محمّد یکی از ساکنان روستای تاج ملکی است که در این زلزله یکی از دامهای خود را از دست داده، او در گفتوگو با خبرنگار ایسنا جزئیات حادثه را اینگونه شرح میدهد: "من توی خونه بودم که همه جا لرزید و نمیدونستم باید چه کنم. زلزله خیلی طول کشید و کل خونه هم میلرزید. چند تا دیوار خونه و اتاقها ترک خورد و حتی بعضی از کاشیهای دیوارم از جا کنده شدن".
محمّد که از زلزله شوکه شده میگوید: "اصلاً تا حالا چنین زلزلهای با این شدت ندیده بودم و واقعا ترسناک بود. یکی از همسایهها خونهش بیشتر از ما خراب شده و حتی دو تا گاو شیرده هم زیر آوار رفته و مُردن".
شرایط ترسناک و سخت روز زلزله
در روستای تاج ملکی اهالی با دلهره به حیاط خانههایشان آمده بودند و از پس لرزههایی که مرتباً در گناوه رخ میداد نگران بودند. ترس و وحشت از فضا میبارید، هر خانواده پتویی بر زمین پهن کرده و به دور از دیوارهای ترک خورده نشسته بود.
فاطمه یکی دیگر از اهالی روستا، نگران وضعیت خود و فرزندانش است. او میگوید: "من وقتی زلزله اومد توی حیاط بودم امّا دخترم تو اتاق بود که گچ سقف رو دستش افتاد و فهمید که زلزله اومده و سریع از اتاق بیرون اومد. شیشههای خونه شکستن و همهی وسایل ما از کمدا بیرون افتاد. واقعاً شرایط ترسناک و سختی بود".
زلزله مهیب گناوه و تلف شدن دامها
زن با چهرهی پر از نگرانی میافزاید: "الان جرات نداریم وارد خونه بشیم. پشت سر هم زمین میلرزه و خونهی ما هم خیلی محکم نیست. میترسم اتفاقی برای بچههام بیافته". دیوار بسیاری از خانهها ترک خورده است. بعضی از دیوارهای بلوکی حیاط خانه ها به کلی تخریب شده و دهها دام سبک و سنگین نیز در زلزله مهیب گناوه تلف شدهاند.
روستای تاج ملکی شبیه یک روستای ویرانه از زلزله نیست اما اندک داشتههای ساکنان این روستا خسارت دیده و همان هیچشان هم بر باد رفته است.
غلامرضا یکی دیگر از ساکنان تاج ملکی که بیش از ۵۰ سال است در این روستا زندگی میکند. او درباره لحظهی وقوع زلزله به ایسنا میگوید: "در اتاق خوابیده بودم که صدای شکستن شیشه و ریختن گچ و سیمانهای دیوارها منو شوکه کرد. انگار موشک زده بودن ولی نگو زلزله بود. اینم لطف امروزِ اُوس کریم بود دیگه و ما بازم میگیم شُکر".
او اضافه میکند: "دیوار پذیرایی و آشپزخونه همش ترک برداشته و هرچی ظرف و وسیله توی کمد داشتیم از کمد افتاد بیرون و شکست. خداروشکر که خودمون سالم هستیم و این خسارتها هم جبران میشن بالاخره."
از دار دنیا همین خانه خشت و گلی را داشتم...
سقف خشک و گلی یکی از خانهها پر از شکاف و ترک های عمیق شده است. دیوار بلوکی دور تا دور حیاط خانه فرو ریخته و پیر زنی که غمگینانه همه وسایلش را در حیاط خانه جمع کرده است میگوید: "از دار دنیا همین خانه خشت و گلی را داشتم و پسری که شغل ندارد. یکی از بزغالههام زیر آوار موند و یکی هم پاش شکسته... کسی هست که به وضع ما رسیدگی کنه؟ کاش بگویید بیایند و وضع ما را ببینند شاید کاری کنند."
او در ادامه میگوید:" خونوادهم گناوه هستن و فقط من و پسرم اینجا زندگی میکنیم. جایی که غذا میپختم، جایی که استراحت میکردم و سراسر خونه همه خراب شده و ترک برداشته... نمیدونم از این به بعد چطور اینجا زندگی کنم؟ من نمیتونم توی شهر زندگی کنم اما حالا اینجا هم دیگه جای زندگی نیست".
محمّد که همراه مادرش در این خانه زندگی میکند نیز به ایسنا گفت: "مسئولان به وضعیت ما رسیدگی کنن. چند وقت دیگه که بارون هم بیاد سقف خونه کامل فرو میریزه و اصلا نمیشه اینجا زندگی کرد، پس باید زودتر برای رفع خرابیها اقدامی کرد".
او میگوید: "همهی خانه قبل از زلزله سالم بود اما یک باره همه چیز خراب شد و هر چه داشتیم از دستمون رفت. زلزله تمام خونه رو خراب کرده و ما هم آواره هستیم. پولی نداریم تا خونه بخریم و واقعاً از بعد زلزله زندگی برای ما سخت میشه چون چیزی نداریم".
سرگردانی روستاییان پس از زلزله
آدمهای روستا سرگردان هستند، گویی چیزی گم کرده باشند و در کوچه پس کوچهها پی آن میگردند. دو مرد که همراه بچههایشان کنار خانهای نیمه مخروبه ایستادهاند از شرایط پس از وقوع زلزله میگویند: «داخل کوه سفیدی دود پیدا بود، بالای کوه هم ریزش زیادی داشت، وقتی زلزله زد ما همینجا بودیم؛ خرابیها بیشتر توی کوه بود اما تو روستاها هم خونههای زیادی خراب شد و دیوارها هم تخریب شدن. خونهی خودم نوساز بود، عکسش را هم گرفتین و دیدین که چه وضعیتی پیدا کرده...»
دامهایی که زیر آوار ماندند!
چوپانی که در روستای شول گله داشته و دامهایش را در جریان ریزش کوه بر اثر زلزله از دست داده در شرح وقایع زلزله روز گذشته میگوید: «حدود ۵۰ تا ۶۰ ثانیه، شاید هم بیشتر از یک دقیقه شد که زمین میلرزید، شاید ۲۰ تا ۳۰ تا هم پسلرزه زد که هنوز هم این پسلرزه رو داریم. شاید این پسلرزهها هم ۴ یا ۵ ریشتر باشند. بین ۱۱۰ تا ۱۲۰ گوسفند از گله زیر آوار ماندهاند که لاشههای آنها مشخص است. تلفنم هم زیر آوار ماند...» این دامها (حدود ۱۷۴ راس) در جوار کوهها و رودخانههای روستایی در حال چرا بودند که بر اثر ریزش کوه و آوار تلف شدند...
امید است با توجه به شرایط آب و هوایی و شرایط خاص بهار و بعد از آن شروع فصل تابستان، هر چه زودتر نهادهای مسئول از جمله بنیاد مسکن و سایر دستگاههای مرتبط به یاری مردم زلزلهزده بشتابند. ماه رمضان است و ساکنان روستاهای منطقه که از زلزله متاثر شدهاند در بیم و امید به سر میبرند و به دلیل رخداد پس لرزههای متعدد جرات ماندن در خانه را ندارند.
به گزارش ایسنا، زلزله امروز گناوه آنقدر شدت داشت که استان های خوزستان و فارس و بُویراحمد را نیز لرزاند. این زلزله شاید مثل زلزلههای ویرانگر گذشته ی ایران آثار تخریبی از خود به جای نگذاشت اما شاید تلنگری بود تا مسئولان به بحث ایمن سازی خانه ها توجه ویژهتری داشته باشند.
گزارش از «شایان حاجی نجف» - ایسنا
انتهای پیام
نظرات