اتحاديه‌ي انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور درباره‌ي همبستگي ملي و مشاركت عمومي بيانيه‌اي صادر كرد. به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در اين بيانيه آمده است: تجربه و پيشينه‌ي تاريخي معاصر ايران نشان مي‌دهد يكي از اساسي‌ترين اركان پيروزي و كاميابي‌هاي مردم ايران در تحقق اراده‌ي خود انسجام اجتماعي و همبستگي دروني حول اهداف و مطالبات از يك سو و حضور پرقدرت همه جانبه تا به ثمر نشاندن خواسته‌هاي خويش از سوي ديگر است و از همين منظر ريشه‌ي بسياري از ناكامي‌ها و شكست‌هاي ملي ضعف در همبستگي ملي و خلا اجتماعي و سياسي ناشي از حضور مردم محسوب مي‌شود. جنبش تنباكو ضربه‌ي سنگيني بر پيكر استعمار خارجي و استبداد داخلي فرود آورد، انقلاب اسلامي كه آئينه‌ي تمام نماي استقلال، آزادي، مردم سالاري و عزت خواهي، خودباوري و غرور ملي به عنوان مطلابات تاريخي بر جا مانده‌ي ايرانيان به شمار مي‌آيد و پيروزي در هشت سال دفاع مقدس در برابر عقبه‌ي نظامي، سياسي و بين المللي نابرابر دشمن و مقاومت و ايستادگي غرور آفرين در مقابل ربع قرن تهيدات سخت افزاري و نرم افزاري استكبار جهاني تبلور درخشاني از همبستگي ملي و مشاركت عمومي است و ناكامي و انحراف در نهضت مشروطيت كه با هدف مهار استبداد صورت گرفت، ولي منجر به استبداد عريان و مدرن رضا خاني شد و عقيم شدن جنبش ملي شدن صنعت نفت و ديگر خواسته‌هاي ايرانيان محصول گسست بين نخبگان با يكديگر و با مردم و در نتيجه به حاشيه راندن مردم در سير تحولات و محدود كردن نقش آفريني آنان است. در بخشي ديگر از اين بيانيه آمده است: همبستگي ملي و مشاركت عمومي به عنوان شعار اصلي سال 1384 فرصت مناسبي است تا نخبگان فكري و انديشمندان با مداقه‌ي جدي و در نقش تاريخي اين عناصر باز توليد نرم افزاري عناصر وحدت آفرين و يكتا بخش حيات ملي ايرانيان را به عنوان مقوله‌اي استراتژيك محور تعاملات فكري و نظري خويش قرار دهند و سياستمداران و حاكمان با بازخواني رفتارها و اعمال خويش امكان دگرگوني نگرش‌ها و رويكردهاي خود را در مسير ايجاد همبستگي ملي و مشاركت عمومي عميق و پايدار به جود آورند و ملت ايران نيز به عنوان ظرفيتي بي بديل در انسجام اجتماعي و پيمودن استوار مسير پيشرفت و توسعه به تحقق اين دو ركن شتاب بخشد. اتحاديه‌ي انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه‌هاي سراسر كشور نيز به عنوان بخشي از بدنه‌ي پوياي جنبش دانشجويي مسلمان با توجه به اهميت راهبردي همبستگي ملي و مشاركت عمومي ديدگاه‌هاي خويش را در اين باره به شكل زير اعلام مي‌كند: 1) همبستگي ملي عميق و پايدار يعني اجماع و اشتراك نظر نسبي بر روي ارزش‌ها و هنجارهاي بنيادين جامعه و نظام سياسي در حوزه‌ي سياست، فرهنگ و اقتصاد و ديگر امور اجتماعي مابين حاكمان و نخبگان سياسي، نخبگان فكري و انديشمندان جامعه و مردم و ملت ايران كه هم در سطحي از نظر عمق و گستره‌ي بستر اصلي حركت به سوي تحقق اهداف و مطالبات اساسي كشور است و هم خود مظهر و تبلور توجه يافتگي و پيشرفت در سطحي بالاتر مي باشد كه همدلي در ميدان سلوك اجتماعي و اخلاقي و هم انيشي در عرصه‌ي نظر و هماهنگي در پهنه‌ي عمل را فرا مي‌گيرد و مشاركت عمومي يعني ارتقاي سهم اثر بخشي مردم در مناسبات تصميم گيري و تصميم و افزايش اتكاي رفتارها و سياست‌هاي ملي حاكمان بر روي اراده و خواست جامعه است كه موجب اقتدار و نفوذ جامعه و حضور فعال‌تر آن در ارتباط با حكومت مي شود و نوعي پيوند ارگانيك و در هم تنيده‌اي را بين مردم و حاكميت ايجاد مي‌كند كه البته مشاركت عمومي خود از نمادهاي همبستگي ملي است و در بستر مشترك عمومي شكوفا و تجلي مي‌نمايد و يكي بدون ديگري در حوزه‌ي بيروني قابل دستيابي نيست و اين دو ماهيتي تفكيك‌ناپذير دارند. 2) ايران و جمهوري اسلامي به عنوان جامعه و نظام سياسي در حال گذار از نظمي مبتني بر پادشاهي و سلطنت، استبداد و ديكتاتوري و وابستگي به سوي نظمي بر اساس امامت و ولايت، استقلال، آزادي و مردم‌سالاري بر پايه‌ي دين در ساخت سياسي است و در حال عبور از نظمي منفعلاانه و خودباخته در برابر هويت غربي به سوي نظمي بومي از عناصر اسلامي و ايراني در ساخت فرهنگي است و هم‌چنين در حال استقرار خوداتكايي و پيشرفت در توليد محصولات كشاورزي، صنعتي و فراصنعتي نسبت به وابستگي و عقب‌افتادگي در ساخت اقتصادي است و نيز در حال استقرار خوداتكايي و پيشرفت در توليد محصولات كشاورزي، صنعتي و فراصنعتي نسبت به وابستگي و عقب‌افتادگي در ساخت اقتصادي است و نيز در حال حركت از نابساماني‌هاي اجتماعي به سوي نظمي ارگانيك و يا توسعه‌يافته در عرصه‌ي عمومي است و اگرچه طي ربع قرن گذشته بخش زيادي از راه پيموده شده اما هم‌چنان براي رسيدن به افق اصلي چشم‌انداز لايق اين ملت و جمهوري اسلامي راهي دراز در پيش است و در حال حاضر براي مواجه‌ي كارآمد با چالش‌هاي دروني به عنوان ويژگي جوامع در حال گذار و نيز مقابله‌ي اثربخش با تهديدات بيروني با توجه به اكولوژي متخاصمي كه مرزهاي عقيدتي، فكري و جغرافيايي ايران اسلامي را احاطه كرده است راهبردي كاراتر و كارآمدتر و توام با هزينه‌ي كمتر از وحدت و همبستگي ملي و مشاركت عمومي وجود ندارد و نظم مطلوب آينده در همه‌ي عرصه‌هاي فردي و جمعي و مادي و معنوي نيازمند انسجام و حضور ملي است. 3) اگرچه در نگاه خرد و مياني با به رسميت شناختن اختلافات و تفاوت‌ها، كاهش تعارضات از طريق حاكم كردن فرهنگ گفت‌وگو و تعامل، تبديل گرايش‌هاي خاص‌گرايانه، فردي، قومي و سياسي به گرايش‌ها و وفاداري‌هاي عام‌گرايانه و ملي، ترجيح منافع ملي بر منافع گروهي و ايجاد فرصت‌هاي برابر براي مشاركت اجتماعي، حركت به سوي رقابت‌هاي سالم انتخاباتي و سياسي در چارچوب اخلاق، منافع و امنيت ملي، تعميق و گسترش اعتماد عمومي به عنوان سرمايه‌ي اجتماعي و توزيع متناسب و برابر ثروت، قدرت و منزلت اجتماعي و قانون‌گرايي بخشي از فرآيندها و راهكارهاي تحقق وحدت ملي است اما هم واقعي و عملي شدن اين روش‌ها و روندها و هم در نگاهي كلان براي رسيدن به انسجام اجتماعي عميق و پايدار ضروري است. انديشمندان و عالمان نوانديش ديني دست به طراحي و تئوريزه ساختن دقايق گفتماني بزنند كه داراي بيشترين فراگيري و يكپارچگي از نظر مفهومي و فرهنگي و گستره‌ي جغرافيايي و واجد بالاترين عناصر يكتابخش و وحدت‌آفرين و توانا در ايجاد تناسب بين منافع فردي و جمعي و در برگيرنده‌ي حقوق آحاد ملت قطع نظر از تمايزات قومي، فرهنگي و سياسي باشد چنان‌كه چتري نظري و عملي از طريق اين گفتمان شكل گيرد تا خواسته‌ها و مطالبات گوناگون مردم در عرصه‌هاي مختلف توان ظهور و بروز داشته باشند. لذا گفتمان عدالت و مولفه‌هاي كليدي و مبنايي آن به دليل ريشه داشتن در فرهنگ عمومي ملت مسلمان ايران و كانوني بودن آن در انقلاب اسلامي به عنوان اساس مشروعيت و كارآمدي نظام جمهوري اسلامي و تضمين‌بخش آزادي، استقلال و مردم‌سالاري و برخوردار از ويژگي‌هاي چترگونه به دليل حق‌مداري در اين گفتمان و نيز بومي بودن عناصر نظري و عملي از بيشترين ظرفيت و پتانسيل براي رسيدن به همبستگي ملي عميق و پايدار برخوردار است. 4) بعد از نياز نرم افزاري براي هبمستگي ملي و طراحي و تئوريزه و نظامند ساختن گفتمان فراگير عدالت نياز و ضرورتي ابزاري براي انسجام عميق پايدار ملي احساس مي‌شود، پروسه‌ي جامعه پذيري و روند اجتماعي شدن ارزش‌ها و مؤلفه‌هاي بنيادين گفتمان از نسلي به نسلي ديگر انتقال مي‌يابد، از سوي نهادهاي جمعي، مدرسه، دانشگاه و به ويژه رسانه‌ها فهم و درك مشتركي را در عرصه‌هاي مختلف حيات جمعي پديدار مي‌سازد و محدوده‌ي مشروع اختلافات و مرز قانوني تعارضات سياسي و خطوط همبستگي ملي را پر رنگ مي‌كند و از طريق ابزارهاي حقوقي و قانوني و هنجارهاي عام و خدشه ناپذير ملي را در اذهان و رفتار مستحكم مي‌كند. اين بيانيه تاكيد كرده است: انتخابات خرداد 84 سال اول حركت به سوي سند چشم انداز به عنوان مدل توسعه و پيشرفت ايران در بيست سال آينده است و مطابق هدف گذاري هاي چشم انداز مي‌بايست تا سال 1404 رتبه‌ي نخست در عرصه‌هاي علمي و فن‌آوري، اقتصادي فرهنگي، آموزشي و سياسي را در سطح منطقه به دست آورد و دو پايه‌ي اساسي براي تحقق اين استراتژي توسعه‌ي ملي و فراهم آوردن زمينه‌هاي بازدارندگي انحراف از چشم انداز در رفتار و اقدام حاكمان، وحدت و همبستگي ملي حول چشم انداز بيست ساله و گشودن درهاي مديريت كشور براي مشاركت فعال و همه جانبه و پرنشاط جامعه به ويژه جوانان است. اتحاديه‌ي انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور فرصت نامگذاري سال 84 را براي ايجاد بسترهاي تئوريك نظري و علمي همبستگي ملي و مشارك عمومي به فال نيك مي‌گيرد و تمام تلاش دانشجويي خود را در تحقق اين امر استراتژيك به كار خواهد بست و ضمن آنكه معتقد است مشاركت عمومي و همبستگي ملي با ايجاد اقتدار در نظام و جامعه، فرصت‌ها را به احسن تبديل مي‌كند، فراگردي است كه تهديدها را به فرصت و چالش‌ها را به قوت مبدل مي‌سازد و نيز وحدت و همبستگي ملي را در جرياني چند سويه بين متفكران، حاكمان و مردم مي‌داند كه در اين بين نقش نخبگان سياسي در ايجاد رضايت مندي به پاسخ گويي به مطالبات جامعه و توليد نرم افزاري براي پشتوانه‌ي تئوريك شعار سال 84 و ايجاد ساختارها و مناسبات تازه بومي از سوي انديشمندان و متفكران براي نمودار ساختن افق مطلوبي از توسعه و پيشرفت كشور تعيين كننده و بي بديل است. انتهاي پيام