• سه‌شنبه / ۱ تیر ۱۳۸۹ / ۱۳:۲۶
  • دسته‌بندی: تولید و تجارت
  • کد خبر: 8904-00388
  • خبرنگار : 71039

/گزارش تحليلي ايسنا از اكسپوي 2010 شانگهاي/ 1 سالي كه مفهوم «اكسپو» را در ايران نهادينه كرديم

/گزارش تحليلي ايسنا از اكسپوي 2010 شانگهاي/ 1
سالي كه مفهوم «اكسپو» را در ايران نهادينه كرديم

نمايشگاه Expo 2010 در حالي در شهر شانگهاي چين از دو ماه پيش تا چهار ماه آينده برگزار مي‌شود كه حالا تاريخي حدود 150 ساله را در پس شناسنامه‌ي خود دارد. اكسپو يا نمايشگاه جهاني، نامي كلي است براي نمايشگاه‌هاي بزرگي كه در يك‌ونيم قرن گذشته، در شكلي ارتقا يافته و در حال تكوين، محملي شده است براي عرضه‌ي دستاورد‌هاي تاريخي و نيز فرهنگي و هنري ملل شركت‌كننده. در کنار هم قرار گرفتن اين دستاورد‌ها، به ايجاد بازار اقتصادي بزرگي منجر مي‌شود که به ميزان جدي گرفته شدن ازسوي دولت‌ها و جوامع مختلف، رويداد‌هاي اقتصادي مطلوبي را رقم مي‌زند.

از زمان جدي شدن بحث برگزاري اكسپو در ابتداي قرن بيستم - پس از تجربيات مفيد حاصل از برگزاري نمايشگاه‌هاي بين‌المللي و همگاني در لندن، پاريس، وين، آمستردام، بروكسل، بارسلون، سنت لوئيس، تورين و فيلادلفيا و نيز آسيب‌شناسي آن‌ها - و البته وقفه‌ي ايجاد شده به دليل بروز جنگ جهاني اول در پيگير‌هاي دولت آلمان، سرانجام در سال 1928 نمايندگان 31 كشور جهان در پاريس نخستين پيمان را كه به روشي سازنده بر تشكيل نمايشگاه‌هاي بين‌المللي نظارت مي‌كرد، به امضا رساندند. متعاقب آن، دو پروتكل سال‌هاي 1948 و 1966 به‌نوعي تجديدنظرهاي تكميلي بر كنوانسيون 1928 بود و درنهايت به پروتكل 1972 منتهي شد كه تا حالا هم پايدار است.

مسؤوليت برگزاري نمايشگاه‌هاي اكسپو برعهده دفتر بين‌المللي نمايشگاه‌ها BIE است كه نمايشگاه‌هاي مصوب را در قالب‌هاي جهاني، بين‌المللي يا تخصصي، در فاصله‌هاي پنج يا سه ساله و هركدام به‌مدت سه تا شش ماه با همكاري دولت‌ها برگزار مي‌كند. اين نمايشگاه‌ها موضوع‌هايي جهاني را كه بازتاب تجربه‌هاي متنوع بشري هستند، دربر مي‌گيرند. بر اين اساس، غرفه‌هاي نمايشگاه‌هاي اكسپو براساس موضوع‌هايي خاص برپا مي‌شوند تا تفسير كشور مربوط را از آن موضوع نشان دهند. براي نمونه، در چهار نمايشگاهي كه جمهوري اسلامي ايران حضور داشته است، موضوع‌هاي «آب» در اكسپوي 1998 ليسبون (پرتغال)، «انسان، طبيعت و تكنولوژي» در اكسپوي 2000 هانوفر (آلمان)، «خرد طبيعت» در اكسپوي 2005 آيچي (ژاپن) و «شهر بهتر، زندگي بهتر» در اكسپوي 2010 شانگهاي (چين) مطرح بوده است.

شانگهاي به‌عنوان دومين شهر بزرگ چين - با 30 ميليون نفر جمعيت - از اول ماه مي ميلادي - 11 ارديبهشت‌ماه - به‌مدت شش ماه ميزبان نمايشگاهي است كه طبق اعلام رسمي، بيش از المپيك دو سال پيش پكن براي آن سرمايه‌گذاري شده است. چيني‌ها در يك همكاري پروتكلي با دولت‌ها و نهادهاي مختلف، 500 هكتار از وسعت تكنولوژيكي‌ترين شهر خود و شايد در حال توسعه‌ترين شهر منطقه را، در دو طرف مقطعي از رودخانه‌ي «هونگ‌پو Hungpu» به رويداد تاثيرگذاري اختصاص داده‌اند كه حدود 190 كشور شركت‌كننده در آن، در پنج سرفصل تنوع فرهنگ شهري، رفاه شهري، علم و تکنولوژي، باز‌سازي جوامع شهري و مناطق شهري، با 90 تا 120 ميليون نفر بازديدكننده‌ي پيش‌بيني شده در تلاقي‌گاه فرهنگ‌ها، تمدن‌ها، صنعت‌ها و تاريخ‌ها به گفت‌وگو مي‌نشينند؛ گفت‌وگوهايي در زماني دو هزار و 220 ساعته؛ بعضا يك‌طرفه، گاه دوطرفه و عموما به‌يادماندني. اين يعني بيش از 200 ميليارد ساعت - نفر گفت‌وگو در تجلي‌گاه همگرايي انساني.

البته همزمان با كشورها،‌ حدود 50 سازمان بين‌المللي ازجمله سازمان جهاني گردشگري، سازمان جهاني توسعه‌ي صنعتي ملل متحد، بانک جهاني، سازمان جهاني غذا، اتحاديه‌ي جهاني كارگري، اتحاديه‌ي عرب، اتحاديه‌ي آفريقا، سازمان همکاري‌هاي اقتصادي، سازمان جهاني تجارت، شوراي جهاني آب، انجمن جهاني صليب سرخ و هلال احمر، بانک توسعه‌ي جهاني، صندوق کودکان ملل متحد (يونسکو)، صندوق جهاني ملل متحد، سازمان جهاني محيط زيست طبيعت و خلاصه انواع و اقسام سازمان‌هاي با پيشوند UN در اين نمايشگاه حضور دارند.

فاصله‌ي زماني بين دو اكسپوي عمومي معمولا پنج سال است؛ اين واقعيت يعني آن‌كه كشورها و دولت‌ها يك بازه‌ي زماني پنج‌ساله براي برنامه‌ريزي و عمليات اجرايي جهت حضور پر رنگ و ثمر و بهينه فرصت دارند. اما تا همين چند ماه پيش، يعني تا حدود پنج ماه مانده به آغاز نمايشگاه اكسپو، نه‌تنها موضوع شركت جمهوري اسلامي ايران در اين رويداد مهم بين‌المللي در سكوت مانده بود، بلكه تازه اختلاف نظرهايي مطرح شد مبني بر اين‌كه كدام‌يك از نهادهاي دولتي بايد متولي برنامه‌ريزي و حضور ايران در اكسپوي شانگهاي باشند. ابراز تمايل‌ها و رايزني‌هايي هم در اين زمينه ازسوي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ظاهرا صورت گرفته بود كه همچون گذشته متولي اين حضور شود. تا آن‌كه از حدود پنج ماه مانده به آغاز نمايشگاه، با دستور مستقيم شخص رييس‌جمهور، وزارت بازرگاني مكلف شد كه اين حضور را راهبري و عملياتي كند. بر اين اساس مي‌توان گفت اگر نبود همت شخص دكتر مهدي غضنفري به‌عنوان سكاندار وزارتخانه‌ي متولي امر و مجموعه‌ي تحت مديريت همكاران او، بويژه در بخش روابط عمومي و بين‌الملل، شايد الان - به‌رغم همه‌ي كاستي‌ها - نمي‌توانستيم بگوييم كه حضور ايران در اكسپوي 2010 شانگهاي به‌نوعي چشمگيرترين و جدي‌ترين حضور كشورمان در تاريخ چنددوره‌يي حضورش در اين رويداد جهاني بوده است.

غرفه يا بهتر است بگوييم سالن (Pavilion) ايران تقريبا در منتهي‌ اليه جنوب شرقي محوطه‌ي نمايشگاه، جايي قرار گرفته است كه سالن‌هاي كره‌ي شمالي و لبنان در دوسوي آن قرار دارند. درواقع از منظر جنوبي، پشت سر سالن ايران، محوطه‌ي نمايشگاه پايان مي‌يابد و از منظر شرقي، تنها سالن مشاركتي (Joint) شش كشور آسيايي بين سالن ايران و كره‌ي شمالي و ديواره‌ي پاياني نمايشگاه قرار گرفته است. گويا در محوطه‌ي (Square) آسيايي نمايشگاه، محل احداث سالن ايران، در نزديكي سالن عظيم چين و جنب سالن پاكستان در نظر گرفته شده بوده است كه از موقعيت ديداري و دسترسي بسياري مناسب‌تري برخوردا بوده است. اما ظاهرا اين مكان در پي تعلل ما در زمينه‌ي اعلام حضورمان در نمايشگاه، به رژيم صهيونيستي (اسرائيل) تعلق گرفته است.

نكته‌ي ديگر اين‌كه سالن ايران جزو سالن‌هاي مكعب مستطيل شكل نمايشگاه محسوب مي‌شود كه دست‌كم از نظر منظري، جزو سالن‌هاي موفق نمايشگاه محسوب نمي‌شوند. درواقع تجربه‌ي حضور در نمايشگاه نشان مي‌دهد، سالن‌هايي كه در طراحي آن‌ها نوعي خلاقيت و توجه‌برانگيزي انديشيده شده، و اين مهم الزاما به‌معناي پرخرج شدن سازه آن هم نبوده است، در جذب مخاطبان موفق‌تر عمل كرده‌اند.

نماي بيروني سالن ايران برداشتي از شكل معماري سي‌وسه پل اصفهان است كه ديواره‌هاي آن با تصاويري - عكس يا برجسته‌نگاري - از جاده‌ي تاريخي ابريشم، بارگاه حضرت امام رضا (ع)، مقام معظم رهبري، دكتر محمود احمدي‌نژاد، تخت جمشيد، برج‌هاي آزادي و ميلاد تهران، بازار تجريش، سربازان هخامنشي، يك گروه موسيقي زن و مرد در تالار وحدت و استاديوم صدهزارنفري آزادي و تيم ملي فوتبال - چند سال پيش - ايران، مزين شده است. همچنين دو بيت شعر "بني آدم اعضاي يكديگرند..." از سعدي به سه زبان فارسي، چيني و انگليسي، بر سردر ورودي و عبارت "شهر ايراني، شهر عدالت و مهرورزي"، به دو زبان فارسي و چيني، بر يكي از ديواره‌هاي بيروني سالن ايران نقش بسته است.

در محوطه‌ي داخلي نيز، طراحي تلفيقي فضا با استفاده از نوع معماري دوره‌ي صفوي، قاجاري و هخامنشي، نمايي از گنبد كاشي‌كاري‌شده بر فراز حوض آبي كه البته الزاما حوض ايراني نمي‌توان قلمدادش كرد و نيز استفاده از طرح تاق ضربي، ارسي‌كاري و ستون‌سازي‌هاي تخت جمشيد شكل گرفته است. ضمن آن‌كه عكس‌هاي داخل نيز امام خميني (ره)، مقام معظم رهبري، دكتر احمدي‌نژاد، مشهد مقدس، تخت جمشيد يا پارسه، باغ ارم شيراز - كه چيني‌ها خيلي دوست دارند با پس‌زمينه‌ي آن عكس يادگاري بگيرند -، قله‌ي دماوند، يك پالايشگاه نفت، اميرچخماق يزد، يك نيروگاه هسته‌يي، طبيعت كوهساري ايران، يك نقاشي قاجاري، برج ميلاد تهران، آرامگاه بوعلي در همدان، ارگ بم، سازمان توسعه‌ي تجارت ايران و نمازجمعه‌ي تهران به امامت مقام معظم رهبري، را شامل مي‌شوند.

در كنار اين‌ها، مولاژي از يك سنگ‌نگاره‌ي خط ميخي با ترجمه‌هاي چيني و انگليسي، نقشه‌ي برجسته‌ي ايران در ميان دو پرچم چين و ايران، سرديس‌هاي برخي از مشاهير كشورمان، ماكت كشتي جنگ خه، سفره‌ي هفت سين، ماكت يك سكوي نفتي، تابلوفرش، تعداي از سازهاي سنتي، چنگ ليزري، تاكسيدرمي بزغاله‌ي شبيه‌سازي‌شده، نقشه‌هاي تاريخي خليج فارس و يك دار قالي، به‌همراه تصوير و پيام رييس جمهوري اسلامي ايران به سه زبان و نيز نوشتاري در معرفي جشن نوروز، در كنار چند دخترخانم‌ چيني ملبس به لباس‌هاي محلي ايران، ديگر اجزاي چيدمان داخل سالن ايران را تشكيل مي‌دهند.

بسياري از همين نام‌ها كافي است تا به اين نتيجه برسيم كه در صورت چيدمان اين اجزا در كنار يكديگر و به‌دليل پتانسيلي كه در ماهيت خود دارند، كافي است تا ولو در صورت نبودن تفكري جدي در پس زمينه‌ي چينش آن‌ها، بتوانيم تفسيري از علت حضور و نحوه‌ي كنار هم قرار گرفتنشان ارايه دهيم؛ امري كه به‌نظر مي‌رسد هم‌اكنون ازسوي متوليان امر شاهديم.

البته اين چيده‌ها در كنار هم، با توجه به امكان مشاركت در زدن يك گره‌ي صلح به دار قالي، نواختن چنگ ليزري با انگشتان، سكوهاي مخصوص نشستن بازديدكنندگان و اجباري نبودن خروج آن‌ها، و حتا خنكي سالن ايران - مانند بسياري از سالن‌ها -، درمجموع فضاي مطبوعي را براي مخاطبان به‌وجود آورده است كه به‌نظر مي‌رسد با افزايش تبليغات محيطي و رسانه‌يي، مي‌توانست و مي‌تواند به‌صورت جدي تعداد مراجعان را به سالن كشورمان از حد حاضر هم افزايش دهد. البته اين حد حاضر نه مطابق با آن گفته‌ي مسوولان است مبني بر صف‌هاي دو‌ونيم ساعته است - كه اساسا تمهيدات چنين صفي هم مانند آن‌چه در برابر غرفه‌هاي پرمراجعه داريم، به‌دليل نبود چنين صفي، اصلا انديشيده هم نشده است -، نه مي‌توان گفت كه سالن ايران در زمره‌ي سالن‌هاي كم‌مراجعه محسوب مي‌شود. ضمن آن‌كه در پي برگزاري روز ملي ايران در اكسپو كه با حضور رييس‌جمهور نيز همراه بود و در پي آن انعكاس رسانه‌يي اين رويداد، به‌شكل قابل احساسي، شمار مراجعان به غرفه‌ي ايران، دست‌كم براي چند روز، افزايش يافت.

وزير بازرگاني كه در زمان حضور خود در شانگهاي، پس از بازديد از سالن‌هاي كشورهاي برزيل و تركيه، به‌صورت رندمي از سالن‌هاي برخي از كشورها بازديد كرد، در پاسخ به خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) درباره‌ي ميزان بار فكري و پشتوانه‌ي انديشه‌ي در طراحي و چيدمان سالن ايران، با تقسيم‌بندي سالن‌هايي از نمايشگاه كه ديده است، به استفاده‌كنندگان از مالتي‌مديا - چه آن‌ها كه صاحب آن هستند چه خريداران اين تكنولوژي‌ها - و كشورهايي كه خيلي به فضاي مجازي وارد نشده‌اند، سالن‌هايي كه بازديدكننده را فرد منفعلي ساخته‌اند و آن‌هايي كه حس مشاركت را در بازديدكننده به‌وجود آورده‌اند، و نيز تقسيم‌بندي سالن‌هاي داراي زمان بندي اختياري و اجباري، در كنار تقسيم بندي‌هايي از لحاظ توجه به فرهنگ، سياست، تكنولوژي، طبيعي، زيست‌محيطي و از اين دست موارد، مي‌گويد: در تقسيم‌بندي‌هاي اول، دو مشخصه‌ي سالن ايران اين است كه اولا سمبل‌هايش حقيقي هستند، ديگر آن‌كه بازديدكننده به بخشي از سالن ما تقسيم‌بندي مي‌شود. براين اساس برخي معتقدند كه سالن ايران داراي نوعي روح و زندگي و احساس معنوي حاكم بر آن است. وقتي همه مالتي‌مديايي مي‌شوند ما بايد نوعي تمايز را نمايان‌گر مي‌شديم تا خود اين موضوع جذابيت ايجاد كند. چرا كه هميشه تمايز جذاب است.

دكتر مهدي غضنفري در عين حال تصريح مي‌كند: البته نمي‌خواهم بگويم كه ما از بقيه بهتريم يا بدتريم؛ بلكه مي‌گويم ما متفاوت ظاهر شديم و خود اين ارزشمند است. البته ما حتما مي‌توانيم از ابزارهاي بهتر و قوي‌تري هم استفاده كنيم. از جمله، به دنبال انعقاد قراردادي هستيم كه براي زمان‌هاي آينده، فيلم‌هاي يك دقيقه‌يي در سالن ايران نمايش داده شود كه طي آن مفاهيم معنوي پشت سر هم به مخاطبان منتقل شود.

او معتقد است: خيلي‌ها سعي كرده‌اند در اين نمايشگاه قدرت تكنولوژيكي و توانمندي‌هاي مدرن خويش را به نمايش بگذارند، اما نظام ما معتقد است كه بايد به بشر امروز تاكيد كرد كه فرهنگ از هر چيزي مهم‌تر است. بر اين اساس در روزهاي آينده هفت كميته، هفت هفته را برعهده مي‌گيرند كه با سفر به اينجا مفاهيمي چون اقتصاد، اطلاع رساني، دولت اسلامي، اكوتوريسم، دفاع مقدس و از همه مهمتر مباني فرهنگي و هنري كشورمان را به مخاطبان معرفي كنند. اين كميته‌ها تصويرهاي واقعي ايران را در ذهن‌ها شكل مي‌دهند و تصور نادرست ديگران را نسبت به ايران عوض مي‌كنند. البته براي اين منظور بايد كميته‌هاي مربوط به جامعه مخاطب و علاقه‌مندان مخصوص خود را براي حضور در سالن ايران باخبر كنند.

هرچند سخن وزير بازرگاني را مبني بر متمايز ظاهر شدن ايران در نمايشگاه اكسپو 2010 شانگهاي، كسي كه از نمايشگاه ديدن كرده باشد، خيلي نمي‌تواند درك كند، اما درباره‌ي اين تاكيد او كه مهمترين دستاورد و يكي از موفقيت‌هاي ما در اكسپو 2010 اين بود كه موضوع اكسپو را در كشورمان نهادينه كرديم، مي‌شود گفت: وزير بازرگاني درست مي‌گويد.

البته نبايد از خاطر برد كه تيم طراحي و اجرايي ايران تقريبا تنها يك‌ نيم‌سال براي حضور در اين المپيك فرهنگي اقتصادي فرصت داشته است. بر اين اساس هرچند مسووليت اين حرف اكبرپور ـ مديرعامل شركت سهامي نمايشگاه‌هاي بين‌المللي ايران ـ كه "انديشمندان و صاحب نظران طراحي اعتقاد داشتند كه طرح حاضر بهترين طرح است و اينجا هم بارها به ما مراجعه شده است و گفته‌اند كه طراحي شما بهترين طراحي در نمايشگاه است" با خود اوست، اما به‌نظر مي‌رسد هم با توجه به زمان صرف‌شده براي طراحي و اجراي اين طرح، و هم بودجه‌ي در نظر گرفته شده - فارغ از نحوه‌ي هزينه‌كرد آن -، رواست كه بگوييم چهارمين حضور ايران در نمايشگاه جهاني اكسپو، به‌عنوان جدي‌ترين و چشمگيرترين حضور كشورمان در اين رويداد، حضور اميدواركننده‌اي است كه در صورت نهادينه شدن اهميت اين حضور و ثبات رو به رشد ديدگاه اجرايي در اين زمينه به‌رغم تغيير دولت‌ها و مسوولان، مي‌تواند حضورهاي شاياني را در دوره‌هاي بعدي براي ايران اسلامي رقم بزند.

اسدالله عسگراولادي ـ رييس اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران و چين ـ هم كه 400 متر از سالن ايران را در اختيار گرفته و به فروشگاه فرش، تابلوفرش، زعفران، شله‌زرد، چاي، آش و بستني سنتي ايراني تبديل كرده است، در شانگهاي به خبرنگار ايسنا مي‌گويد: البته نقص‌هايي در غرفه ايران در نحوه ارائه مي‌بينم ، اما با توجه به اينكه اكسپو يعني شناساندن فرهنگ زنده و اصالت يك ملت در نمايشگاهي غير كالايي، نوع تفسيرم از غرفه ايران مطلوب‌تر است تا مثلا غرفه عربستان كه از تكنولوژي غرب براي معرفي خودش استفاده كرده است.

او كه مي‌پذيرد گفته‌اش مبني بر جزو 10 غرفه‌ي برتر بودن غرفه‌ي ايران در اكسپو، يك نظر شخصي مبتني بر بازديد از هشت سالن كشورهاي حاضر در نمايشگاه چون عربستان، قطر، مراكش، كره، لبنان، هند و امارات متحده‌ي عربي بوده است، ضعف ما را در اكسپو، در سه محور قابل لمس مي‌داند؛ يكي اينكه متخصصان تشريح‌كننده براي مراجعه‌كنندگان و ارائه توضيح به آنها وجود ندارد، دومين ضعف در چگونگي پذيرايي ماست؛ مخصوصا از مسئولان ديگر كشورها، و ديگر اينكه اطلاع رساني درباره اينكه در غرفه خود چه فعاليتي انجام داده‌ايم و چه جذابيت‌هايي براي مخاطبان وجود دارد بسيار اندك صورت گرفته است.

خلاصه كلام اين‌كه علاوه بر موارد مطرح‌شده ازسوي نويسنده‌ي اين نوشتار و نيز مسوولان و فعالان نامبرده، چند پرسش اساسي از خود، مي‌تواند براي تلاش‌هاي صورت گرفته در نمايشگاه امسال، ثمربخش و براي حضور مطلوب در ادوار آتي نمايشگاه، راهگشا باشد؛ ازجمله اين‌كه چگونه مي‌شد حضور بهتري در نمايشگاه امسال داشت؟ چگونه مي‌شود براي دوره‌هاي آينده منابع مالي و معنوي بيشتري را در حمايت از حضور قدرتمند ايران جذب و كسب كرد و چگونه مي‌شد با وجود منابع موجود هم حضور بهتري در نمايشگاه امسال داشت؟

ديگر اين‌كه تجربه‌ي حضور ايران در نمايشگاه اكسپور امسال چگونه براي مديران و دست‌اندركاران آينده مستندسازي خواهد شد؟ چگونه مي‌توانيم از تجربه‌ي نحوه‌ي حضور ديگر كشورها در اكسپوي امسال، با صرف كمترين هزينه، براي برنامه‌ريزي‌ها و طراحي‌هايمان در دوره‌هاي آتي استفاده كنيم؟ چرا "ايران" در اخبار محلي و بين‌الملل نمايشگاه سهم ناچيزي را به خود اختصاص داده است و چگونه مي‌شود در مدت زمان باقي‌مانده يا دوره‌هاي بعد، اين نقيصه را رفع كرد؟

و شايد در پايان اين‌كه چگونه مي‌شود علاوه بر توجه به اين نكته‌ي مغفول در سالن ايران كه نحوه‌ي زندگي مردم ايران، ازجمله تهران، چگونه است، در دوره‌هاي بعدي به اين مهم دست يافت كه همان‌گونه كه بازديدكنندگان، با ورود به سازه‌هاي ايراني و اسلامي ما همچون ميدان نقش جهان اصفهان، بايد از پايين به بالا نگاه كنند، در طراحي و غناي مفهومي دوره‌ي آتي، به بازديدكنندگان از غرفه‌ي ايران - مانند برخي كشورهاي ديگر در دوره‌ي حاضر - بقبولانيم كه در برابر نمادي از يك كشور و ملت بزرگ قرار گرفته‌اند؟

براي اين منظور شايد بايد به اين‌ مهم فكر كرد كه چگونه مي‌شود با استفاده از گروه متخصصان حوزه‌هاي هنر، جامعه‌شناسي، انسان‌شناسي، رفتارشناسي، روان‌شناسي، روابط بين‌الملل، اطلاع‌رساني و... به روزي برسيم كه خيلي بيشتر از امروز، مراجعان به غرفه‌ي ايران، براي ضرب مهر نام و نقشه‌ي "ايران" در پاسپورت‌هاي استاندارد مخصوص اكسپو كه گويا از اكسپوي 1967 مونترال (كانادا) باب شده و بيشتر ارزش معنوي تاريخي و كلكسيوني دارد، مشتاق‌تر باشند؟

گزارش از: عليرضا بهرامي - ايسنا 

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha