحات اطلاعات را به دیدارها و گشت و گذار شاه از مراکز فرهنگی و اقتصادی سرزمین مصطفی کمال آتاتورک و توافقات فرهنگی، سیاسی و نظامی ایران و ترکیه اختصاص داد.

این روزنامه از سال ۱۳۲۵ به بعد تلاش کرد ضمن حفظ وجهه انتقادی نسبت به دربار و خاندان پهلوی، منتقدان دربار را هم با خود همراه کند از این رو سرمقاله‌ها و گزارش‌هایی را به قلم منتقدان شاه و دربار در روزنامه چاپ کرد تا به این شیوه منتقدان سیاسی و فکری را از خود و روزنامه‌اش راضی نگه دارد و بتواند بین آنان اعتبار کسب کند.

وکالت مجلس

عباس مسعودی به لطف انتشار اخبار و مقاله‌های مختلف در روزنامه اطلاعات توانست هم خود را به همگان بشناساند و هم اعتبار خوبی در دربار و  محافل سیاسی، اجتماعی، دانشگاهی و دیپلماتیک به دست آورد. این اعتبار زمینه را برای آغاز دوره جدید در زندگی او به وجود آورد.

مسعودی با هوش و درایتی که داشت از این ظرفیت استفاده کرد و در سال ۱۳۱۴ خود را کاندید نمایندگی از حوزه انتخابیه تهران کرد و با جلب آرای اکثریت شرکت کنندگان در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی توانست به این مجلس راه یابد. او نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای ملی را در دوره‌های یازدهم تا پانزدهم تکرار کرد و توانست نام خود را به عنوان نماینده‌ای که شش دوره نماینده مجلس بود در شمار نمایندگان با سابقه طولانی نمایندگی ثبت کند.

با برگزاری نخستین دوره انتخابات مجلس سنا در سال ۱۳۲۸ عباس مسعودی علاوه بر نمایندگی مردم در مجلس شورای ملی به نمایندگی از مردم پایتخت عضو این مجلس و نایب رییس آن شد.

در طول عمر سناتوری عباس مسعودی در مجلس شورای ملی و سنا، چهار دوره به انتخاب مردم و دو دوره با انتخاب دربار به عضویت این مجالس درآمد.

روزی که «اطلاعات» مصادره شد
قدسی امیرارجمند همسر عباس مسعودی

خانواده روزنامه‌نگار

اکثر اعضای خانواده مسعودی وارد حرفه رونامه‌نگاری شدند. قدسی امیرارجمند همسر عباس مسعودی به اعتبار موقعیت همسرش و البته بدون هر گونه سابقه و تجربه روزنامه‌نگاری مجله اطلاعات بانوان و انجمن وابسته به اطلاعات بانوان یعنی انجمن دوشیزگان و بانوان ایران را که تاثیر زیادی در علاقمند کردن دختران جوان کشورمان به سبک زندگی، فرهنگ و پوشش غربی داشت، راه انداخت.

علاوه بر همسر، فرهاد و بهرام پسران عباس  مسعودی و برادر بزرگش جواد و برادرزده‌هایش محمدعلی و قاسم نیز علاوه بر پیوستن به جرگه خبرنگاران و دبیران روزنامه اطلاعات برای خود روزنامه‌ها و نشریات مختلفی از جمله روزنامه پست تهران را تاسیس کردند. آنان بعدها راه عباس مسعودی را دنبال کردند و در دوره محمدرضا شاه وارد مجلس شورای ملی و سنا شدند.

خشم شاه

عباس مسعودی در آخر عمر به دلیل دشمنی امیرعباس هویدا نخست‌وزیر وقت دوران پهلوی مورد غضب محمدرضا پهلوی قرار گرفت و همین مسئله موجب افسردگی شدید و سکته مغزی وی در دفتر روزنامه و مرگش شد.

اسدالله خان امیرعَلَم مقلب به اسدالله علم در خاطراتش که بعد از مرگش در هفت جلد چاپ و منتشر شد، در خاطرات روزهای ۱۵ و ۱۶ خرداد ۱۳۵۳ به طور مفصل دلیل خشم محمدرضا پهلوی از مسعودی را  تعریف کرده است.

وی در یادداشت روز ۱۵ خرداد اینگونه نوشت: «سرِ شام رفتم. شاهنشاه خیلی عصبانی بودند. ایشان گفت: «این مسعودی را از دور می‌بینم و شاخ و شانه می‌کشد که بیاید با من حرف بزند.»

در کاخ اعلیحضرت ملکه پهلوی، شاهنشاه و خاندان سلطنت جدا شام می‌خوردند. میهمان‌ها در سالن دیگر، من هم در حضور شاهنشاه شام می‌خوردم.

شاهنشاه فرمودند: «روزنامه اطلاعات ارگان مصدقی‌ها و توده‌ای‌ها شده. مثلا امروز از قول تاکسیران‌ها نوشته است که ما مثل سگ، زحمت می‌کشیم و این شرکت تعاونی تمام عایدات ما را می‌خورد، مگر شرکت تعاونی مال کیست؟ آن هم که مال خودشان است.»

چون عده‌ای مثل دامادها و اعلیحضرت شهبانو سر میز شام بودند، من جرأت نکردم یکی به دو کنم و عرض کردم خب، روزنامه باید مطلب را بگوید و جواب هم داده شود و آن را هم منعکس کند.

به هر صورت برخاستم و به بدبخت مسعودی گفتم که حق ندارد شرفیاب بشود و بعد از این هم در کاخ اعلیحضرت ملکه پهلوی دعوت نخواهد شد.

چیزی نمانده بود که سکته کند، ولی چون آدم مجربی است، گفت: «پریشب در همین جا مطلبی را شاهنشاه به من فرمودند که برخلاف میل هویدا بود و اصرار فرمودند که به وزیر اطلاعات هم بگویم. من هرگز از این غلط‌ها نمی‌کردم ولی چون امر بود اطاعت کردم. گویا مطلب به هویدا نخست‌وزیر گران آمده و مطلبی به شاهنشاه عرض کرده و به هر حال من چوب این کار را می‌خورم. والله اعلم به حقایق الامور.»

روزی که «اطلاعات» مصادره شد
بازدید محمدرضا پهلوی از موسسه اطلاعات

به دنبال این گفت‌وگوی عباس مسعودی و عَلَم، مدیرمسوول روزنامه اطلاعات صبح روز (16 خرداد) در نامه‌ای به عَلَم نوشت: «جناب آقای عَلَم، وزیر محترم دربار شاهنشاهی اوامر مطاع ملوکانه که دیشب به بنده ابلاغ فرمودید، تازیانه سهمگینی بود که بر چاکر و خانمم وارد آمد و باور بفرمایید تمام شب خواب به چشم ما نرفت، چون من و زنم خودمان را خاکسار درگاه سلطنت می‌دانیم و از جان دل شیفته عنایات شاهنشاه محبوب خود و خاندان سلطنت هستیم و اگر نقایصی در کار انتشار اخبار و مطالب روزنامه پدید می‌آید حمل به اهمال و تعلل چاکر نفرمایید چون پیوسته سعی داشته و دارم که، خدمتگزاری صدیق در طول عمر خود بوده و پیرو افکار و نیت مبارک شاهانه باشم.

در چنین پیشامدهایی گناهکار نیستم چون به واسطه کهولت و ضعف، توانایی آن را ندارم که تمام مطالب روزنامه را شخصا کنترل کنم و به همین سبب فرزندم فرهاد مسعودی را به کمک طلبیدم که او هم در کمال خلوص نیت و عقیده وظایف خود را انجام می‌دهد.

متأسفانه در دو هفته اخیر که به اروپا سفر کرده بود، خطاهایی از جمله خطاهای اخیر به وقوع پیوست که چاکر خود پس از طبع و نشر به آن واقف شدم. نویسنده ستون بازار سیاست، جوانی است تحصیلکرده و با ذوق که از گذشته‌ها خبر ندارد و مارهای خوش خط‌ و خالی را که از هر فرصتی می‌خواهند استفاده کنند، نمی‌شناسد. چنان که بعد از توجه دادن تازه درک مطلب کرد و در ضمن گفت این مطلب یا همین اسامی قبلا در آیندگان هم چاپ شده بود.

اما درباره نویسده رپرتاژ تاکسی او هم مورد سرزنش قرار گرفت و شدیدا مؤاخذه شد. بدیهی است مطالب زننده‌ای که نوشته شده، جبران خواهد شد. تکدُر خاطر ملوکانه بیش از هر چیز مرا رنج می‌دهد و نمی‌دانم چه باید کرد، چون به خوبی می‌دانم که اگر ذره‌ای از عنایات شاهنشاه نسبت به این خدمتگزار کاسته شود و سایه پر عطوفت مبارک بر سر این بنده نباشد با وجود دشمنی‌ها که نسبت به چاکر اعمال می‌شود، نابود خواهم شد.

آقای علم، شما را به سر مبارک شاهنشاه قسم می‌دهم عرایض چاکر را به سمع ملوکانه برسانید و چاره‌ای بیندیشید که از این پریشانی و تأثر خلاص شوم. هر امری از پیشگاه ملوکانه شرف صدور یابد مطاع است.»

عَلَم در یادداشت روز ۱۶ خرداد ۱۳۵۳ با اشاره به واکنش شاه به این نامه نوشت: «نامه بدبخت مسعودی را دادم خواندند. فرمودند مسئله عفو شما بسته به رفتار آینده شما خواهد بود.»

اما فشار عصبی ناشی از رفتار مغضوبانه محمدرضا شاه نسبت به مسعودی تاثیر عمقی بر او گذاشت. مدیرمسوول روزنامه اطلاعات که در ناراحتی و اضطراب ناشی از عواقب خشم شاهانه غرق بود ۱۱ روز بعد در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۵۳ در پشت میز کارش در روزنامه اطلاعات دچار سکته مغزی شد و جان باخت.

عَلَم در یادداشت‌هایش نوشت: «وقتی خبر مرگ مسعودی را به شاه اطلاع دادم، با یادآوری بی‌مرحمتی که در حق او شده بود از شاه اجازه گرفتم در مجلس ختم وی شرکت کنم و مراتب تفقد اعلیحضرت را به خانواده مسعودی ابلاغ نمایم.»

روزی که «اطلاعات» مصادره شد
آیت‌الله احمد آذری قمی

توقیف «اطلاعات»

با مرگ عباس مسعودی، پسرهایش فرهاد و بهرام و برادرزاده‌هایش محمدعلی و قاسم مسوولیت اداره روزنامه اطلاعات را بین خود تقسیم کردند و تا زمان انقلاب اسلامی و مصادره روزنامه در 18 شهریور ۱۳۵۸، بهرام مسعودی که نسبت به بقیه مسعودی‌ها رابطه بهتری با نیروهای انقلاب اسلامی داشت، روزنامه را مدیریت کرد.

آیت‌الله احمد آذری قمی دادستان وقت انقلاب ۲۱۰ روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی طی حکمی دستور ضبط و مصادره اموال منقول و غیرمنقول عباس مسعودی از جمله موسسه فرهنگی - مطبوعاتی اطلاعات را صادر کرد.

او در این حکم به رییس وقت بنیاد مستضعفان و جانبازان نوشت: «بنیاد مستضعفین، چون عباس مسعودی متوفی، صاحب موسسه اطلاعات از پایه‌گذاران رژیم طاغوت بوده و موسسه‌اش کاملا در اختیار رژیم قرار داشته و بر سیاست‌های استعماری آنان صحه گذارده است و آنچه بدست آورده و از خود بجای گذاشته غیرمشروع است و متعلق به مستضعفین است، لازم است بنیاد محترم تمام اموال منقول و غیرمنقول او و فرزندانش و اقارب نزدیک وابسته به او را، از جمله موسسه اطلاعات و شرکت ایران‌چاپ را تحویل گرفته و در اداره و رسیدگی به آنها و خصوصا توجه به وضع کارمندان و کارگران شریف آن، مساعی لازم را به عمل آورند و کوشش نمایند.»

دادستان وقت انقلاب علاوه بر این حکم، دو حکم دیگر برای ضبط اموال منقول و غیرمنقول محمدعلی مسعودی، برادرزاده عباس مسعودی و مدیر روزنامه پست تهران و مصطفی مصباح‌زاده، صاحب امتیاز روزنامه کیهان هم نوشت.

او در حکم محمدعلی مسعودی اینگونه نوشت: «پرونده محمدعلی مسعودی سناتور سابق و شریک موسسه اطلاعات و صاحب امتیاز روزنامه ضد مردمی پست تهران را که کاملا در اختیار طاغوت بوده، مورد بررسی قرار داده و اموال منقول و غیرمنقول آن کلا در اختیار آن بنیاد است. اقدام فرمایید.»

دادستان وقت انقلاب در حکم توقیف اموال مصطفی مصباح‌زاده صاحب امتیاز روزنامه کیهان نوشت: «بنیاد مستضعفین، به دلیل اینکه دکتر مصطفی مصباح‌زاده صاحب موسسه کیهان و از پایه‌گذاران حکومت طاغوت که مدت ۵۰ سال به نفع اجانب و بیگانگان قدم برداشته و با گرفتن رشوه‌های کلان از سیاست‌های استعاری حمایت کرده و آنچه به دست آورده غیرمشروع است و باید در اختیار بنیاد قرار گیرد، لذا بدینوسیله اعلام می‌گردد که علاوه بر موسسه کیهان که قبلا در اختیار بنیاد قرار گرفته، بقیه اموال منقول و غیرمنقول او را نیز در اختیار بگیرید.»

روزی که «اطلاعات» مصادره شد
حجت‌الاسلام سید محمود دعایی

کاری که دعایی کرد؟

حدود هشت ماه بعد از مصادره روزنامه، نویسندگان و کادر قدیمی تحریریه برکنار شدند. این برکناری چند هفته پیش از سردبیری شمس آل‌احمد، اولین سردبیر روزنامه اطلاعات در دوره انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. پس از مصادره روزنامه، کلیه اموال و دارایی این موسسه فرهنگی و مطبوعاتی به بنیاد مستضعفان و جانبازان منتقل شد. این وضعیت تا زمان انتصاب حجت‌الاسلام سید محمود دعایی در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۹ به عنوان سرپرست جدید موسسه اطلاعات ادامه یافت.

حجت‌الاسلام سید محمود دعایی در خاطره‌ای نوشت: «کیهان و اطلاعات، مؤسسات عظیم مطبوعاتی - فرهنگی بودند که در آغاز پیروزی انقلاب مصادره شدند و حکم مصادره‌شان را هم مرحوم آقای آذری قمی داده بود.

سرپرستی مؤسساتی که مصادره می‌شدند بر عهده بنیاد مستضعفان بود و به همین دلیل امام در حکمی که مرحمت فرمودند، تأکید کردند که روزنامه اطلاعات مربوط به مستضعفان است و باید در خدمت مستضعفان قرار بگیرد. پس از آن در مقطعی که آقای مهندس موسوی، سرپرستی بنیاد مستضعفان را برعهده داشتند، آقای دکتر سید محمد خاتمی که وزیر ارشاد و در عین حال سرپرست کیهان بودند، پیشنهادی دادند که آقای مهندس موسوی آن پیشنهاد را به محضر حضرت امام برد و امام هم پذیرفتند که دو مؤسسه کیهان و اطلاعات به دلیل ماهیت فرهنگی‌شان از بنیاد جدا شوند و تابع رهبری باشند به عبارتی زیر نظر مستقیم رهبری اداره شوند. امام پذیرفتند و از آن تاریخ اطلاعات و کیهان از بنیاد مستضعفان جدا شدند.»

حکم دعایی

حضرت آیت‌الله سید روح‌الله موسوی خمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۹ حکم سرپرستی حجت‌الاسلام سید محمود دعایی در روزنامه اطلاعات را به این شرح صادر کردند: «جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج سید محمود دعایی ـ دامت افاضاته، از آنجا که مطبوعات کشور در ساختن جامعه نقش مؤثری را ایفا می‌نماید، جنابعالی را به خاطر شایستگی و لیاقتی که در ادارۀ اینگونه امور دارید به سرپرستی روزنامۀ ‌اطلاعات که مربوط به مستضعفین است منصوب می‌نمایم.

البته متوجه هستید که مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم و کشور باشند و آزادی‌ها در حدود قوانین مقدس اسلام و قانون اساسی به بهترین وجه تأمین شود. امید است به یاری خدا و با همکاری کارمندان متعهد، این روزنامه را در راه تحقق بخشیدن به آرمانهای انقلاب اسلامی اداره نمایید. از خدای تعالی توفیق همگان را در این راه مسئلت دارم.»

منابع:

صحیفه امام، جلد ۱۲، ص ۲۸۳

یادداشت‌های علم، انتشارات مازیار و معین، ج ۴، صص ۱۳۵ - ۱۳۱

مسعودی‌ها به روایت اسناد ساواک، پیشین، ص ۲۴۶ و ۲۴۷ و ۲۸۶ و ۲۸۷

رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، مسعودی‌ها، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۹۲، صص ۱۱ و ۱۲

عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۳، ص۱۴۳۱ و ۱۴۳۲ و ۱۴۳۳، تهران، نشر گفتار، چاپ اول، ۱۳۸۰

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha