• پنجشنبه / ۲۴ مهر ۱۴۰۴ / ۰۹:۳۰
  • دسته‌بندی: سیاست خارجی
  • کد خبر: 1404072415500
  • خبرنگار : 71290

استاد ژئوپلیتیک دانشگاه مطرح کرد؛

ردپای بازیگر سوم در درگیری‌های پاکستان و افغانستان

ردپای بازیگر سوم در درگیری‌های پاکستان و افغانستان
سفر وزیر خارجه دولت سرپرست افغانستان به هند

استاد ژئوپلیتیک دانشگاه ضمن تشریح پیامدهای درگیری میان پاکستان و نیروهای طالبان اظهار داشت: اگر دو طرف بر مواضع خود اصرار داشته باشند مشکلی حل نخواهد شد ولی اگر طالبان برای رابطه خود با هند حد و مرزی بگذارد به نحوی که پاکستان تهدید امنیتی تلقی نکند، می‌توان امید داشت که درگیری ها پایان یابد.

«عبدالرضا فرجی‌راد» استاد ژئوپلیتیک دانشگاه در یادداشتی برای ایسنا دربارهٔ پیامدهای درگیری‌های پاکستان و افغانستان نوشت: برخلاف تصور عمومی، بعد از سقوط کابل و به قدرت رسیدن طالبان، تصور بر این بود که نه‌تنها روابط نزدیکی بین طالبان و پاکستان برقرار می‌شود، بلکه به‌نوعی پاکستان نفوذ قابل‌توجهی در افغانستان به‌دست می‌آورد.

اما خیلی طول نکشید که طالبان نشان داد سیاست دیگری را، چه در زمینهٔ داخلی و چه خارجی، در پیش گرفته است؛ سیاستی که امروز به چندین بار درگیری مرزی کشیده شده و در روزهای اخیر به‌نحوی شدت گرفته که بوی جنگ به مشام می‌رسد.

با اینکه در دورهٔ ۲۰ سالهٔ حکومت جمهوری «حامد کرزی» و «اشرف غنی» همیشه بین دو کشور اختلاف وجود داشت و دولت‌های افغانستان، پاکستان را حامی اصلی طالبان و عملیات تروریستی معرفی می‌کردند، ولی هیچ‌وقت دو کشور تا این اندازه با یکدیگر درگیر نشده بودند.

علت اختلافات پاکستان و نیروهای افغانستان

۱. موضوعی که پاکستان محاسبه نکرده بود، پیوندهایی است که طالبان پشتون‌زبان با آن‌سوی خط دیورند و هم‌زبانان پاکستانی خود دارند. آن‌ها از نظر مذهبی و فرهنگی بسیار به هم نزدیک‌اند و در طول دوران مبارزه، چه در دورهٔ کمونیستی و چه جمهوری، این پیوندها بیشتر شده است.

با اینکه افغان‌ها عمدتاً خط دیورند را قبول ندارند، ولی به‌نظر می‌رسد پاکستان و آی‌اس‌آی به این مسئله بی‌توجه بوده‌اند که در این رابطه تفاوتی بین افغان‌های تحت نفوذ پاکستان و سایر افغان‌ها در داخل کشور یا دیگر نقاط وجود ندارد.

به همین جهت، با به قدرت رسیدن طالبان در کابل، رویکرد این گروه نسبت به آن‌سوی خط مرزی دیورند آشکار شد. از این جهت طالبان پاکستان یا تی‌تی‌پی فضای حیاتی بهتری برای مبارزه با ارتش پاکستان پیدا کردند و مرکزیت خود را در افغانستان و در نزدیکی مرز قرار دادند.

هرچند طالبان ادعا می‌کند که به این گروه کمک نمی‌کند، اما پیوندها و نگاه مالکانهٔ طالبان به آن‌سوی دیورند این ادعا را رد می‌کند.

۲. افزایش اختلافات بین دو کشور و بروز درگیری‌ها باعث شد طالبان افغانستان خود را به هند، رقیب اصلی پاکستان، نزدیک کند.

به‌نظر می‌رسد بعد از جنگ هوایی و توپخانه‌ای کوتاه بین هند و پاکستان، دهلی‌نو تمایل بیشتری برای بهبود رابطه با طالبان نشان داده است.

سفر اخیر وزیر خارجهٔ طالبان به دهلی‌نو حساسیت دولت پاکستان را دوچندان کرد. گفته می‌شود یکی از دلایل این سفر، علاوه بر تأکید طالبان بر رسمیت یافتن از سوی هند و توسعهٔ روابط، خرید سلاح از آن کشور نیز بوده است.

در زمانی که «امیرخان متقی» در دهلی‌نو حضور داشت، پاکستان حملاتی هوایی به داخل افغانستان انجام داد و به بهانهٔ ترور رهبران تی‌تی‌پی وارد عمل شد. این حملات به‌نظر ناموفق بود اما تلفات و خسارات قابل‌توجهی بر جای گذاشت.

در مقابل، طالبان نیز حملاتی به داخل پاکستان انجام دادند که بر اساس اخبار منتشره، تلفات جانی بیشتری داشت. از آن زمان، تنش‌ها و درگیری‌ها گاه‌وبی‌گاه با خسارات و تلفات قابل‌توجه ادامه یافته و میانجی‌گری دو کشور عربی، عربستان و قطر، نیز کارساز نبوده است.

آیا بگرام می‌تواند عامل درگیری باشد؟

بعد از اینکه ترامپ به بگرام حساسیت نشان داد، جنب‌وجوشی از سوی طالبان در بگرام آغاز شد. برخی خبرها منتشر شد مبنی بر اینکه طالبان پشت‌صحنه توافقاتی با آمریکا انجام داده و بگرام را آمادهٔ تحویل می‌کند.

این خبرها صحت نداشت و احتمالاً طالبان با احساس خطری که از حملهٔ احتمالی داشت، برخی امکانات نظامی را در بگرام جابه‌جا کرد. البته این شایعه به این دلیل مطرح شد که طالبان، پیش از تأکید ترامپ بر بازپس‌گیری بگرام، چند بار خواستار برقراری رابطه با آمریکا و بازگشایی سفارت آن کشور در کابل شده بود.

بعید است طالبان بگرام را مجدداً در اختیار آمریکا قرار دهد؛ زیرا از نظر داخلی با مخالفت مردم افغانستان روبه‌رو می‌شود، چراکه مبارزهٔ آن‌ها با دولت‌های جمهوری، به بهانهٔ خروج آمریکا از افغانستان بود.

ثانیاً این اقدام می‌تواند بر روابط نسبتاً خوب طالبان با ایران، روسیه و چین تأثیر منفی بگذارد، به‌ویژه آنکه ترامپ علناً اعلام کرده بگرام را می‌خواهد، چون فاصلهٔ کمی تا مرز چین و پایگاه‌های هسته‌ای آن کشور دارد.

پاکستان نیز هرچند رابطهٔ خوبی با آمریکا دارد و به‌خاطر رقابت با هند تلاش می‌کند به ترامپ نزدیک شود، اما بعید است مایل باشد بگرام در اختیار آمریکا قرار گیرد.

از یک‌سو رابطهٔ استراتژیک پاکستان با چین می‌تواند مانع این تمایل شود و از سوی دیگر، از همین پایگاه بگرام، پیش‌تر چندین‌بار خاک پاکستان توسط آمریکا مورد حمله قرار گرفته و برخی رهبران طالبان، از جمله بن‌لادن، کشته شدند.

البته این امکان وجود دارد که در صورت تیرگی بیشتر روابط طالبان و آمریکا بر سر بگرام، پاکستان از فرصت برای حمله به افغانستان استفاده کند.

آیا راه‌حلی برای پایان درگیری وجود دارد؟

احتمال گسترش این درگیری‌ها وجود دارد. از یک‌سو طالبان با توجه به تعصب شدیدی که دارد، بعید است رویکرد خود را نسبت به آن‌سوی خط دیورند تغییر دهد. از سوی دیگر، پاکستان نمی‌تواند اجازه دهد رقیب و دشمن خود، یعنی هند، نفوذ خود را در افغانستان گسترش دهد، به‌ویژه اگر پای فروش سلاح از سوی هند به طالبان در میان باشد.

بنابراین، حتی اگر جنگی رسمی رخ ندهد، این درگیری‌ها گاه‌وبی‌گاه با تلفات قابل‌توجه ادامه می‌یابد.

با توجه به توانایی بالای نیروی هوایی پاکستان، ممکن است رهبران طالبان هدف حملات قرار گیرند، به‌ویژه آنکه دولت پاکستان چنین تهدیدی را مطرح کرده است.

عدم شناسایی بین‌المللی طالبان نیز باعث می‌شود پاکستان در اجرای این تهدیدها با مشکل کمتری روبه‌رو باشد.

اگر طالبان بخواهد روابط خود با هند را گسترش دهد، احتمال وقوع جنگ میان دو کشور وجود دارد.

نقش میانجی‌گران در حل اختلافات پاکستان و افغانستان

عربستان سعودی و قطر در هفتهٔ گذشته تلاش کردند از شدت درگیری‌ها بکاهند، اما بعید است بتوانند به راه‌حلی بلندمدت دست یابند. البته از عصر چهارشنبه آتش‌بس ۴۸ ساعته‌ای اعلام شده است.

این اتفاق در حوزه‌ای رخ می‌دهد که کشورهایی مانند ایران، آسیای مرکزی، روسیه و چین از آن تأثیر امنیتی و اقتصادی می‌پذیرند و نسبت به پیامدهای آن نگران‌اند.

بنابراین، لازم است هرچه سریع‌تر برای جلوگیری از گسترش جنگ اقدام شود.

ایران، با توجه به روابط خوب خود با هر دو کشور افغانستان و پاکستان، باید دیپلماسی فعال‌تری از خود نشان دهد. گسترش جنگ می‌تواند آوارگانی را از افغانستان روانهٔ ایران کند و علاوه بر بی‌ثباتی منطقه‌ای، به روابط اقتصادی ایران با دو کشور نیز آسیب بزند.

ایران در این درگیری نباید به نفع یکی از طرفین موضع‌گیری کند.

راه‌حل دوم آن است که نشستی در مسکو، پکن، تاشکند یا تهران با حضور روسیه، چین، ایران، ازبکستان و دو طرف درگیر برگزار شود تا برای این بحران راه‌حلی پیدا کنند.

علاوه بر این، چین که با هر دو کشور روابط خوبی دارد ــ از جمله رابطهٔ استراتژیک با پاکستان و همکاری نزدیک اقتصادی با طالبان ــ می‌تواند نقش میانجی مؤثری ایفا کند. البته چین نیز از نفوذ هند در افغانستان خشنود نخواهد بود.

در واقع، اگر دو طرف بر مواضع خود پافشاری کنند، مشکل حل نخواهد شد؛ اما اگر طالبان در روابط خود با هند حد و مرزی قائل شود به‌گونه‌ای که پاکستان آن را تهدید امنیتی تلقی نکند، و در مقابل، فعالیت تی‌تی‌پی را کنترل نماید، می‌توان به پایان درگیری‌ها امیدوار بود.

البته پاکستان نیز باید بپذیرد که طالبان امروز، به‌عنوان یک دولت، نمی‌تواند روابط گذشته را با اسلام‌آباد حفظ کند و اجازهٔ نفوذ گسترده در افغانستان را نخواهد داد.

انتهای پیام 

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha