به گزارش ایسنا، روزنامه «اعتماد» آورده است: پس از خروج محمود احمدینژاد از بازی انتخابات ٩٦ خیلیها منتظر آن بودند تا واكنش حسن روحانی و دولتمردان را نسبت به این اتفاق ببینند. تا اینكه روز گذشته اكبر تركان مشاور ارشد حسن روحانی و دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد كه از اعضای مؤسس حزب اعتدال و توسعه هم هست، در گفتوگو با «اعتماد» اعلام كرد كه ذهن حسن روحانی و اعضای كابینه به هیچوجه درگیر انتخابات ٩٦ نیست.
تحلیل شما از توصیه اخیر رهبری به احمدینژاد، چیست؟
بسیاری از دلسوزان نظام بارها بر این مساله مهم اشاره كرده بودند كه اشتباه راهبردیای بود كه اعتبارات جایگاههای مهم وحساس كشور در گذشته صرف آقای احمدینژاد شده بود. به حمدالله تصمیم هوشمندانه و حكیمانه مقام معظم رهبری نشان میدهد كه آقای احمدینژاد بر خلاف تصورشان كه گمان میكردند همچنان مورد تایید و حمایت مقام معظم رهبری است، دیگر مورد حمایت ایشان نیستند و رهبری نظام حضور احمدینژاد در انتخابات ٩٦ را به مصلحت كشور نمیدانستند. توصیه هوشمندانه رهبری این نتیجهگیری بسیار مهم را به ذهن متبادر میسازد كه دیگر جناب آقای احمدینژاد نمیتوانند از اعتبار رهبری مصرف كنند.
با حذف آقای احمدینژاد، انتخابات ٩٦ چند قطبی خواهد بود؟
اینكه انتخابات ٩٦ چند قطبی خواهد شد اهمیتی ندارد. مهم این است كه فضای انتخابات و عرصه مدیریتی كشور هرگز به تفكرات پوسیدهای مانند تفكرات دولت سابق بر نمیگردد.
مگر مبنای تفكری و مدیریتی دولت سابق چگونه بود؟
تفكرات اقتصاد چاوزی.
اقتصاد چاوزی به چه معنا؟
اقتصادی كه در آن یارانه نقدی، محورتصمیمات و تدبیرها و مدیریتها قرار گرفت. اقتصادی كه در آن یارانه نقدی نهتنها موجب اتلاف منابع كشور شد كه موجبات همتشكنی نیروهای سیاسی كشور راهم به دنبال داشت. برخی از نیروهای مستعد و ظرفیتهای كاری كشور به جای اینكه در خدمت توسعه كشور قرار بگیرند زیر سایه یارانههای نقدی، همتشان شكست و ظرفیتهای خوب كاری به راحتی معطل ماند. این البته تنها یك گوشه از مصایب تفكر اقتصاد چاوزی است. سهام عدالت گوشه دیگری از تفكر اقتصاد چاوزی است. معتبرترین و بهترین شركتهای كشور در حال حاضر از نظر مدیریتی گرفتار چالشهای اساسی همچون عدم بهرهمندی از مدیریتهای حرفهای و كار بلدند. مسكن مهر هم، همچون یارانه نقدی و سهام عدالت ضلع دیگری از اقتصاد چاوزی است كه سرمایه ملی را به باد حراج داد. هرچند ساخت مسكن برای اقشار ضعیف جامعه، اقدام ارزشمند و مهمی است اما روشی كه دولت سابق برای پیشبرد این هدف داشت به نوعی بود كه از نظر متخصصان حرفه شهرسازی، مسكن و اقتصاددانها حركت به سمت بیراههها بود.
انتقادهای ریز و درشتی كه كارشناسان در این زمینه به دولت سابق داشتند همه برگرفته از آیندهنگری آنان بود. آنان میدانستند كه با این دست فرمانی كه دولت برای ساخت مسكن مهر انتخاب كرده و منابعی كه از بانك مركزی گرفته چه تورمی پیش روی كشور و مردم خواهد بود. همین طور تصمیمات دیگری مانند غلبه واردات بر تولید ملی به اسمِ ثابت نگهداشتن قیمت ارز، در حالی كه تورم باعث شده بود قیمت تمام شده تولیدات داخلی روز به روز بالا برود یكی دیگر از سوء تدبیرها و سوء مدیریتهای تفكر اقتصاد چاوزی دولت سابق بود كه حل كردن این مشكل واقعا كار سختی بوده و هست. درآمدهای افسانهای ارزی به دلایل اتفاقات جهانی نصیب دولت سابق شد اما آنان، این ارزها را به عنوان سرمایه ملی به واردات اختصاص دادند كه همین امر منجر به برهم ریختگی بازار داخلی شد و این واردات بیدلیل، تولیدات داخلی را سركوب كرد.
پس شما معتقدید كه توصیه رهبری نظام به آقای احمدینژاد به نوعی گرفتن شانس بازگشت چنین تفكری به عرصه مدیریتی كشور بوده است؟
بله. دورهای كه گذشت، دوره بسیار بدی برای كشور بود. با وجود درآمدهای افسانهای دستاوردهای خوبی برای كشور حاصل نشد. بر همین اساس آقای احمدینژاد مورد تایید مقام معظم رهبری قرار نمیگیرد.
واكنش رئیسجمهور به حذف احمدینژاد چه بود؟
برای آقای روحانی زود است كه درباره انتخابات ٩٦ فكر كنند چرا كه چند ماه بسیار پركار را در پیش دارد. آقای روحانی در این مدت زمان باقیمانده از عمر دولتش، تاكید و تصریح كرده كه حواس مدیران، مسئولان و دستاندركاران كشور هرگز نباید به سمت انتخابات برود. آقای روحانی تاكید دارد كه مسائل كشور و حل مشكلات بسیار مهمتر از حرف و حدیثهای انتخاباتی است و مدیران كشور نباید حواسشان به مسائل فرعی پرت شود. آقای روحانی به دنبال این است تا كشور و مردم كشور از كوششهای انجام شده بهترین نتیجه را بگیرند. بر این اساس نه شخص آقای روحانی و نه همكاران آقای روحانی در دولت، فعلاً ذهنشان انتخاباتی نیست. با توجه به شناختی كه از آقای روحانی دارم ایشان به دنبال آن است تا كشور پس از برجام بهترین استفاده را ببرد و گره اقتصادی باز شود. به طور خلاصه باید بگویم كه فصل انتخابات شاید برای جریانهای سیاسی آغاز شده باشد اما برای آقای روحانی آغاز نشده و ایشان به دنبال اتخاذ بهترین تصمیمگیریها برای دولت در سال چهارم است.
سبد رأی آقای احمدینژاد با عدم حضور او در انتخابات چه خواهد شد؟
همان رأیی كه در ٩٢ به رقبای روحانی دادند سبد رأی احمدینژاد است كه البته این رأی به دلیل توصیه رهبری بهشدت ریزش خواهد داشت.
به نظر شما اصولگرایان میتوانند به كاندیدای واحدی برسند؟
من امیدوارم كه جناح اصولگرا بتواند با افرادی در حد و اندازه و اعتبار اصولگرایی به عرصه بیاید تا انتخابات سال ٩٦، انتخاباتی پرشور و رقابتی باشد.
به عنوان فردی كه شرایط را رصد میكنید فكر میكنید اصولگرایان چهرهای برای رقابت با آقای روحانی دارند؟
من ارزیابیای از جریان اصولگرایی ندارم. تا جایی كه هم كه میدانم اعضای كابینه فرصت رصد فعل و انفعالات جریان اصولگرایی را ندارند.
چرا؟
به این دلیل كه آقای روحانی رئیس دولت مستقر است و بر این اساس تلاش دارد تا وظایف قانونی خود را به بهترین وجه ممكن انجام دهد. همكاران ایشان در دولت هم همین نگاه و رفتار را دارند.
چقدر احتمال دارد اصولگرایان سنتی از آقای روحانی در انتخابات ٩٦ حمایت كنند؟
واژه اصولگرایی مدتهاست كه برای من نام دقیقی نیست.
به چه علت؟
به این علت كه بسیاری از اصولگرایان، نامشان اصولگرایی است و رسمشان، رسم اخباریگری است. این در حالی است كه اگر نگاهی به تبار مفهوم اصولگرایی در طول تاریخ بیندازیم، خواهیم دید كه اصولگرایان با اندیشههای پیشرفتهای در مقابل اخباریون قرار میگرفتند. اتكای اندیشههای اخباریون صرف نظر از میزان اعتبار، به روایات بوده اما اصولیون در حوزه تفكر شیعی اندیشههایی داشتند كه محور آن عقل گرایی بوده است. همیشه تاریخ، اخباریون كه اهل حدیث بودند در مقابل اصولیون كه عقل گرایی را محور میدانستند، قرار میگرفتند. اصولیون كسانی بودند كه عقل را یكی از مبانی فتوا میدانستند. به طوری كه در ١٥٠ سال پیش حاج آقا وحید بهبهانی در حوزه علمیه نجف مبنای اصولیون را تقویت كرد و مبنای حوزه نجف را بر پایه تفكرات اصولیون بنا كرد. شاید اینكه عقل یكی از مبانی افتا شد بعد از این دوره است. یعنی مبنای افتا، قرآن، سنت و عقل و اجماع شد. این تعریف اساسی است كه از اصولیون میشناسیم. نمیدانم آنچه امروز به عنوان اصولگرایی در جامعه ما مطرح شده است، چقدر با این موضوع منطبق است.
من نمیخواهم همه اصولگرایان را بگویم اما متاسفانه برخی از كسانی كه نامشان اصولگرا است، رسمشان اصولی نیست و اخباری است. البته برخی از اصولگرایان امروز كشور باعث افتخار همیشه انقلاب اسلامی بوده و هستند كه از آن جمله میتوان به جامعه روحانیت مبارز اشاره كرد. جامعه روحانیت مبارز با نگاه تاریخی ادامهدهنده اصولیون هستند و به معنای واقعی كلمه، اصولگرایند. این دسته از اصولگرایان نیز سهم بسیار مهمی در پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی داشتهاند. همه ما جامعه روحانیت مبارز را محترم میشماریم. خودمان هم به لحاظ عقل گرایی و اسلامی بودن خود را اصولی میدانیم اما برخی اصولگرایان هستند كه این طور عمل نكردهاند و درواقع با رصد رفتاریشان، ارزیابی اخباری بودن را در ذهن تداعی میكنند.
به نظر شما چرا برخی از اعضای جامعه روحانیت مبارز معتقد به حمایت از آقای روحانی در انتخابات هستند؟
به این دلیل كه آقای روحانی یكی از اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران و یكی از مهمترین چهرههای این تشكل است. آقایان هاشمی و ناطق نوری و روحانی از چهرههای شاخص جامعه روحانیت مبارز هستند و من فكر میكنم خیلی طبیعی است كه عدهای در این تشكل بگویند كه در كنار آقای روحانی قرار میگیریم و از او حمایت میكنیم.
آقای تركان استراتژی دولت برای انتخابات سال ٩٦ چیست؟
برگزاری انتخابات با مشاركت حداكثری راهبرد دولت در انتخابات ٩٦ خواهد بود. به همین دلیل است كه میگویم امیدوارم اصولگرایان با چهره معتبری وارد انتخابات شوند. چرا كه اگر عرصه انتخابات، رقابتی نباشد شاهد حضور پرشور مردم پای صندوقهای رای نخواهیم بود. بیتردید انتخابات حداكثری مطالبه نظام است و مشاركت كم مردمی هرگز مطلوب هیچ كسی در نظام نیست.
حتما باید تعداد شركتكنندگان در انتخابات حداكثری باشد و مردم به صورت پرشور پای صندوقهای رای حاضر شوند. اگر انتخابات به گونهای باشد كه از ابتدا برنده آن معلوم باشد كه مشاركت حداكثری اتفاق نمیافتد. مشاركت حداكثری به این است كه رقابت انتخاباتی جدی باشد و مردم آرای خودشان را در تعیین سرنوشت انتخابات موثر بدانند.
اگر مهمترین دستاورد دولت اول آقای روحانی را برجام و كنترل تورم بدانیم، به نظر شما در دوره دوم چه گامهایی باید برداشته شود؟
بعدها باید مفصل در این مورد صحبت شود اما نكته مهمی كه باید در نظر گرفت این است كه سال ٩٧، چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب است و باید كارنامه ٤٠ سالگی انقلاب اسلامی را به مردم ارایه دهیم و بگوییم كه در این ٤٠ سال، انقلاب اسلامی از كجا به كجا حركت كرده است. به اعتقاد من اگر سالهای آخر رژیم سابق، دورانی بود كه تولید نفت به رقمهای بالایی رسید، امروز كل صنعت گاز كشور را باید محصول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بدانیم. شاید محور اصلی و اصلیترین كاری كه در اقتصاد ایران در این ٤٠ سال اتفاق افتاده است، دوران گاز طبیعی است. همه میادین مستقل گازی بعد از انقلاب توسعه یافتند. گاز قبل از انقلاب هم بود اما گاز همراه نفت بود و میادین مستقل گازی در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی توسعه نیافته و به بهرهبرداری نرسیدند. همه آنچه میادین مستقل گازی است محصول تلاشهای بعد از انقلاب است. بنابراین مهمترین اتفاقی كه باید به صورت دقیق پیگیری شود و كارنامه ٤٠ ساله انقلاب اسلامی در سال ١٣٩٧ خواهد بود، شاید باید بر محور دوران گاز طبیعی باشد.
انتهای پیام
نظرات