این آخرین حرف یاسین تشت‌زر ۱۶ ساله به مادرش بود.

به گزارش ایسنا، یاسین به همراه مادربزرگش روز ۱۳ دی‌ماه به گلزار شهدای کرمان می‌رود، مادربزرگش فاصله ۱۰ متری را نشان می‌دهد و می‌گوید که من و یاسین اینقدر فاصله داشتیم، صدای مهیبی شنیدم. نگاه کردم پشت سرم دیدم از بینی یاسین خون می‌آید، دویدم توی بغلم گرفتمش و با چادرم خون بینی‌اش را پاک کردم و هر چه صدایش زدم، جوابم را نداد.

مادرش، از دوستی بسیار عمیق یاسین با پدرش می‌گوید و با اندوه بیان می‌کند: پسرم کلاس دهم، رشته تعمیر خودرو درس می‌خواند.

او خوش اخلاقی، مهربانی، دلسوز بودن و دوستی با پدر را از خصوصیات یاسین برمی‌شمارد و ادامه می‌دهد: تنها دوست یاسین، پدر کارگرش بود و تنها کسی که از این داغ بسیار می‌سوزد، پدرش است.

این مادر داغ دیده می‌گوید: یاسین خیلی پسر خوش قلب و مهربانی بود، عاشق درس و مدرسه بود و کلاس دهم و در رشته تعمیر خودرو درس می‌خواند. او تابستان به صافکاری و مکانیکی می‌رفت و در ایام مدرسه صبح‌ها مدرسه بود و عصرها اگر امتحان نداشت می‌رفت سرکار و می‌گفت هزینه مدرسه‌ام را خودم در بیاورم.

مادر شهید ۱۶ ساله حمله تروریستی مسیر گلزار شهدای کرمان بیان می‌کند: فقط دو فرزند داشتم، یک دختر و یک پسر که پسرم پرپر شد.

او از عشق پسرش به شهادت سخن می‌گوید و می‌افزاید: هر وقت که مسجد صاحب‌الزمان(عج) می‌آمدیم، حتماً به گلزار شهدا هم می‌رفت و می‌گفت گلزار یک حال و هوای عجیبی دارد و بوی خوشی از اینجا می‌آید و همیشه می‌پرسید چرا افراد عادی را اینجا دفن نمی‌کنند.

مادر یاسین ادامه می‌دهد: پسرم می‌گفت حتماً باید شهید شویم که در گلزار دفن شویم؟ کاش منم شهید شوم و در اینجا دفنم کنند. من اینجا را خیلی دوست دارم و هر ساعت دوست داشته باشی بدون هیچ ترسی می‌توانی اینجا سرمزارم بیایی.

مادربزرگ با گریه از بی‌تابی‌های مادر یاسین در فراق پسرش می‌گوید تا اینکه یکی از همسایه‌ها خواب یاسین را می‌بیند که پیغام داده به مادرم بگویید بی‌تابی نکند من از امشب خادم امام حسین (علیه السلام) شده‌ام.

مادر یاسین دوباره شروع کرد از پسرش حرف زدن، قاب عکسی که در بغل گرفته و یاسین با کت و شلوار و کروات است را نشان می‌دهد و می‌گوید: یاسین همیشه دوست داشت کت و شلوار بپوشد و از بچگی همیشه کت و شلوار می‌پوشید. هر روز جلوی آینه موهایش را مدل‌های مختلف درست می‌کرد و به من می‌گفت «من دوست دارم خوشتیپ باشم» و به خواهرش به شوخی می‌گفت روزی می‌رسد که هر وقت تو گوگل اسمم را جستجو کنی، یاسین تشت‌زر بالا می‌آید، چون روزی من آدم معروفی خواهم شد.

مادر یاسین می‌گوید: من را در آغوش گرفت و صورت و دستم را بوسید و گفت: مامان امروز روز مادر است، میرم گلزار، شب که برگردم می‌خوام سورپرایزت کنم.

و چه سورپرایزی ...

به گزارش ایسنا، در حمله تروریستی ۱۳ دی ماه کرمان، همزمان با سالروز ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و چهارمین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، ۹۶ نفر شهید و تعداد زیادی از هموطنان زخمی شدند.

انتهای پیام