به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: «نگاه آیتالله به اوست که برگه شعری در دست دارد. عکس سال ١٣٧٠ برداشته شده. محمدکاظم کاظمی مثنوی بازگشت میخواند از حال و هوای آن روزهای مهاجران افغانستانی. «دوستانی که در چهره آقای رفسنجانی دقت کرده بودند، گفتند که آثار تأثر نسبت به این شعر در این مرد آهنین محسوس بوده است.» این دیدار تنها دیدار مهاجران افغانستانی با آیتالله هاشمی رفسنجانی است. دیداری که برای کاظمی تصویرش زنده است. همانجا که آیتالله سخنانی درباره مهاجران میگوید. صحبتهایی که برایشان دلگرمکننده است. کاظمی در خاطرهاش از آن روز میگوید: «آیتالله هاشمی گفت مهاجران میهمان و پارهتن جامعه ایرانند و سختکوشی آنان قابل تحسین است. صحبتهای آقای هاشمی از جنسی بود که در آن سالها از سوی مقامات جمهوری اسلامی در مورد مردم ما کمتر شنیده میشد.» آن هم در سالهایی که سخت بود و هنوز جو سنگین مهاجرهراسی و مهاجرستیزی در بعضی از متولیان امور وجود داشت. «ما برخوردهای نسنجیده و جفاکارانه بسیاری میدیدیم که در بعضی از شعرهای ما در آن سالها هویداست. اکنون که قریب به ٢٥سال از آن زمان گذشته است، به راحتی میشود حس کرد نگاهی که در سخنان آقای رفسنجانی به صورت جرقهوار مطرح شد، در بخش مهمی از جامعه ایران عمومیت یافته است.»
حالا برای کاظمی یادآوری خطبههای نماز جمعه آیتالله رفسنجانی هم حال و هوای خودش را دارد؛ خطبههایی که امیدوارشان کرد و خون تازهای به رگهایشان شد: «دهه ٦٠ خورشیدی به ایران مهاجرت کردم. روزهای جمعه با رفتن به نماز جمعه و شنیدن خطبههای آن نماز که اکثرا توسط آقای رفسنجانی قرائت میشد برای من ماندگار شد. این خطبهها آن قدر امیدوارکننده بود که هر کس آن خطبهها را میشنید با اطمینان خاطر و آرامش قلب از نماز جمعه بیرون میآمد تا جمعهای دیگر که باز هم خطبهای خوانده میشد، تحلیلی صورت میگرفت و با آرامش و امنیت خاطر به سر میبردیم. آنچه خطبههای نماز جمعه را گرمابخش و اطمینانآفرین ساخته بود و اضطرابها، دودلیها و دلهرهها را از جوانان دور میکرد، نفسهای گرمابخش و تحلیلهای امیدآفرین و هنرمندانه آقای رفسنجانی بود. رفتن به نماز جمعه تهران و نشستن پای خطبههای آقای رفسنجانی برای بسیاری از مهاجران افغانستان مقیم تهران لذتبخش و شادیآفرین بود. هم از آن جهت که مطالب جدیدی از آن خطبهها میآموختند و هم از جهان اسلام مطلع میشدند و هم از تحلیلهای زیبا، شورآفرین و الهامبخش آقای رفسنجانی سود میبردند.»
نه تنها برای کاظمی که بسیاری دیگر از مهاجران افغانستانی هم برایشان آن دوره روشن است و بعد از آمدن خبر درگذشت، از خاطراتشان در آن سالها نوشتهاند. «آنوقتها که من شاگرد سوم ابتدایی در سال ١٣٧٥ بودم، ایشان ریاستجمهوری را بر عهده داشتند. یادم میآید آنوقتها دغدغه خاطری برای هموطنان من در قالب (افغان بگیر) نبود. این جزو خاطرههای خوب من از دوران ریاستجمهوری ایشان بود. هاشمی رفسنجانی جزو آن دسته از چهرههایی بود که در قلب مهاجران رنگ داشت. خدایمان بيامرزدش، ایران چهره بزرگی را از دست داد.»
درباره محبوبیتش در میان مهاجران افغان، فیاض تاریخپژوه، شاعر و فعال ادبی، فرهنگی افغانستانی هم در یادداشتی در باشگاه خبرنگاران نوشت: «ایشان نه تنها سیاستمدار کارکشته و مرد عبور از بحرانها در جمهوری اسلامی ایران بودند بلکه در مورد مسائل مهاجران نیز دید مثبت و تاثیرگذاری داشتند؛ به طوری که در یکی از سخنرانیهای خود مهاجران را «سازندگان بینام و نشان» نامیدند و این در حالی است که ایشان خود ملقب به سردار سازندگی بودند.»
نگاه بصیراحمد حسینزاده، نویسنده و روزنامهنگار افغانستانی هم درباره آیتالله رفسنجانی مانند سایر هموطنانش است و به «شهروند» از تأثیر نظرات هاشمی در وضع فعلی مهاجران میگوید: «نگاه آقای هاشمی به مهاجران، نگاه مثبتی بود. هر چند این نگاه مثبت در آن زمان باعث نشد که تغییر گستردهای در روند رفتار با مهاجران و زندگی آنها حاصل شود و حتی سختگیریهای زیادی علیالخصوص در خراسان رضوی وجود داشت اما ایشان در سخنرانیها و نشستهایی که با شعرا برگزار کردند، نگاهشان به مهاجران بسیار مثبت بود و گفتند تا هر وقت که بخواهید در کشور ما میهمانید و البته نان بازوی خود را میخورید و برای همین سختکوشیتان است که خیلی از کارفرمایان به شما اعتماد میکنند. صحبتهای ایشان و نوع نگاهشان در آن سالها باعث شد تا نتیجهاش را امروز ببینیم و به هرحال آن دیدگاه امروز پیاده شده و فضا بسیار متفاوتتر از گذشته است.»
حمایت آیت الله از کودکان مهاجر
«یک روز در اوج سالهای غربت و تنهایی با هماهنگی یکی از دختران آیتالله «هاشمیرفسنجانی» ملاقاتی با ایشان داشتم. قرار بود زمان جلسه تنها ١٠دقیقه باشد اما وقتی بیرون آمدم، مسئولان دفتر یادآوری کردند بیش از ٤٠دقیقه ملاقات به طول انجامیده است. مهمترین محورهای گفتوگو، رنجها و مصایبی بود که مهاجران در حوزههای مختلف از جمله آموزش تحمل میکنند. در این حین از دختربچه مهاجری گفتم که در سنین کودکی به جای بازی و مدرسه درخانه مشغول کار برسزنی است؛ به گونهای که سرانگشتان نحیفش از آثار فشار بر سوزنهای برسها زخمی شده است. بغض گلویم را گرفته بود و در حالی که تلاش میکردم احساس خودم را کنترل کنم، لبهای آیتالله را دیدم که برچیده شده و حلقههای اشک که برچشمانشان نمایان شد. دیگر نتوانستم ادامه دهم که ایشان فرمودند: اینها مردم مظلومی هستند و از مصادیق عیاشالله و کار برای اینها کار برای خداست.»
برای فاطمه اشرفی، رئیس هیأت مدیره انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده (حامی) هم هاشمی رفسنجانی با نگاهش به مهاجران در خاطر ثبت شده است و حالا وقتی از آن روز و دیدار برای ما نقل میکند، صدایش میدرخشد: «آیتالله هاشمی رفسنجانی به موضوع جهانشمول حمایت از مظلومان افغانستان حساس بود؛ به خصوص در مورد مهاجران همیشه این نگاه را داشتند که باید از آنها حمایت کنیم؛ چرا که حمایت از آنها حمایت از مظلوم است. نگاه پدرانهای به مهاجران داشتند. در سالهای اخیر هم در مجمع تشخیص مصلحت نظام از طریق کانالهای مختلف مسائل مهاجران را پیش میبرد. یکی از مسائلی که مجمع تشخیص مصلح نظام به آن ورود کرد، قضیه آموزش کودکان افغانستانی بود. وقتی صحبت از مسائل آموزشی، بهداشتی و سایر مسائل اجتماعی مهاجران میشد، این نکات برای ایشان عجیب بود که چرا باید این محدودیتها و تفاوتها برای آدمهایی که سالهاست زیر پرچم جمهوری اسلامی هستند، وجود داشته باشد. ایشان همواره تلاش کردند از طریق کمیسیونهای مختلف مجمع از کودکان مهاجر افغانستانی حمایت کنند.»
اشرفی میگوید: آیتالله هاشمی حتی در دورانی که فرصتها از ایشان سلب شده بود، هم برایشان نور امید بوده و پشتوانه معنوی بسیار گرانقدر که وقتی فرصتهایی یافتند، با توصیههای ارزشمند و هدایتهای گرانسنگ تلاش داشتند تا از غربت مهاجران بکاهند و بر عزتشان بیفزایند.
برای سردار سازندگی از همان دیروز پرچم ایران بر سردر کنسولگری در هرات نیمهافراشته شد. کنسولگری ایران در هرات، دفتر یادبودی را برای ارتحال هاشمی رفسنجانی باز کرد و عبدالله عبدالله، رئيس اجرايى دولت افغانستان، در سفارت ايران در كابل جزو نخستین افرادی بود که در این اتاق حاضر شد و دفتر يادبود ارتحال آيتالله هاشمی رفسنجانی را امضا کرد. پیامهای تسلیت هم پشتِ هم از طرف مقامات افغانستان آمد؛ از ریاستجمهوری فعلی تا حامد کرزای، رئیسجمهوری سابق افغانستان، دکتر نصیر احمدنور، سفیر افغانستان در ایران، حاجمحمدجواد محسنی، ریاست شبکه تلویزیون تمدن و دانشگاه خاتمالنبیین کابل، سرور دانش، معاون ریاستجمهوری اسلامی افغانستان، صلاحالدین ربانی، رئيس جمعيت اسلامی افغانستان و وزير امور خارجه و همین طور رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان که در پیام تسلیتش نوشت: «در افغانستان، در دوران ریاستجمهوری رفسنجانی، دوران نبردهای داخلی بود و حمایت او از مجاهدین در خاطرات مردم ما زنده است.»
انتهای پیام
نظرات