• شنبه / ۱۰ آبان ۱۴۰۴ / ۲۰:۳۰
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1404081006008
  • خبرنگار : 71486

شب قبل از انقراض قاجاریه در زیرزمین خانه رضاخان چه گذشت؟

شب قبل از انقراض قاجاریه در زیرزمین خانه رضاخان چه گذشت؟

ورقه را می‌خوانم و می‌فهمم مطالب چیست و می‌بینم مابین شصت و هفتاد نفر از یکصد و بیست نفر نماینده آن را امضا کرده‌اند. دیدن این ترتیب و عنوان غیرواقع احضار شدن از طرف سردار سپه طوری مرا منزجر ساخته است که هر پیش‌آمد ناگواری را بر این حال ترجیح می‌دهم.

به گزارش ایسنا، خبرآنلاین نوشت:

روایت زیر از یحیی دولت‌آبادی از رجال سیاسی عصر مشروطه و دوران پس از آن تا اوایل حکومت رضا شاه است:

 روز شنبه نهم آبان ۱۳۰۴ مجلس شورای ملی به اتفاق آرا به ماده‌واحده انقراض سلطنت قاجاریه و تفویض حکومت به رضاخان سردارسپه به اتفاق آرا در مجلس شورای ملی رای مثبت داد و در پی آن سلطنت قاجاریه پس از ۱۲۹ سال حکومت منقرض شد. متن ماده واحده به این شرح بود:

‌«ماده‌واحده - مجلس شورای ملی به نام سعادت ملت انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام نموده و حکومت موقتی را در حدود قانون اساسی و قوانین‌موضوعه مملکتی به شخص آقای رضا خان پهلوی واگذار می‌کند - تعیین تکلیف حکومت قطعی موکول به نظر مجلس مؤسسان است که برای تغییرمواد ۳۶ - ۳۷ - ۳۸ - ۴۰ متمم قانون اساسی تشکیل می‌شود. این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه نهم آبان ماه یک هزار و سیصد و چهار شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید. رییس مجلس شورای ملی - سید محمد تدین»

اما رضاخان سردارسپه برای راضی کردن قاطبه وکلای مجلس به تصویب این لایح از خیلی جلوتر شروع به اقدام کرده بود، یعنی تقریبا از اوایل مهر و درنهایت موفق به تصویب آن در روز موعود شد. اما یحیی‌ دولت‌آبادی یکی وکلای مجلس در آن مقطع که در کنار مدرس، مصدق، حسین علا و تقی‌زاده یکی از مخالفان سرسخت این ماده‌واحده بود، در جلد چهارم خاطرات خود از شب قبل از آن روز روایتی قابل تامل دارد؛ شبی که رضاخان سردارسپه نمایندگان را به خانه خود دعوت کرده بود تا مطمئن شود که فردا قطعا رای مثبت خواهند داد. روایت او را می‌خوانیم:

روز هشتم آبان یکهزار و سیصد و چهار کارکنان سردار سپه در مجلس می‌خواهند، اطمینان کامل داشته باشند که فردای آن روز در موقع رای گرفتن بر خلع قجر و نصب سردار سپه اکثریت کامل خواهند داشت و چون که رای مخفی گرفته می‌شود و معلوم نخواهد بود کی مثبت رای داده است و کی منفی از این رو می‌خواهند از نمایندگان امضا بگیرند که آن‌ها رای مثبت خواهند داد در صورتی که باز هم مشکل است معلوم باشد کی رای مخفی را منفی داده است گرچه امضا مثبت کرده باشد.

بدیهی است هیأت‌رئیسه مجلس این تدبیر را برای به دست آوردن رای یک عده‌ای که درباره آن‌ها مشکوک می‌باشند نموده است و الا کارکنان سردار سپه را می‌شناسند و می‌دانند عدد آن‌ها بیش از نصف نمایندگان است این است که ورقه حاضر کرده صورت پیشنهادی را که به آن رای گرفته می‌شود بالای آن نوشته می‌دهند کارکنان خود امضا می‌کنند و در شب هشتم آبان مجلسی در خانه سردار سپه کرده مرکب از یک عده هیأت‌رئیسه مجلس و یک عده از روسای نظام و نظمیه و اشخاصی را از نمایندگان به آن مجلس به عنوان این‌که سردار سپه آن‌ها را خواسته دعوت کرده آن‌جا از آن‌ها امضا می‌گیرند که دیگر مجال گفت‌وگو نبوده باشد نگارنده در این روز به واسطه کسالت مزاج به مجلس نرفته از این موضع اطلاعی ندارم. شب است، ساعت ده در حیاط را می‌زنند صاحب‌منصبی است، می‌گوید: از طرف حضرت اشرف آمده‌ام شما را احضار فرموده‌اند. می‌پرسم: درشکه‌ای، اتومبیلی آورده‌اید؟ می‌گوید: خیر. [می‌گویم] در این وقت شب وسایل نقلیه عمومی مشکل به دست می‌آید و راه دور است چه باید کرد؟ می‌گوید: نمی‌دانم به من امر شده است به شما بگویم فورا بروید به منزل حضرت اشرف. می‌پرسم: شما مامور هستید مرا ببرید؟ می‌گوید: خیر ولی باید مطمئن باشم که رفته‌اید.

ناچار روانه شده نزدیک نصف شب است به منزل سردار سپه می‌رسم.

اطاق‌ها همه روشن است و جمعی از تجار و کسبه دیده می‌شوند که در اطاق‌ها نشسته یا خوابیده‌اند و این‌ها متحصنین هستند. سر پله عمارت یکی از نمایندگان مجلس از کارکنان سردارسپه دیده می‌شود، مانند قراول ایستاده است. از او می‌پرسم حضرت اشرف کجا هستند، می‌گوید: اندرون. [می‌پرسم] پس کی مرا احضار کرده است؟ می‌گوید: بروید در زیرزمین آن‌جا تکلیف شما معین می‌شود. می‌فهمم احضار از طرف سردارسپه حقیقت نداشته است و این تدبیری بوده که از طرف کارکنان سردارسپه به کار رفته ناچار می‌روم به اطاق زیرزمین [می‌روم] جمعی از نمایندگان و صاحب‌منصبان نظام و نظمیه در اطراف نشسته، میزی در وسط است و روی میز ورقه‌ایست.

به محض نشستن «یاسایی» نماینده سمنان ورقه را برداشته به دست من داده می‌گوید: امضا کنید. ورقه را می‌خوانم و می‌فهمم مطالب چیست و می‌بینم مابین شصت و هفتاد نفر از یکصد و بیست نفر نماینده آن را امضا کرده‌اند. دیدن این ترتیب و عنوان غیرواقع احضار شدن از طرف سردار سپه طوری مرا منزجر ساخته است که هر پیش‌آمد ناگواری را بر این حال ترجیح می‌دهم. ورقه را روی میز می‌گذارم. نماینده سمنان با تشدد می‌گوید: امضا کنید! جواب می‌دهم: اگر رأیی داشته باشم در مجلس شورای ملی می‌دهم نه در این سردابه. می‌گوید: اگر امضا نکنید بد خواهد شد. این‌جا من صدای خودم را بلند کرده می‌گویم: مرا تهدید می‌کنید؟! از این بدتر برای من چه می‌شود؟ صدای من که بلند شد از اطراف آمدند ببینند چه خبر است. یکی از نمایندگان که در این صحنه رل بزرگی بازی می‌کند با نگارنده دوست و شخص بافتوتی است، میرزاعلی‌اکبرخان داور جای خود را تغییر داده نزدیک می‌نشیند و خیرخواهی می‌کند که اندکی ملاحظه کرده اسباب دردسری برای من فراهم نشود و چون یقین می‌کند امضا نخواهم کرد. به حاضرین رو کرده می‌گوید: اجازه بدهید با فلانی در باغچه گردش کرده برگردیم. هر دو درآمده نگارنده با وسیله نقلیه یکی از دوستان که اتفاقا می‌رسد خود را به منزل می‌رساند و داور به حوزه‌ای که بوده برمی‌گردد. فردا در مجلس رای خود را خواهد داد. (حیات یحیی، جلد چهارم، تهران: عطار، ۱۳۶۲، صص ۳۸۲-۳۸۱)

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha