دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران در گفتوگو با شبکه المیادین درباره موضوعات مختلف از جمله تحولات سوريه، دخالتهاي خارجي در سوريه و ادامه درگيريها در اين كشور، موضوع روسيه درباره سوريه، موضوع هستهيي ايران، روابط راهبردي تهران و دمشق و روابط دو جانبه با مصر به سوالات اين شبكه لبناني پاسخ داد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) متن اين گفتوگوي سعيد جليلي با شبكه الميادين لبنان در زير ميآيد:
پرسش: تحولات سوريه را چگونه ميبينيد؟ اکنون در سوريه بحران جدي و واقعي وجود دارد. برخيها تحولات اين کشور را انقلابي براي رسيدن به آزادي و عليه استبداد ميدانند و برخي ديگر تحولات آن را توطئه جهاني ميدانند که در خاک سوريه وجود دارد؛ نگاه ايران به تحولات سوريه چگونه است؟
پاسخ: براي توضيح در اينباره که پيشتر نيز در مصاحبههاي مطبوعاتي گفتهام، بايد بگويم که ما معتقديم از مقاومت و اراده مردمي که از مقاومت حمايت ميکند بايد حمايت شود. مقاومت اگر دستاوردهايي کسب کرده است به چه چيزي مبتني بود؟ آيا بر اراده آزاد مردم متکي نبود؟ اولين سفر من به لبنان در زمان تجاوزگري اسراييل به غزه بود. فراموش نميکنم در آن سفر ميديدم و ميشنيدم در حالي که مردم مبارز فلسطين در نوار غزه هدف تجاوزگريهاي اسراييل قرار ميگرفتند، رژيم حسني مبارک حتي از ورود آب به مردم محاصره شده غزه جلوگيري ميکرد و البته ديگر دولتهاي عربي نيز چنين ميکردند. در آن زمان سوريه با تمام افتخار و اقتدار از مقاومت فلسطين حمايت و پشتيباني ميکرد و اين نکته بسيار حائز اهميتي است.
پرسش: درباره طرح کوفي عنان نظرنان چيست؟
پاسخ: در سفري که كوفي عنان به تهران داشت از من پرسيد ديدگاه شما درباره حل و فصل در سوريه چيست که من نيز گفتم حل و فصل در سوريه در يک کلمه نهفته است و آن دمکراسي است. بايد به مردم سوريه فرصت داده شود تا آزادانه آن چه براي آينده و سرنوشتشان ميخواهند محقق کنند. برقراري چنين دمکراسي با تجاوزگريهاي جنگي و ارسال افراد مسلح و تروريست حاصل نميشود، بلکه دمکراسي با اراده آزاد مردمي محقق ميشود نه با آن چه مراکز تسلط و ثروت ميخواهند.
بنابراين، واقعيت مشخص است. در سوريه، بايد به مردم اجازه داد آزادانه اراده خود را بازگو کنند. تقريباً از يک سال پيش، من با برخي از دوستان که گفتوگو ميکنم به آنها ميگويم راه حل در سوريه سوري و داخلي است نه دخالتهاي خارجي که از خارج از مرزهاي اين کشور مطرح ميشود. بايد مانند همه مردم جهان به مردم سوريه اين فرصت داده شود تا اراده خود را بيان کنند. ما تقريباً از يکسال پيش پيشنهادي با چهار بند مطرح کرديم. بند اول درباره توقف خشونتها و خونريزيها و درگيريهاست. بند دوم وارد شدن به گفتوگوهاي ملي. بند سوم برگزاري انتخابات آزاد و بيطرف و پس از آن نيز با برگزاري انتخابات، مردم سوريه مشخص ميکنند چه خواسته و مطالباتي دارند. من به کوفي عنان گفتم طرح شما طرح خوبي است و سبب برقراري ثبات و امنيت در سوريه ميشود؛ اما بايد بند ديگري به آن اضافه کنيم و آن اين که به مردم سوريه اجازه داده شود وارد انتخابات آزاد شوند و در آن اراده خود را بيان و مشخص کنند که چه کسي و چه چيزي را ميخواهند.
پرسش: اکنون درگيريها و خشونتها در سوريه شديد است؛ به اين معنا که سخن از دمکراسي و گفتوگوهاي ملي اکنون دست نيافتني است. ما اکنون درباره جنگ داخلي در سوريه سخن ميگوييم. در سوريه اکنون نظام با ارتش در يک طرف و مخالفان با افراد مسلح و مبارزان در يک طرف ديگر قرار دارند. همچنين درباره اقدام بيگانگان براي دادن کمکهاي تسليحاتي به افراد مسلح سخن گفته ميشود. کشورهايي مثل عربستان، ترکيه و قطر اعلام ميکنند با دادن سلاح به مخالفان حمايت ميکنند بنابراين، اکنون سخن از گفتوگوي داخلي نيست و ايران در اين تحولات کجا قرار دارد؟
پاسخ: ما اين بحث را مطرح ميکنيم. من درباره اين موضوع با کوفي عنان گفتوگو کردم و به او گفتم اگر بخواهيم در سوريه به دمکراسي برسيم، دمکراسي با دخالتهاي خارجي و ارسال سلاح و تجهيزات جنگي و تروريستها ممکن نيست. کوفي عنان نيز به صراحت به من گفت خواهان دمکراسي است، اما برخي از کشورهايي که مدعياند بخشي از حل و فصل در سوريهاند، در واقع بخشي از مشکل در اين کشورند. طرفهايي که نميخواهند جهان اسلام در برابر دشمن صهيونيست بايستد و نميخواهند امت اسلامي از توانمنديهاي داخلي خود بهرهمند شود اراده مردم سوريه و بي ثبات کردن اين کشور را هدف قرار دادهاند. چرا اين حجم فشارها بر مردم سوريه اعمال ميشود؟ علت اين انتقام گيري چيست؟ من معتقدم از محورهاي مهم درباره مساله سوريه اين است که همگي بايد براي التيام بخشيدن زخم مردم سوريه و کاستن از رنجهاي آنها تلاش کنيم.
پرسش: به نظر ميرسد برخي طرفها و کشورها از سخنان شما مانند گفتوگو و التيام بخشيدن به زخم سوريها متقاعد نشوند. در داخل سوريه درگيري ويرانگر وجود دارد و آنطور که برخيها ميگويند يک صدا در سوريه وجود دارد و آن سرنگون کردن رژيم و به وضوح سرنگون کردن اسد است. برخي کشورها اکنون دخالت ميکنند و به مخالفان کمکهاي تسليحاتي ميدهند. ايران در اينباره چگونه عمل ميکند، به ويژه اينکه ايران اعلام ميکند از اسد حمايت ميکند؟
پاسخ: ما چنين فکر ميکنيم که سوريه قلعه مستحکم مقاومت است. از اين رو کسي نميتواند به نمايندگي از مردم سوريه سخن بگويد. ما معتقديم دشمن اسراييلي که با نظام حاکم سوريه مخالفت ميکند خواهان خير و آزادي براي مردم سوريه نيست، بلکه ميخواهد از سوريه به علت حمايت از مقاومت و محور پايداري انتقام بگيرد. اگر دولت و مردم سوريه چنين مواضعي در حمايت از مقاومت نميگرفتند، در معرض چنين توطئهها و خصومتهايي قرار نميگرفتند. بنابراين مردم سوريه بهاي موضع اصولي و ثابت خود را درباره مقاومت ميدهند. از اين رو مساله اول درباره حل و فصل در سوريه بايد سوري باشد و هيچ کس نبايد حق مردم سوريه را در آن چه ميخواهند مصادره کند. چرا آنها براي رسيدن به اين امر از طريق تلاشهاي ديپلماتيک و راههاي سياسي تلاش نميکنند و چرا کوفي عنان گفت نميتواند در مسيرش يک قدم هم پيشرفت کند؟ بنابراين اين طرفها و اين مراکز قدرت و ثروت به فکر منافع خود و نه چيز ديگر هستند. آمريکا به صراحت و آشکارا ميگويد اهداف و نيتهاي مشخصي دارد. چه کسي به آمريکا اين حق را داده است که چنين تحريمهايي بر سوريه اعمال کند و به نمايندگي از مردم سوريه سخن بگويد.
پرسش: آمريکا عليه نظام سوريه است، زيرا اين نظام از مقاومت حمايت ميکند و آمريکا از اسراييل. چرا ترکيه و برخي کشورهاي حوزه خليج فارس و عرب عليه نظام حاکم در سوريه هستند؟
پاسخ: ما درباره اين مسائل با دوستان ترک خود سخن ميگوييم و چند بار در مذاکراتي که با آنها داشتم گفتم نبايد دچار اشتباه راهبردي شوند. نبايد اجازه دهيم اين رويارويي که بين مقاومت اسلامي و امت اسلامي عليه دشمن صهيونيست و سياستهاي استکباري آمريکا وجود دارد به علت حساسيتهاي مذهبي و نژادي به تقابل و تعارض در داخل امت اسلامي تبديل شود. اين چيزي است که دشمنان ميخواهند. با نهايت تاسف، برخي از دولتها دچار چنين اشتباههايي شدهاند و اکنون نيز بهاي اشتباهاتشان را ميدهند. به عنوان مثال، زماني خانم بينظير بوتو درباره افغانستان به صراحت گفت گروههاي تروريستي را آمريکا ايجاد کرده و عربستان حمايت مالي کرده است و ما نيز به ساماندهي و آموزش آنها پرداختيم، اما در نهايت به بلايي براي ما تبديل شدهاند. آمريکا با اين بهانه يعني بهانه تروريسم به افغانستان به عنوان يک کشور اسلامي حمله کرد و همچنان نيز آن را اشغال کرده است. اين اشتباه بزرگي است که برادران پاکستاني ما در آن قرار گرفتند و بعدا رد کردند. بنابراين، اگر اين فتنه توسعه يابد، فراتر از مرزهاي سوريه خواهد رفت و به ديگر کشورها خواهد رسيد. همه بايد کاملاً با درايت و احتياط عمل کنيم و هوشيار باشيم و هر فرصتي را از مستبدان که ميخواهند، فتنه را از کشوري به کشور ديگري منتقل کنند بگيريم. کشورهاي استعماري که پيش از اين از اين شيوهها استفاده کردهاند بار ديگر ميخواهند اين تجربه را تکرار کنند. نبايد چنين فرصتي به آنها داده شود و اين تهديد به فرصتي براي ملتها و جوامع اسلامي تبديل شود. بايد براي تبلور و به کارگيري توانمندي موجود در کشورهاي اسلامي در ترکيه، عراق، سوريه و ايران تلاش کنيم.
پرسش: تا زماني که تلاشهاي خارج از سوريه و جلسات شوراي امنيت و ديدارها بين باراک اوباما و ولاديمير پوتين براي برون رفتن از بحران سوريه، چه با گزينه نظامي يا ايجاد حل و فصل ادامه دارد، آيا ايران راهحل نمونه يمن را در سوريه مبتني بر کنارهگيري اسد و روي کار آمدن دولت ديگر را ميپذيرد؟
پاسخ: ما معتقديم اين فعاليتها در خارج از سوريه به تداوم ورود سلاح و تروريستها به سوريه منجر ميشود. کسي نبايد ديدگاه و تصور خود را بر سوريها از طريق صدور خشونت و سلاح و تروريست بر سوريه تحميل کند. بنابراين اين طرفها به دنبال منافع خود و نه منافع مردم سوريه هستند، اما ما معتقديم بايد در سطح بينالملل تلاشهاي ديپلماتيک انجام شود تا از چنين رويکردها و دخالتهايي جلوگيري شود.
پرسش: تا زمانيکه شما سوريه اسد را متحد راهبردي خود ميدانيد آيا ماندن او در قدرت خواست راهبردي است و سرنگون شدن او شکست و خسارت و شکست راهبردي براي ايران به شمار ميرود؟
پاسخ: ما معتقديم هر نظامي که از مقاومت حمايت ميکند ميتواند با وجود همه فشارها در برابر توطئههاي بيگانگان ايستادگي كند. تقريبا دشمنان سوريه از هر ابزاري که داشتند استفاده کردهاند. اکنون چگونه اسد توانسته است در مرکز قدرت بماند؟ آيا اين طور نيست که وي بر حمايت مردمي تکيه کرده است؟ البته، ما نميگوييم هيچ طرفي با او مخالف نيست؛ اما در برآورد کلي اراده مردم سوريه در کنار او قرار دارد. اگر چنين فشارهايي بر هر يک از کشورهاي منطقه اعمال ميشد، از مدتها پيش سرنگون شده بود بنابراين بشار اسد به عنوان نماينده مسوولان و مردم سوريه در دهههاي گذشته ثابت کرده است مدافع سخت مقاومت و پايداري است و ما معتقديم مردم سوريه بايد مشخص کنند خواهان چه اصلاحاتي هستند.
پرسش: شما ميدانيد در ايران نيز متهم هستيد در امور داخلي سوريه دخالت ميکنيد و نيروهاي سپاه پاسداران در آن جا حضور دارند و به لحاظ نظامي و امنيتي نيروهاي سپاه پاسداران از رهبران و نظام سوريه حمايت ميکنند؛ چنين اتهامهاي عليه شما وجود دارد؟
پاسخ: هر اتهامي که آنها بخواهند ميزنند. آنها چنين اتهامهاي مغرضانهاي ترويج ميکنند. يک سال است که آنها خواهان سرنگون کردن نظام اسد در سوريه هستند، اما تلاششان به جايي نرسيده است. درباره سوريه، نظام و مردم سوريه تعيينکننده هستند. ما به چنين دروغپردازيها و فريبکاريهاي رسانهيي که هدف از آن ضربه زدن به روابط ايران و سوريه است اهميتي نميدهيم.
پرسش: يعني شما به طور قاطعانه وجود نيروهاي سپاه و ديگران را در سوريه رد ميکنيد؟
پاسخ: بله، 100 درصد.
پرسش: اکنون گفته ميشود 48 نفر از ايرانيها ربوده شده در سوريه از نيروهاي سپاه پاسداران هستند، درباره اين مساله چه ميگوييد؟
پاسخ: اين هم يکي از آن بحثهايي است که بايد درباره آن سخن بگوييم. ببينيد، از پديدههاي تاسف باري که در جهان امروز وجود دارد ربودن افراد بيگناه است. سوريه به لحاظ عادي و ديني کشور گردشگري است. اماکن مقدس و مراکز ديني در آن وجود دارد. مردم ايران معمولاً براي زيارت اين مراکز و اماکن ديني و مقدس به آن جا ميروند. بنابراين، مردم سوريه نيستند که در کمين زائران ايران هستند، بلکه گروههاي تروريستي هستند که چنين اقداماتي مرتکب ميشوند. هيچ عاقل و انساني به چنين اقدامي راضي نميشود. اين جنايت مشخصي است و طرفهايي که از اين جنايت حمايت ميکنند در آن شريکاند.
پرسش: آيا از گفتوگو بين مخالفان حمايت ميکنيد و آيا ايران براي گفتوگو بين مخالفان، به ويژه اخوانالمسلمين، با دولت سوريه طرحي دارد و حمايت ميکند؟
پاسخ: حتما چنين است. ما ميگوييم تنها راه حل سوريه همين است. ما از يکسال پيش چند بار با دوستان در اينباره سخن گفتهايم و پيامهايي به آنها دادهايم و گفتهايم که بايد از به کارگيري سلاح و خونريزي جلوگيري شود؛ همه گروههاي سوري وارد گفتوگوهاي ملي شوند و به دنبال راههاي مناسب براي برقراري بازگرداندن آرامش و امنيت به سوريه باشند. اين مساله اين فرصت را فراهم ميکند که مردم سوريه خواستههاي خود را محقق کنند که به برگزاري انتخابات آزاد و بي طرف منجر ميشود و سرانجام اراده مردم مشخص کننده است.
پرسش: آيا همچنان براي اين امر فرصت وجود دارد؟
پاسخ: ما فکر ميکنيم فرصت وجود دارد. درست است که دير شده است، اما فرصت وجود دارد.
پرسش: اخوان المسلمين به طور کلي در منطقه به ويژه در مصر به قدرت رسيده است. پيش از اين روابط ايران با مصر زمان حسني مبارک خوب نبود. اکنون با حضور محمد مرسي، ايران تحول جدي در روابط قاهره و تهران را پيش بيني ميکند؟
پاسخ: همانطور که گفتيد ما پس از معاهده کمپ ديويد، روابط ديپلماتيک خود را با قاهره قطع کرديم. ما رژيم مبارک را رژيمي ديکتاتور ميدانستيم به ويژه اينکه با دشمن صهيونيست وارد صلح شد. درباره اخوانالمسلمين بايد بگويم ما آن را جنبشي ديني و پيشرو در زمينه عقيده ديني در دههاي گذشته ميدانيم و مورد احترام ما بود، به ويژه اينکه ما اراده مردم مصر را مورد احترام قرار ميدهيم. اين مردم در تمدن اسلام نقش بارزي داشتند. اين انتخاب مردم مصر است که براي همه مورد احترام است. ما بسيار خوشحاليم براي مردم مصر اين فرصت پيش آمد که خود تعيينکننده باشند. ما معتقديم که اين سبب گشوده شدن افقهاي جديد در روابط بين دو کشور خواهد شد.
پرسش: جمهوري اسلامي ايران چه اقدامي ميتواند با مصر اخوانالمسلمين در روابط دوجانبه يا منطقهيي داشته باشد؛ آيا ممکن است مصر و ايران طرحي براي حل و فصل برخي مسائل از جمله سوريه ارائه کنند؟
پاسخ: حتما، ما در فکر چنين امري هستيم. نکته اول اين است که پس از بيداري اسلامي در مصر، تونس و ساير کشورها شاهد هستيم که اين امر فرصت گستردهاي به تشريک مساعي و فکر بين کشورهاي اسلامي منجر ميشود. فکر ميکنيم دشمن صهونيست نگران ميشود که ببيند کشورهاي منطقه مانند ايران، عراق، ترکيه، مصر و لبنان به يکديگر نزيک ميشوند از اين رو ما به چنين همکاري و نزديکي تاکيد ميکنيم تا قطب اسلامي و منطقهاي موثر و کارآمد در سطح تحولات منطقهاي و جهاني شکل گيرد، زيرا چنين قطبي اگر شکل گيرد، به لحاظ سياسي و اقتصادي بسيار حائز اهميت خواهد بود.
پرسش: ماههاست که درباره احتمال حمله نظامي اسراييل و آمريکا به ايران سخن گفته ميشود و نيز درباره تقويت نيروهاي آمريکايي در پايگاههاي آن در خليج فارس سخن گفته ميشود، آيا ايران از اين امر هراس دارد يا احتمال حمله نظامي را در ماههاي آينده چه از سوي آمريکا و چه از سوي اسراييل ميدهد؟
پاسخ: ببينيد، دو مساله وجود دارد. ما به عنوان نظامي قدرتمند و مقتدر بايد در برابر هرگونه تهديد احتمالي حتي اگر چنين تهديدي اندک باشد، آماده شويم. ما همه توانمندي خود را براي آمادگي براي دفع تجاوزات به کار ميگيريم. اما شما ميبينيد دشمن ضعيفتر از آن است که به چنين امري فکر کند. دشمن صهيونيست سيليهاي پياپي در لبنان و فلسطين دريافت کرد. از اين رو، اين دو پيروزي صفحات روشني در برابر مقاومت و پايداري در لبنان و منطقه گشود.
پرسش: روابط شما اکنون با مقاومت فلسطين چگونه است؟
پاسخ: بسيار خوب. ما حماس را يکي از ظرفيتهاي مهم جهان اسلام ميدانيم و با آنها همکاري ميکنيم. اميدوار بوديم که در زمان حمله اسراييل به نوار غزه واجب است هر مسلماني از مقاومت قهرمان در فلسطين حمايت کند. ما همچنان چنين روابط خوبي چه با سوريه يا جنبشهاي مقاومت و پايداري و حماس داريم. رهبران حماس از دوستان واقعي ما هستند.
پرسش: روابط ايران با روسيه چگونه است، آيا اطمينان داريد موضع روسيه در حمايت از رهبران سوريه ادامه يابد؟
پاسخ: ايران و روسيه دو کشور همسايهاند که روابط تاريخي و خوبي با هم دارند. دوستان روس در مذاکراتي که با آنها داشتيم متوجه شديم خوب ميدانند نبايد به هيچ طرفي اجازه داد تا اراده خود را از طريق رويکردهاي نامشروع و حمايت از سلاح و تروريست تحميل کنند. ما چنين حسي را در آنها ميبينيم.
پرسش: آيا شما اطمينان داريد موضع روسيه ادامه خواهد داشت؟
پاسخ: تاکنون ما چنين ديدهايم. آنها مواضع اصولي در پيش گرفتهاند. در همه مذاکرات چنين حسي را در آنها يافتهايم و نحوه برخورد آنها نيز نشاندهنده اين امر است. آنها با ارسال سلاح و شيوههاي غير دمکراسي به سوريه مخالفاند.
پرسش: درباره مساله هستهيي ايران، مشکل پيشرفت نکردن مذاکرات کجاست و ايران مشخصا چه ميخواهد؟
پاسخ: بارها در مطبوعات گفتهام مساله اصلي موضوع هستهيي ايران نيست (بلکه مسالهاي ديگر است). ايران عضو ان پي تي و عضو آژانس بينالمللي انرژي اتمي است و با شيوههاي مختلف اعتماد ناظران بينالمللي را کسب کرده است. ايران همه قوانين را رعايت کرده است و فعاليتهاي آن به مسير فعاليتهاي غيرمسالمتآميز منحرف نشده است. اما مشکل کجاست؟ من بارها گفتهام آنها به ما ميگويند شما نبايد اصلا چنين فنآوري علمي و پيشرفتهيي داشته باشيد. يکي از نمايندگان انگليس به صراحت به من گفت که شما نبايد چنين فنآوري و دانشي داشته باشيد. يک بار ديگر به ما گفتند که مشکل ايران مشکل هستهيي نيست، بلکه مواضع اصولي آن و حمايت آن از مقاومت فلسطين و لبنان است. آنها به صراحت يا تلويحا اين موضوع را بيان کردهاند. مردم ما معتقدند انرژي صلحآميز هستهيي انرژي مشروعي است و هر ملتي حق دارد عضو کشورهاي هستهيي و از نتايج اين انرژي بهرهمند شود. ما معتقديم آنچه جمهوري اسلامي ايران در زمينه دفاع از حقوق مسالمتآميز خود انجام ميدهد دفاع از همه کشورهاي عضو آژانس بينالمللي انرژي اتمي است. از اين رو اين مساله در نهايت به تحقق پيشرفت و ترقي براي امت اسلامي است.
پرسش: ما ميدانيم شما از مقاومت و لبنان در حزب الله حمايت ميکنيد؛ آيا ميتوانيم اين روابط را راهبردي قلمداد کنيم که به هيچ وجه عقب نشيني درباره آن صورت نميگيرد؟
پاسخ: به نظر من اين روابط فراتر از واژه راهبردي است. اين روابط اساسي و اعتقادي است. ما اعتقاد راسخ داريم بايد با ظلم، اشغالگري و تجاوزگري مقابله کنيم. ما اعتقاد داريم کسانيکه ميخواهند به اشغالگري خود مشروعيت بخشند، نميتوان از آن چشم پوشي کرد. از اين رو معتقديم روابط ما با مقاومت لبنان يا مقاومت فلسطين روابط فراتر از راهبردي است.
انتهاي پيام
نظرات