• جمعه / ۹ تیر ۱۳۹۱ / ۱۵:۲۲
  • دسته‌بندی: سیاست داخلی
  • کد خبر: 91040905255
  • منبع : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

تسلط كامل سپاه بر منطقه خليج فارس، تنگه هرمز، درياى عمان؛

به زودي موشك‌هاي داخلي با بردهاى بالاى سيصد كيلومتر معرفي خواهند شد

به زودي موشك‌هاي داخلي با بردهاى بالاى سيصد كيلومتر معرفي خواهند شد

فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: در حال حاضر وضعیت به گونه‌ای است که زمین و شرایط بازی را ما تعیین می‌کنیم.

فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: در حال حاضر وضعیت به گونه‌ای است که زمین و شرایط بازی را ما تعیین می‌کنیم.

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) سردار دریادار علی‌فدوی در گفت‌وگویی درباره بخشی از توانمندی‌های نیروي دريايي سپاه و ميزان آمادگى اين نيرو از نظر نيروى انسانى و امكانات و تجهيزات اظهار كرد: راجع به موضوع آمادگي‌ها و موضوع تهديد يك مطلب كلى بايد بگويم؛ از ابتداى پيدايش زمين و سكونت انسان بر روى آن تا تقريباً يك قرن پيش، تهديد كل جغرافيايى ما تهديد از ناحيه زمينى بود. در ابتداى قرن بيستم براى اولين بار تهديد از ناحيه دريا متوجه ايران شد. پس از انقلاب نيز جدي‌ترين تهديدى كه جمهورى اسلامى را از اساس و مبنا مورد تهديد قرار داد از ناحيه دريا صورت گرفت، آن هم نه از طرف كشورهاى همطراز و همسايه بلكه از ناحيه امريكا كه اصولاً يك كشور درياپايه است. اين تهديد كننده (امريكايي‌ها) يك توانمندى نظامى دارند و طبيعتاً در هر كجا كه بخواهند اقدام كنند بر مبناى اين توانمندى درياپايه اقدام مي‌كنند؛ زيرا سرزمين اصلى آمريكا در نقاط دوردست از تمامى سرزمين‏‌ها مي‌باشد و براى رسيدن به سرزمين‏‌هاى ديگر يك راه بيشتر وجود ندارد و آن هم درياست براى همين درتوانمندى نيروى درياى امريكا هم توانمندى دريايى و هم توانمندى هوايى و هم نيروى زمينى جمع است.

وي افزود: توانمندى زمينى تحت عنوان تفنگداران دريايى و سپاه تفنگداران دريايى است و توانمندى هوايى به وسيله ناوهاى هواپيمابر است و توانمندى دريايى هم كه ناوهاى جنگى و غيرجنگى است. در واقع امريكايي‌ها يك ارتش كامل را در نيروى دريايى خودشان جمع كرده‏‌اند. تجلى كامل دشمنى امريكايي‌ها با ما و تهديدكنندگى عليه ما و بروز عينى آن در سال 65 و ابتداى سال 66 همراه با حضور علنى و جانبدارانه امريكا از عراق در خليج‏ فارس بود و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى كه وظيفه پاسدارى از انقلاب را به عهده داشت نيروى دريايى خود كه حدود يكسال و اندى از تشكيل آن به فرمان حضرت امام گذشته بود و در محدوده جنگ با عراق فعال بود را در كل منطقه فعال كرد و كلاً معادلات موجود در خليج‏فارس، درياى عمان وتنگه هرمز در زمنيه موضوع انرژى و مسائل مختلفى كه وجود داشت را به هم زد.

وي يادآور شد: شرايط خليج‏ فارس و قوانين دريايى و مسائل في‌مابين ما و آن‌ها در خليج‏ فارس و تنگه هرمز و شرايط اقتصادى و سياسى دنيا و موضوع انرژى، باعث شد كه امريكايي‌ها در اين منطقه خودشان را در يك موضع دفاعى ببينند نه در يك موضع تهاجمى و روندى را بر اين مبنا اتخاذ كنند. بر اين اساس ساليان طولانى است كه آن‌ها نه تنها در آب‏‌هاى سرزمينى ما و آب‏‌هاى فلات قاره‏‌اى ما، بلكه در محدوده آب‏‌هاى بين‏‌المللى هم به صورتى حركت مي‌كنند كه كوچكترين تعارضى با آن چيزى كه كنوانسيون 1982 حقوق درياها و همچنين حريمى كه ما مشخص كرد‌ه‏‌ايم نداشته باشند. اگر مسائلى هم مثلاً در تنگه هرمز به وجود مي‌آيد، بعضاً به دليل كم تجربگى فرماندهان ناوهاى آمريكا يا به واسطه حضور اولين بار بعضى ناوهاى آمريكا در منطقه و عدم آشنايى فرمانده آن با شرايط منطقه مي‌باشد.

فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: سال‏‌هاى طولانى زحمات زيادى كشيده شد تا به يك تعريفى از توان دريايى دست پيدا كرديم و آن مبنايى شد براى يك حركت بيست و چندساله كه همچنان ادامه دارد كه توان دريايى درست بشود و هر روز استطاعت آن از روز قبل بيشتر بشود. در دنيا معمولاً پيش از اين تعريف يكى دو كشور منشا تئورى‏سازى و ايجاد تئورى براى توان دريايى بودند؛ قبلاً انگليسي‌ها بودند و بعد از آن امريكايي‌ها جايگزين انگليسي‌ها شدند و شوروى نيز در مقطعى اين توان را داشته است ولى غالب آن روند بوده و ما آمده‏‌ايم و تعريف جديدى كرده‏‌ايم. يعنى از زمان جنگ چارچوب‏‌هاى كلان اين تعريف مشخص شد و بالا رفتن توان نيروى دريايى بر مبناى آن تعريف و عملياتى شد.

وي در رابطه با ميزان آمادگى كشور و آمادگى دفاعى نيروى دريايى به خصوص به لحاظ نيروى انسانى خاطرنشان كرد: توانمندى‏‌ها و آمادگي‌هاى نيروى دريايى بر مبناى شاخصه نيروى انسانى است كه اين، يك چرخه بسيار مفصل و طولانى دارد. از زمان انتخاب و پيدا كردن و گزينش نيرو شروع مي‌شود و تا آموزش‏‌ها در مجموعه‏‌هاى كل سپاه و بعد دانشكده‏‌هاى تخصصى ما، دانشكده‏‌هاى موشكى، شناورى، هوا دريا، تفنگدارى و تكاورى، ادامه دارد. نيروها در اين چهار مجموعه دانشگاهى، انواع مختلف تخصص‏‌ها و مهارت‏‌ها را پيدا مي‌كنند و يك پاسدار مثلاً ناوبر، يك پاسدار مكانيك شناور، يك پاسدار برق و الكترونيك شناور، يك پاسدار موشكى انواع مختلف اين مجموعه‏‌ها را آموزش مي‌بيند. به علاوه اين‌كه آموزش موكول به همان آموزش اوليه در دانشكده نيست و تعطيل نمي‌شود و تحت عنوان آموزش‏‌هاى عرضى و آموزش‏‌هاى طولى اين روند ادامه پيدا مي‌كند به صورتى كه دائم در دو شرايط: 1ـ به لحاظ اساس و مبناى پاسدارى در واقع شايستگي‌هاى پاسدارى 2ـ به لحاظ مهارت‏‌ها و تخصص‏‌هاى لازمى كه بايد داشته باشند؛ به سر مي‌برد و اين شرايط باعث شده كه اين نيرو از لحاظ كميّت و كيفيت غيرقابل قياس با زمان جنگ باشد.

وي درباره توانايي‌ها و تجهيزات نيروى دريايى سپاه گفت: توانمندى‏‌هاى ما در 4 پايه شكل گرفته و محاسبه شده است. طبيعتاً اصلِي‌ترين و اولويتدارترين توانمندى ما، توانمندى شناورى است. چون نيروى دريايى هستيم و شاكله اساسى يك توان دريايى را شناورها تشكيل مي‌دهند. ما در انواع مختلف كلاس‏‌هاى شناورى و انواع مختلف توانمندى‏‌ها از موشك‏‌انداز تا شناورهاى اژدرانداز و جنگ مين و انواع مختلف شناورهاى ويژه كه توانمندى‏‌هاى ما را به لحاظ رزمى تشكيل مى‏‌دهند، با توجه به نقشه راهى كه از سال‏‌هاى قبل معلوم كرده‏‌ايم صددرصد آن چيزى كه توانمندى ما را تشكيل مى‏‌دهد، يعنى از طراحى تا ساخت شناور و سيستم‏‌هاى سلاح گرفته تا موشك و بقيه بايد مربوط به داخل باشد؛ و اين افتخار اكنون وجود دارد كه توليد شناور با توجه به چرخه مفصلى كه دارد تقريباً به صورت كامل مربوط به داخل است.

وي خاطرنشان كرد: ما بر روى شناورهاي‌مان موشك‏‌هايى كه بيش از 220 كيلومتر برد دارند قرار داده‏‌ايم آن هم نه شناورهاى روان و معمول دنيا، بلكه بر روى شناورهاى بسيار كوچك، با سرعت بالا، قدرت مانور وآتش بالا و به لحاظ كوچكى ضدرادار. يعنى رادارها در مقابل شناورهاى كوچك ذليل هستند. انبوهى نيز يكى ديگر از شاخصه‏‌هاى توانمندى شناورى دريايى سپاه است به نحوى كه تعداد آن‌ها براى دشمن قابل تصور نيست. اين در بعد شناورى، در زمينه جغرافيایی نيز جغرافياى منطقه بسيار خاص است.

فدوي گفت: ما صددرصد منطقه خليج فارس، تنگه هرمز، درياى عمان را از ساحل مي‌توانيم مورد اصابت قرار دهيم آن هم با موشك‏‌هاى ساحل به دريا كه آن‌ها نیز كاملاً داخلى است. ما اميدوار هستيم به زودى علاوه بر موشك‏‌هايى كه قبلاً معرفى كرده‏‌ايم، موشك با بردهاى بالاى سيصد كيلومتر را با همان مشخصه صددرصد داخلى معرفى و عملياتى كنيم.

وي ادامه داد: موضوع سوم موضوع هوا درياست؛ يعنى علاوه بر اين‌كه بر روى شناورها و در ساحل، توانمندى عملياتى ما بسيار وسيع است، به لحاظ مشخصه‏‌هايى كه در اختيار ما از طريق هوادريا قرار مي‌گيرد بر روى شناورهاى پرند و بالگردهای‌مان انواع مختلف همان تسليحات را داريم كه اين خود توانمندى مضاعفى را در اختيار ما مي‌گذارد. پايه چهارم يعنى توانمندى نيروهاى ويژه تكاور دريايى براى عمليات‏‌هاى هجومى و نيروهاى تفنگدار دريايى براى دفاع از نقاطى كه الزام پدافند و دفاع از آن وجود دارد در سپاه سازماندهى شده‏‌اند.

فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره اظهارات مهاجمان در مورد قايق‏‌هاى تندرو سپاه در اصطلاحاً نبردهاى چريكى دريايى نيز توضيح داد: امريكايى‏‌ها و غربى‏‌ها، يك سرى موانعى را كه مربوط به خودشان است مبنا قرار مى‏‌دهند و بقيه را نسبت به آن مى‏‌سنجند. اين‌كه مى‏‌گويند نبرد چريكى، آن‌ها از حركات مربوط به خودشان به عنوان يك موضوع كلاسيك ياد مي‌كنند حركات ما را به عنوان حركت و نبرد چريكى مى‏‌دانند در حالى كه اين‌طور نيست؛ بلكه يك توانمندى است كه يك تعريف كامل كلاسيك با همه مشخصاتى كه ما تعريف كرده‏‌ايم دارد. الزام ندارد كه شما با تعريف دشمن، با قواعد بازى دشمن و در زمين بازى دشمن بازى كنيد. در حال حاضر ما در شرايطى هستيم كه زمين و شرايط بازى را ما تعيين مى‏‌كنيم. چرا چون ما در بغل امريكايى‌ها نيستيم، امريكايى‌ها آمده‌اند در بغل ما و در يك جغرافياى به نام خليج‏ فارس قرار داريم. اينجا ما تعيين كننده هستيم كه قواعد بازى چيست و زمين بازى كدام است، وقتى اين‏طور مي‌شود ما در شرايط ابتكار عمل قرار مى‏‌گيريم و آن‌ها در شرايط انفعال. در صورتی که اگر ما مى‏‌خواستيم در خليج مكزيك اين كار را بكنيم شرايط عوض مى‏‌شد.

وي گفت: وتى كه موضوع تنگه هرمز مطرح مى‏‌شود اين انفعال به حد بسيار وسيع بروز پيدا مى‏‌كند به نحوى كه قيمت نفت يكى از تبعات است. آن‌ها مى‏‌فهمند كه نه تنها تنگه هرمز بلكه خليج فارس زمين بازى‏‌اى است كه ايران تعريف مى‏‌كند نه آن‌ها.

وي درباره تاثير حضور آمريكايي‌ها در خليج فارس و تنگه هرمز و تدابير و امكانات نيروي دريايي سپاه در اين زمينه گفت: جملاتى را از امريكايى‏‌ها نقل مى‏‌كنم كه نشان دهنده اين است كه خليج‏‌فارس جايى نيست كه صرفاً تجهيزات نظامى آمريكا در آن باشد. بلكه منافع حياتى و عوامل امنيت ملى امريكا در آن‌جاست. براساس دكترين و قوانين و ادبيات سياسى امريكا، منافع حياتى و امنيت ملى آن چيزى است كه وقتى مورد خطر قرار گيرد اصل موضوعيت امريكا مورد خطر قرار مى‏‌گيرد. امريكايى‏‌ها مى‏‌گويند ما اگر از اروپا عقب‏‌نشينى كنيم جايى براى ماندن و دفاع كردن وجود دارد اما اگر از خليج‏‌فارس عقب‏‌نشينى كنيم جايى به جز سرزمين اصلى امريكا براى دفاع كردن وجود ندارد يعنى مساله خليج‏ فارس انحصاراً مثل مساله خود سرزمين امريكاست. اگر در اين‌جا امريكايى‏‌ها در شرايط شكست قرار بگيرند به مثابه اين است كه در سرزمين اصلى خودشان شكست خورده‏‌اند. به این دلیل که در خليج‏‌فارس عواملى نهفته است كه اين عوامل مربوط به خود اين منطقه نيست مربوط به كسانى كه صرفاً در اين منطقه حالا يا از خود كشورها يا ديگر كشورها حضور دارند نيست، بلكه كوچكترين مساله‌اى كه اينجا به وجود بيايد مربوط به كل دنياست.

فدوي ادامه داد: حال چيزى كه اينجا خيلى ملموس است و خيلى راحت الان در همه دنيا حتى مردم عادى دنيا هم مى‏‌توانند بفهمند، موضوع انرژى است. وضعيت جهان آينده، اقتصاد آينده، حيات آينده، آرامش و رفاه جهانى به اين موضوع اتصال پيدا كرده و يك شريان حياتى دارد و آن انرژى است. انرژى كه در جايى غير از خليج‏ فارس وجود ندارد. در سال 1367 ميزان نفتى كه از تنگه هرمز خارج مى‏‌شد بين 9 تا 10 ميليون بشكه بود. در حال حاضر 19 تا 20 ميليون بشكه نفت روزانه از تنگه هرمز خارج مى‏‌شود و 8 سال ديگر يعنى 2020 ميزان نفتى كه از خليج‏‌فارس بايد تأمين شود حال يا از تنگه هرمز و به وسيله نفتكش‌ها بايد برود يا از طريق خط لوله ـ كه به هر صورت فرق زيادى ندارد ـ 25 تا 40 ميليون بشكه در روز خواهد بود اين يعنى ميزان وابستگى به نفت خليج‏ فارس دو برابر مى‏‌شود؛ چرا اين‌گونه است؟ چون از 1300 ميليارد بشكه نفتى كه در دنيا وجود دارد 800 ميليارد آن در خليج‏‌فارس است. 500 ميليارد باقى مانده نيز نرخ برداشت وحشتناكى دارد كه زمان‏‌هاى اتمام را به 5 يا 6 سال آينده مى‏‌رساند. در حال حاضر در داخل امريكا بين 10 تا 15 ميليون بشكه نفت برداشت مى‏‌شود و اين ذخاير حداكثر 7 ـ8 سال آينده تمام مى‏‌شود و اين در حالى است كه امريكا روزانه 25 ميليون بشكه نفت مصرف مى‏‌كند. اين ارقام را كه مردم جلو خودشان مى‏‌گذارند، اهميت موضوع مشخص مى‏‌شود.

وي يادآور شد: از سال بحران انرژى يعنى سال 1973، سازمان بين‏‌المللى انرژى تأسيس شد و يكى از اهداف آن اين بود كه سهم نفت را از تأمين انرژى جهانى كم كند و به چيزهاى ديگر اضافه كند. چيزهايى هم كه در نظرشان بود انرژى هسته‏‌اى، انرژى خورشيدى و گاز بود. تكليف انرژى خورشيدى كه مشخص است هنوز در حد تحقيقات و اسباب‏‌بازى است يعنى سهمى كه قابل ذكر باشد نرسيده. اميدوارى‏‌ها به هسته‏‌يى وجود داشت كه درصد قابل توجهى را به خودش اختصاص بدهد كه آن هم چند مشكل اصلى داشت، يكى مشكل گرانى و ديگرى مشكل تكنولوژى. مشكل اساسى‏‌ترى كه بعداً وجود آمد و تغيير تحولى براى استفاده از اين نوع انرژى درست كرد يكى مشكل چرنوبيل بود و ديگرى سونامى ژاپن كه در سال گذشته اتفاق افتاد. پس از حادثه ژاپن شما ديگر نه تنها طرحى براى گسترش نيروگاه‏‌هاى هسته‏‌يى نمى‏‌بينيد، بلكه لغو و تعطيل شدن نيروگاه هست‌ه‌يى را مى‏‌بينيد.

وي افزود: در دهه 70 بيش از 75درصد تأمين انرژى جهانى به نفت وابسته بود. اين را تقريباً ده درصد كم كرده‏‌اند كه به گاز اضافه شده است. گاز در رابطه با خليج‏‌فارس انحصارى‏‌تر از نفت است. يعنى اگر نفت در 15ـ 10 كشور وجود دارد گاز در خليج فارس موضوعيت ويژه‏‌اى دارد و منحصر به ايران و قطر است. يعنى وضع بهتر نمى‏‌شود بلكه بدتر مى‏‌شود.

فرمانده نیروی دریایی سپاه درباره رتبه‌بندي توان جمهورى اسلامى ايران به لحاظ نيروى انسانى و امكانات و تجهيزات اظهار كرد: به صورت مسلم جايگاه آن مجموعه‏‌اى بالاتر قرار مى‏‌گيرد كه درصورتى كه نبردى به وجود بيايد شناورهايش بر روى آب شناور و شناورهاى طرف مقابل در زيرآب غوطه‏‌ور باشد. اين درواقع يك ملاك است. اين مشخص مى‏‌كند كه چه كشورى در رتبه بالاتر قرار مى‏‌گيرد. امريكايى‏‌ها در 10 - 20 سال گذشته تعداد شناورهاى دريايى‏‌شان كم شده، آن‌ها در زمان ريگان، حدود 600 فروند شناور نظامى اعم از رزمى، و شناورهاى پشتيبانى داشتند. اين تعداد در حال حاضر كمتر از 500 فروند است يعنى حدود 450 تا 500 فروند در كل سازمان نيروى دريايى امريكا اعم از ناوهاى بزرگ تا شناورهاى كوچك و سوخت‏‌رسانى و مهمات‏‌رسانى و غيره وجود دارد كه از اين تعداد، تعداد شناورهاى رزمى در حال حاضر حدود 200 فروند مى‏‌باشد. در حالى كه امريكايى‏‌ها طبق كميت‏‌هايى كه خودشان براى ما تصور مى‏‌كنند تعداد شناورهاى ما را 1000 فروند برآورد مى‏‌كنند.

وي خاطرنشان كرد: شناورهاى رزمى امريكايى‏‌ها يعنى ناوهاى هواپيمابر، رزم ناوها، ناوشكن‏‌ها، و زيردريايى‏‌ها، اين‌ها شناور رزمى هستند. شناور رزمى كه مى‏‌تواند ابتدا به ساكن اقدامى را انجام دهد. آن‌هايى كه شناور را پشتيبانى مى‏‌كند، سوخت‏‌رسانى مى‏‌كند اينها شناور رزمى نيست، پشتيبانى رزمى است. همه اين شناورهاى رزمى هم از يك دكترين چندصد ساله پيروى مى‏‌كنند و آن بزرگى آن‌هاست. شايد امريكا چاره‏‌اى هم غير از اين نداشته باشد، چون سرزمين‌شان از همه دنيا دورتر است و بايد به وسيله اين شناورها با دنيا ارتباط و اتصال برقرار كنند و با توجه به اقيانوس‏‌هاى فى‏‌مابين بايد شناورها بزرگ باشد. البته كسى الزامى نداده يا قطعيتى به امريكا نداده است كه يك شناور بزرگ كه بعضاً ده‏‌ها ميليارد دلار ارزش دارد آسيب‏پذير نباشد.

وي يادآور شد: يك سال و يك ماه پيش وزير دفاع امريكا (رابرت گيتس) در آكادمى نيروى دريايى امريكا اين موضوع را صحبت و تأكيد كرد كه استراتژى چند صدساله امريكا بايد عوض شود. اين استراتژى شكست خورده است؛ چراكه ناو بزرگى كه بعضاً ده‏‌ها ميليارد دلار هزينه دارد در جنگ در برابر قايق‏‌هاى تندرو بسيار ارزان قيمت آسيب‏پذير است و غرق مى‏‌شود.

فدوي گفت: توانمندى نظامى وقتى درست مى‏‌شود كه كسى كه هزينه‏‌هاى بسيار كمترى براى توانمندى‏‌هاى نظامى صرف كرده است به اهدافش مى‏‌رسد و در شرايط بهترى قرار مى‏‌گيرد.

وي درباره پيام توانايى‏‌ها و آمادگى‏‌هاى جمهورى اسلامى براى مردم خود ما و بعد مردم كشورهاى منطقه و همچنين براى امريكايى‏‌ها و متجاوزين گفت: پيام براى مردم ما، اطمينان و آرامش است. شما آرام‏تر از مردم و كشور ما جايى را سراغ داريد؟ اين توانمندى فقط مربوط به نيروى مسلح نيست مربوط به كل نظام است. دليل آن هم اين است كه چون از ماهيت دعوا مردم خبر دارند. ماهيت دعواى دنياى استكبار به نمايندگى امريكا با ما ماهيت سياسى و اقتصادى و اين حرف‏‌ها نيست. ماهيت حق و باطلى است. راجع به كشورهاى منطقه دو صورت است يكى دولت‏‌هاى منطقه هستند يكى مردم منطقه؛ مردم منطقه نه تنها از ايران نگرانى ندارند، بلكه موافق اين موضوع هستند كه يك ايران قدرتمند درست بشود. اما دولت‏‌هاى منطقه؛ خيلى از دولت‏‌هاى منطقه خيلى از مواقع مجبور هستند آن چيزى را كه امريكايى‏‌ها مى‏‌خواهند بگويند و انجام بدهند اين كشورها به نوعى كشورهاى اشغال شده از طرف امريكا هستند و در واقع چيزى را مى‏‌گويند و دنبال مى‏‌كنند كه از آن‌ها خواسته مى‏‌شود.

وي ادامه داد: اما امريكايى‏‌ها؛ برداشتى را كه امريكايى‏‌ها دارند همان برداشتى است كه در اوايل مطلب عرض كردم، يعنى در برابر اين توانمندى بايد در يك موضع دفاعى قرار داشته باشند نه موضع تهاجمى. براى همين هم تمام اقداماتى كه انجام مى‏‌دهند به گونه‏‌اى عنوان مى‏‌كنند كه همه‏‌پسند باشد مثلاً مى‏‌گويند براى تأمين امنيت انرژى جهانى.

وي درباره اشراف نيروى دريايى سپاه و ارتش روى بيگانگان و امريكايى‏‌ها اظهار كرد: ما به صورت روزانه و لحظه‏‌اى آن‌ها را تحت كنترل داريم و مى‏‌توانيم به سرعت آمار آن‌ها را بدهيم. و دقيقاً مشخص كنيم كه چند شناور در منطقه است و در كجاها مستقر هستند و چند هواپيما و چند نيروى انسانى دارند. مثلاً در حال حاضر حدود 90 شناور داخل منطقه است كه بيشتر آن‌ها متعلق به امريكايى‏‌هاست كه تعداد كمى از آن‌ها در خارج از تنگه هرمز و درياى عمان و الباقى داخل خليج‏‌فارس است. يك ناو درحال حاضر در شمال خليج‏‌فارس منطقه ميانى خليج‏‌فارس داريم. يك ناو هم حد فاصل ايران و پاكستان در منطقه شرقى درياى عمان و سه فروند زيردريايى داخل خليج‏‌فارس است. انواع شناور هم مشخص است و در مجموع صددرصد اين توانمندى به صورت لحظه‏‌اى تحت كنترل است.

فرمانده نیروی دریایی سپاه درباره تنگه هرمز و اين‌كه امريكايى‏‌ها مى‏‌گويند ايران مى‏‌تواند تنگه هرمز را ببندد ولى اين مدت‏‌دار نيست نيز گفت: در زمان جنگ، نيروى دريايى سپاه تازه تأسيس شده بود. با اين حال كسانى كه آن موقع بازنشسته شدند يا هستند به خوبى مى‏‌دانند كه چيزى كه در سال 66 و 67 در رويارويى ما و امريكايى‏‌ها در خليج‏ فارس پيش آمد مايه ذلت و خفت امريكايى‏‌ها شد. در آن زمان كشور اراده كرد بعضى اقدامات انجام شود آن كار صورت گرفت. يعنى ما قريب 139 كشتى را زديم و اگر قرار بود به 1390 كشتى هم برسد مى‏‌رسانديم. توان آن وجود داشت. علت هم اين بود كه تمام توانمندى‏‌هاى امريكا براى جلوگيرى از اين كار كارآيى نداشت. همين سال 66 و 67 به همين روند بين ما و آمريكايى‏‌ها باعث شد كه يك تئورى در امريكايى‏‌ها به وجود بيايد كه امريكا در آينده با جنگ نامتقارن مواجه است. ما بیش از بيست سال فرصت داشتيم كه با جرأت مى‏‌توانم بگويم كه حتى يك روز اين مدت را از دست نداده‏‌ايم براى اين‌كه سه الزام سازمان دهى سازمان مناسب، آموزش‏‌هاى متناسب و تسليحات و تجهيزات متناسب را درحد اعلا به وجود بياوريم. الان امريكايى‏‌ها نسبت به سال 66 و 67 در رابطه با مسائل خليج فارس، تنگه هرمز و موضوع انرژى ضعيف‏تر هستند و ما قوى‏‌تر از آن موقع هستيم.

وي ادامه داد: اگر صددرصد نفت منطقه با خطوط لوله برود اين نفت از كجا مى‏‌خواهد برود؟ يا از زير آب‏‌هاى خليج فارس يا در يك باريكه كوچكى از خليج فارس. يعنى فرقى در اصل قضيه به وجود نمى‏‌آيد بلكه بدتر مى‏‌شود زيرا تلاش بسيار زياد و هزينه بسيار زياد و وحشتناك كه بعضاً براى خيلى از كشورها و دنيا قابل تحمل نيست. يعنى موضوع هزينه‌ه‏اي كه بايد براى خطوط لوله بشود اضافه مى‏‌شود به مشكلات موجود.

وي درباره احتمال وقوع جنگ در خليج‏‌فارس و تدبير در برابر اين‌كه شايد ايران نيز نمى‏‌تواند نفت صادر كند، خاطرنشان كرد: اولاً اگر ما واقعاً نتوانيم نفت را صادر كنيم يك فرصت استثنايى است. همان كه رهبر معظم انقلاب نيز فرمودند كه «تحريم‏‌ها براى ما يك فرصت استثنايى است». البته دنيا نمى‏‌تواند ما را تحريم كند، دنيا تاب تحمل نبود انرژى ايران را ندارد. يعنى اگر به انرژى داخل خليج‏‌فارس خدشه‏‌اى وارد شود، اقتصاد دنيا فرو مى‏‌پاشد و اگر بر فرض اين‌طور شود از بين رفتن نفت به عنوان اصلى‏‌ترين عامل اقتصادى، هم در منطقه و هم در خارج منطقه مى‏‌تواند اتفاق بيفتد و اين كار حالت بازدارندگى دارد كه هيچ‌گاه دست به اين اقدام نبايد بزنند.

وي درباره نقش همكارى سپاه و ارتش در امنيت خليج‏ فارس گفت: چندين سال است كه يك تقسيم جغرافيايى بين سپاه و ارتش صورت گرفته به اين معنى كه تنگه هرمز و خليج‏ فارس مربوط به سپاه است و ارتش مسووليتى در خليج فارس ندارد. مسووليت ارتش درياى مازندران و درياى عمان است. با اين وصف كه در درياى عمان پايگاه‏‌هاى ما در چابهار و جاسك نيز وجود دارد و حضور داريم و در شمال هم پايگاه ما وجود دارد. ولى تقسيم جغرافيايى صورت گرفته و اين تقسيم جغرافيايى تعاملات مثبت بين ما و ارتش را به حد كمال مى‏‌رساند و ديگر تداخلى وجود ندارد و اين روال، مبناى خوبى است.

فدوي افزود: در داخل سپاه هم مجموعه نيروى دريايى و مجموعه هوا فضا و مجموعه نيروى زمينى و همچنين سپاه استانى. سپاه يك پيكر است و وقتى كاركرد خودش را دارد كه به صورت يك پيكره عمل مى‏كند. و خدا را شكر كه يك پيكره بودن از اول در سپاه بوده و همچنان هست.

وي هم‌چنين درباره برنامه‏‌هاى نيروى دريايى سپاه براى حضور در آب‏‌هاى بين‏‌المللى و برنامه‏‌هاى آينده اين نيرو اظهار كرد: در دكترين نيروى دريايى سپاه كه ابلاغ شده است موكول به يك جغرافياى خاص نيست در هر جغرافيايى نيروى دريايى سپاه مى‏‌تواند باشد و اين روند هم وجود دارد و الحمدلله اين توانمندى موكول به يك جغرافياى خاص نيست. در برنامه پنجم نه يك پيشرفت بلکه يك جهش بسيار بزرگ براى نيروى دريايى سپاه عملاً شروع شده و در پايان برنامه پنج‌ساله پنجم ما يك وضعيت كاملاً متفاوت در همه زمینه‌ها خواهيم داشت. اين اتصالى كه بين داخل و مجموعه بايد وجود داشته باشد به وجود آمد اتصالى كه بين ما و خارج از كشور وجود داشته قطع شده چون نيازى نداريم هرچند كه مانعى از طرف كشورهاى ديگر وجود ندارد و آن‌ها استقبال هم مى‏‌كنند. چون خود اين روند باعث ارتقاء وضعيت آن‌ها هم خواهد شد چون ما در اينجا با امريكايى‏‌ها در صحنه عملى قرار داريم و اين يكى از نيازمندى‏‌هاى ارتقاي تحقيقاتى و تسليحاتى همه جاى دنياست ولى خوب اين اتصال به نوعى وجود ندارد و در داخل كشور برقرار است و ما ان‌شاءالله شكل كاملى از حضور و بروز و گسترش را در داخل و خارج سپاه خواهيم داشت.

وي گفت: دريا مثل زمين نيست كه حالت جنگ نباشد حالت عملياتى برقرار نباشد. اصلاً بودن در دريا بخشى از عمليات است و ما در 24 ساعت صدها فروند شناور را در داخل دريا داريم.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha