جاکوب جوگاشویلی

برای دسترسی به اخبار قدیمی‌تر، در منوی مربوطه سال و ماه را محدود کنید.
  • من پسر استالین را کشتم

    من پسر استالین را کشتم

    یک شب با وضعی روبه‌رو شدم که طاقت دیدن آن را نداشتم. پسر استالین به پشت در سلول آمده با زبان آلمانی شکسته و با لحن استغاثه‌آمیز از من خواهش می‌کرد که با تفنگ خود او را بکشم و از رنج و عذاب آسوده‌اش کنم. او مرتبا در حالی که به‌شدت گریه می‌کرد این تقاضا را تکرار می‌نمود. از یک طرف حس انجام وظیفه و از طرف دیگر حس ترحم و نوع‌دوستی روحیه مرا به نحوی منقلب کرده بود که اکنون قادر به تشریح آن نیستم. در آن شب جوگاشویلی چندین ساعت در حالت بحرانی به سر برد و هر چند دقیقه یک بار از من خواهش می‌کرد که به خاطر رضای خدا او را راحت کنم.