پرداختن به اوضاع و احوال همدان در قرون مختلف، همواره مورد توجه تاریخپژوهان بوده و از پس هر جستجویی در اسناد و مدارک موجود، وجه متمایزی از هویت تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این شهر و مردمان امروز و دیروز آن هویدا شده است.
همدان همواره یکی از کانونهای مهم تحولات کشور بوده و وقایع و حوادث بسیاری در آن ظهور و بروز کرده است. استانی پراستعداد، ادیبپرور، مهد مفاخر و بزرگان و پرورشدهنده عالمان، عارفان و عاشقان وطن.
ایسنا با توجه به علاقه وافر مردم همدان به شناخت پیشینیان و آگاهی از وقایع و حوادث گذشته در نظر دارد با همکاری محققان، پژوهشگران به ویژه سندپژوهانی که در حوزه همدان تألیفاتی داشته و یا در حال تحقیق و پژوهش هستند، مطالبی در قالب «همدانشناسی» منتشر کند تا بخشی از فرهنگ و تمدن دیار کهن همدان را تبیین و تشریح کند.
در مطالب قبلی به برخی نواحی و مناطق از جمله مقبره باباطاهر، گنبد علویان، آرامگاه ابنسینا، قله الوند، زیارتنامه اروند بن سام، غارهای دستکند خورزنه، مجسمه سنگ شیر، تپه مصلی، توصیف عمومی شهر و وضعیت نگهداری از آثار باستانی و اشیاء تاریخی در همدان در دوره قاجار و شرح وضعیت آرامگاه اِستر و مُردخای و چگونگی دزدیده شدن آثار با ارزش آن، به دسیسه و توسط یهودیان پرداختیم و در چند نوبت به بهانه پیشرو بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری به سال ۱۲۸۵ شمسی و تشکیل مجلس فوائد عامه در همدان، دو ماه قبل از صدور فرمان مشروطه و تشکیل مجلس شورای ملی برمیگردیم.
احداث ساختمان مجلس فوائد عمومی همدان
حسن افشاری، کارشناس ارشد تاریخ و همدانپژوه میگوید: جلسات مجلس فوائد عامه یا عمومی هر ۱۰ روز یکبار و با استقبال رعایا و وکلای آنها و با نظارت شخص ظهیرالدوله برگزار میشود تا اینکه ظهیرالدوله احساس میکند برای دوام و قوام بیشتر این مجلس، لازم است ساختمانی مستقل و در خور ساخته شود. وی یکی از ضرورتهای این ساختمان را مشارکت همگانی اعم از اعیان، اشراف، اصناف و ... در تأمین مصالح و ساخت آن عنوان کرده و در ۱۲ رجب سال ۱۳۲۴ در گام نخست، برای تأمین منابع مالی آن در جمع اعیان و اشراف چنین میگوید: «از صبح مهمان جناب آقاحسین عمو بودیم در باغ بیرون شهر که دارد. عصر صحبت شد که برای مجلس فوائد عمومی جای مخصوصی خوب است به کمک ملت ساخته شود. گفتم رضیالملک یک چیزی به این مضمون نوشت: از آنجاییکه هر امری نتیجه اتحاد آراء انام و دوام هر بنایی به امداد و اتفاق جمهور خاص و عام است، تا در هر عصری از اعصار و هر دوری از ادوار آخرین شخصی که از آن جماعت باقی بماند از مرمت و ابقای آن امر و بنا صرفنظر نتواند. البته اگر وقتی دوره اسلاف به سرآید، اخلاف آنان اگر چه یک تن باشد، آثار آبا و نیاکان خود را عمارت نماید. چنانچه ساختن مساجد جامعه را امر به اشتراک جماعت فرمودهاند. پس در این عصر سعادت حصر که اثر تربیت از هر گوشه ظاهر و نور تمدن از هر کناره باهر و میل عالی و دانی بر آسایش و رفاه بنی نوع انسانی مقرر و عمارت مطروس مشورت رو به آبادانی و قصر خودسری و خودرأیی رو به ویرانی گذاشته و اراده علیه همایون ملوکانه بر این تعلق یافته که مصداق وشاورهم فیالامر فاذا عزمت فتوکل علیالله را در مملکت رواج دهند و قبل از انتشار و اشاعه این خیال خیر مآل همه دانستهاند که ایجاد و تشکیل این مجلس در همدان و فیالحقیقه باعث افتخار این بلدة طیبه بر سایر بُلدان ایران شد، اینک برای بقای این اثر که الحق قابل این است که در کتب تاریخ و سیر نوشته شود، بنایی محکم به دستیاری جماعت لازم است، که در ایام مقرره در آنجا حاضر و در پیشرفت امور به مشورت و صوابدید یکدیگر نظر مهمات خود را به کثرت آراء فیصل دهند. هر کس به قدر همت باید در مخارج آن بنا امداد و شرکت نماید تا در نظر هر یک از مشترکین ابدالدهر خلفاً عن سلف بر تعمیر عمارت و بقای آن باشد و بهترین نقاطی که برای این بنا انتخاب شده قطعه زمینی است که جنب بقعه بوعلیسینا واقع است. شروع به ساختن و بنای آن کرده و نظر به بقای آن بدین وسیله دارم که هر یک از ارباب همم عالیه در بنای آن شرکت نمایند و هر کس به قدر میل چیزی به اسم خود بنویسد که در نزد تجارتخانه جمشیدیان امانت داده و هر وقت ساختن آن چند اطاق بزرگ را بالغ شود فوری به خواست مولی(ع) بنا شود و هر فرد حساب دانی از افراد مردم به خصوص همینهایی که همتی فرموده کرمی نمودهاند، میتوانند همیشه در دخل و خرج این بنا نظر تدقیق داشته باشند. تا انشاءالله حیف و میل نشود. بلبل به باغ و جغد به ویرانه تاخته* هر کس به قدر همت خود خانه ساخته. بعد دادیم چند نفر از آقایان و مجتهدین که آنجا بودند هر یک مبلغی دادند و اسم خودشان را نوشته، مهر کردند و تقریباً صد نفر که آنجا بودند همه شرافتا اسم خودشان را نوشته چیزی دادند».
با مشورت اهل فن، قطعه زمینی متعلق به سیدمحمود صدیقالاشراف، در کنار مقبره ابنسینا خریداری و کلنگ احداث آن در ۱۴ رجب ۱۳۲۴ توسط شخص ظهیرالدوله، میرزا یوسفخان احتشام لشکر، لشکرنویس باشی همدان و ظهیر حضور، فرزند ظهیرالدوله، به زمین زده شد و کار نظارت بر احداث آن نیز به میرزا یوسفخان، واگذار شد «۱۴ رجب ۱۳۲۴- عصر رفتیم منزل آقاسیدمحمود صدیقالاشراف برای خرید زمین برای ساختن مجلس فوائد عمومی و باغچهای را که متعلق به او چسبیده، به بقعه مقبره شیخ ابوعلیسیناست به مبارکی خریدیم و وقتی طرح میریختیم عوض خاک طرح که باید گچ کوبیده باشد، نقل بادام به روی ریسمان میریختیم، جماعتی بودند، نیم ساعت به غروب آفتاب مانده که یقیناً مبارکترین ساعات بود اول کلنگ را فقیر به دست خودم بر زمین زدم. پس از من میرزا یوسفخان احتشام لشکر، لشکرنویس باشی همدان که از اخوان است، انشاءالله کار این بنای تا آخر رجوع به ایشان خواهد بود و به واسطه این خدمت امیدواریم که تا بنای عدل و مساوات در این بنا برپا باشد، نام نامی این برادر گرامی باقی باشد، کلنگ بر زمین زد. بعد ظهیر حضور، بعد هر کس که حاضر بود شرفا کسب افتخار کردند».
بنا به گزارش شخص ظهیرالدوله، ابعاد و طرح این بنا از این قرار بوده است: «این بنای خللناپذیرمان عبارت است از یک محصوره محروسهای به طول ۴۶ ذرع و عرض ۴۰ ذرع. طولش از مشرق به مغرب، عرضش از جنوب به شمال. رودخانهای که در بهار آب زیادی دارد در طرف مغربش است. درب این حیاط به خیابانی است که در کنار رودخانه است. شش اطاق دو طرف در، به عرض حیاط، برای قراول و سرایدار و محبس و لوازم دیگر. طبقه فوقانیش تلگرافخانه است. در وسط حیاط بنای خود مجلس است که عمارتش دارای یک اطاق خیلی بزرگ و یک ایوان بزرگی و اطاق تحقیق و اطاق رئیس و اطاق دفتر و اطاق قهوهخانه، اطاق حبس محترمین و نوکر و یک اطاق کوچک برای حبس نیم ساعته و یک ساعته محترمین».
ظهیرالدوله در تلاش بود تا همه طبقات اجتماعی و عموم مردم در ساخت بنا مشارکت داشته باشند تا بعداً هیچ کس نتواند ادعای مالکیت کند بنابراین اعلانی عمومی منتشر کرد و از همه مردم خواست تا با اهدای یک کیسه گچ و یک عدد آجر در ساخت بنا مشارکت کنند «۱۵ رجب ۱۳۲۴ - یک اعلانی به این مضمون نوشته، چاپ کرده و در شهر پراکنده شد: برای ساختن عمارتی برای مجلس فوائد عمومی هر یک از صاحبان همت کرمی فرمودند، مولا جزای خیرشان دهد. از آنجاییکه باید در این طور ابنیه آحاد و نفرات مردم شرکت داشته باشند از عموم اهالی بدون استثناء خواهش دارم از صبح جمعه هفدهم تا یک هفته، هر کس یک عدد آجر و یک دستمال گچ، به دست مبارک خودش بیاورد و در پشت بوعلیسینا که زمین برای این کار خریده شده، بریزد. مبادا تکبر مانع بعضی اشخاص بشود. سنگهای خانه کعبه را خود حضرت ابراهیم به دست خودش آورده و گِلکاری کرده است. صفاعلی».
پس از این اعلان، گروههای مختلف مردم اعم از دانشآموزان، اصناف و حتی اقلیتهای مذهبی از جمله یهودیان و ارامنه به صورت گروهی در محل ساخت بنا حاضر شده و ضمن اهداء گچ و آجر، خطابهای نیز قرائت میکردهاند. از جمله دانشآموزان مدرسه مظفریه، و مدارس آمریکاییها در همدان «۱۷ رجب ۱۳۲۴- صبح غالب اخوان تقریباً پنجاه شصت نفر که در باغ حاضر بودیم. از آجر و گچ که دیشب حاضر کرده بودند هر کدام یک آجر و یک دستمال گچ به دست خود برداشته، رفتیم به محل بنایی مجلس فوائد عمومی. آنجا هم غوغا و جمعیتی از همه طبقه مردم بودند که هر کدام آجر و گچ آورده بودند. پنج شش نفر از آقایان مجتهدین و شاهزادگان و اعیان و تجار و وکلای اصناف و سایرین شاید بیشتر از دو سه هزار نفر بودیم که با چه ذوق و شعفی آجر و گچ آورده بودیم. آقایان را میدیدم که باطنا میدانند اگر آسایش و عدلی در ایران انشاءالله برقرار شود، اول جل خودشان در آفتاب است، ولی محض همراهی با مردم و عدلخواهی دروغی، اظهارخوشحالی میکردند. وقتی سهمالسلطنه با تقریباً دویست نفر اجزای حکومتی از فراش و غیره چنانچه دستورالعمل داده بودم با آجر و گچ منظما وارد شده، تعظیم کردند، من خیلی بلند که غالب مردم شنیدند گفتم اگر میدانستید این بنا چقدر مخالف عادات شماست هرگز نمیآوردید. خلاصه عکاس حاضر شده بود، محض یادگار عکسی انداخت. چای عمومی خورده شد و به سلامتی، هر کدام رو به منزلها رفتیم».
در اینجا، ظهیرالدوله به خطابه مفصل دانشآموزان مدرسه مظفری اشاره دارد که به لحاظ ارزش ادبی و محتوایی، عینا آورده میشود «۱۹ رجب ۱۳۲۴- صبح رفتم سر بنایی. امروز بچههای مدرسه فخریه مظفری که تقریباً دویست نفرند و سه چهار سال است که بیچاره مدیرش با هزار جان کندن نگاه داشته است، با معلمین و اجزای مدرسه، آجر و گچ آوردند و یکی از شاگردان خطابه قشنگ فصیحی خواند و پس از خواندن، نسخهاش را که با ژلاتین چاپ کرده بود به من داد که محض یادگار آنها عینا مینویسم: بسمالله الرحمن الرحیم. در تهنیت بنا و تأسیس مجلس شورای ملی همدان به جهت اطفال و متعلمین مدرسه مبارکه فخریة مظفری، انشاء گردید که وقت بردن گچ و آجر به جهت بنای مجلس در حضور حکومت و سایر آقایان قرائت کنند و انا الاقل الاحقر محمد تقی بن الحاج محمدعلی نراقی مدیر مدرسه مبارکه فخریة مظفری همدان. یکشنبه نوزدهم شهر رجب ۱۳۲۴. خطابه شاگردان مدرسه فخریه مظفری: سلام علیکم. بما صبرتم فنعم عقبیالدار، الحمدلله الذی اذهب اللیل مظلمه بقدرته و جاء بالنهار مبصرا برحمته- سپاس بیقیاس و ستایش بیرون از حوصله حواس، بر بناکننده این ۹ طاس و مؤسس این اساس، را لایق و سزاست که به قدرتی شایان در این زمان مینو نشان، شام ظلمانی جهالت ما ایرانیان را به سبب تأسیس انجمن شورای ملی به صبح نورانی سعادت مبدل فرموده- به وصل یوسف گمگشته چشم ما روشن* که میرسد بر یعقوب بوی پیراهن. و درود نامحدود بر اولین نتیجه وجود، اعنی نور پاک و ستر تابناک، بهین فرزند مادر آب و خاک و مهین، سلاله دودمان افلاک، خاتمالانبیاء و سیدالاصفیا محمد مصطفی علیه آلاف التحیة و الثنا و بر آل و اولاد و اهلبیت و احفاد والا نژادش باد، که همه در ردای بحار ولایت و ذراری طیبه أصلاب رسالتند. سیما ابن عمه و وصیه. علی صورت قدرت کردگار* علی اولین نقش صورت نگار* نهان از چه این مغز دارم به پوست* در این پوست مغزی اگر هست اوست. علیه و علیهم من الصلوات ازکیها و من التحیات ایمنها.
و بعد تشکر مینماییم ما نوباوگان وطن عزیز، نخست از سایه خدا و مایه هدی، اعنی ذات ملکوتی صفات، اعلیحضرت قدر قدرت جم نشان، قیصر پاسبان شاهنشاه تاجدار، السلطان مظفرالدینشاه قاجار خلدالله ملکه و سلطانه، و دویم آزاب معنوی و مربی حقیقی و حکمران واقعی خود، آنکه به سلامت فطرت و اصابت فکرت، شمسالدینش چون برابر شمس سهاست و ابن یقطینش مانند یقطین بیبها. بوذرجمهر شغاشیة فضل به دوش کشد و ارسطاطالیسش در حاشیه حزم به تقدیس رود. چندان به اصابت عدل و حصافت عقل کار به تقدیر و تکوین و تنویع و تلوین نموده، که همه ممالک مفتضحه، مسالک متضحه گشته و آن مقدار به حسن خو و بشر رو، با مردم طریق رفق پیموده که در پناه حضرتش، هر مطاع شرس مطیع سلس شده، مقر و منکر فضلش را به اتراب و اقران مذعن، و مقبل و مدبر شرفش را برهمال و امثال معترف، باذل تلید و طریف کافل و ضیع و شریف اعنی ملازمان حضرت مستطاب اجل اشرف غوث الملهوفین ظهیرالمله و الدین، منیر الظلمه آقای ظهیرالدوله وزیر تشریفات و حکمران همدان و مضافات. (خجالت کشیدم از نوشتن اسم خودم، خواستم ننویسم دیدم سجع و قافیة خطبه بچه ها به هم می خورد و البته رضا نخواهند بود) ارواحنا فداه که الحق ذات فرخنده سماتش برای ما موهبتی والا از جانب عالم بالا و این چنین وجودی چون کیمیا ناپیداست. آری- شرح مجموعه گل مرغ سحر داند و بس* که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست. که با جدی وافی و سعی کافی، برای ما نونهالان، بنای انجمن شورای ملی گذاشته و ما را بدین وسیله از تیه جهالت و بربریت به شاهراه سعادت راهی فرموده اند.
ما راست که به شکرانه این نعمت در این زمان بهجت اقتران، راست نشینیم و تاج عزت و اعتبار را بر تارک افتخار، کج گذاریم. ای پدران تاجدار و ای بزرگان با اقتدار! اگر شما قدر این مجلس را نمیدانید، ما نونهالان میدانیم. هان این انجمن شورای ملی، روضهای است که خاک عنبرینش گلهای سیادت و سعادت رویاند و حوزهای است که به جواهر حقائق و معارف بر و دوش مجلسیانش را آراید. مصطبهای است که متعلمینش را درس حکمت و صنعت دهد و مدرسهای است که بر مزارع خوشیده نوآموزان، باران علوم کالغیث الهاطل سرازیر کند. مجلسی است که هیأت جامعه اسلامیت را رونق و قوت دهد و محضری که ریشه توحش و همجیت از عموم ملت بر کند. محکمهای است که زبردستان را زیردست و ظالمین را خوار و پست سازد و انجمنی که مظلومان را داد دهد و بندگان را آزاد دارد. مکتبی است که مبتدیان را علم و صنعت آموزد و دبستانی که متعلمان را حکمت و دانش بخشد. آری این هر آن خانه است که دولت را با ملت آشتی معنوی دهد و آن کاشانه است که بیگانگان را آشنا نماید. گلشنی است که ماحی ظلم و استبداد بود و گلستانی که قاطع ریشه نفاق و شقاق شود. سرایی است که دوئی و دوری ملت را به نزدیکی و اتحاد مبدل سازد و خانی که گردنکشان را گردن بسته، به کنجی نشاند. گلبنی است که فقر و مسکنت از عموم ملت زایل نماید و گلستانی که گلهای اتحاد و یک رنگی در میان امت رویاند. پس ای پدران ما بجوشید و بخروشید و به ما نونهالان تأسی نموده، خشت و خاک این بنای اقدس را به دوش محبت کشیده، کنگره این شروع مقدس را به اوج کیوان بکشید. بلبل عاشق تو صبر خواه که آخر* باغ شود سبز و سرخ گل به درآید. زنده باد شاهنشاه ایران، پاینده باد حکمران همدان.
به گفته ظهیرالدوله، طبقات مختلف اجتماعی در این کار مشارکت داشته و بعضی کارها در اینباره، موجبات تماشا و تفریح مردم نیز میشده است «۲۰ رجب ۱۳۲۴- صبح رفتیم سر بنایی، که مردم دسته دسته از روز جمعه تا به حال آجر و گچ میآوردند و تا جمعه دیگر هم خواهند آورد. لوطی باشی اینجا کار مضحکی کرده بود. خودش و عمله جات نقاره خانه و میمون بازها با میمون و خرسهاشان آجر و گچ آورده بودند و میمونها را هم هر کدام یک آجر و یک دستمال گچ به دست و سرشان گذارده و داده بودند».
اقلیتهای مذهبی به ویژه ارامنه و یهودیان نیز در این کار مشارکت داشته و دانشآموزان مدرسه فرانسوی- یهودی آلیانس نیز همچون دانشآموزان مدرسه مظفری، به صورت گروهی آجر و گچ آورده و در ساخت بنا مشارکت میکنند «۲۲ رجب ۱۳۲۴- صبح رفتم سر بنایی که عملهجات مشغول پی کندن بودند و مردم هم دسته دسته آجر و گچ میآوردند. شاگردان مدرسه آلیانس که بیشترشان اسرائیلی هستند، با رئیسشان که فرنگی است، خیلی منظم آمدند. چهارصد نفرند. مدرسه دخترها هم دارند. ولی بیشترشان دخترهای اسرائیلی هستند. گویا هفتاد هشتاد نفر شاگرد دختر داشته باشند. ۱۰ پانزده نفرش مسلمانند. پس از آن که آجرها را به جای خودش گذاشتند، خطابه منظومی خواندند و خیلی تشکر کردند که حالا یهودیها خیلی راحتتر و آزادتر از هر زمانی هستند».
با نظر ظهیرالدوله مقرر میشود، جلسات بعدی مجلس تا آماده شدن ساختمان مجلس، در مسجدی در همان نزدیکی که فیالحال برای ما مشخص نیست کدام مسجد بوده است و به همان ترتیب ۱۰ روزه برقرار باشد. مجلس فوائد عمومی با پایان کار ساختمان آن، در ساختمان جدید کار خود را ادامه میدهد و با امضاء فرمان مشروطیت و موافقت مظفرالدینشاه با تأسیس مجلس شورای ملی، انتخابات در همدان براساس نظامنامه ابلاغی انجام و شیخ محمدتقی، با لقب «وکیلالرعایا» به عنوان اولین نماینده مردم همدان در مجلس شورای ملی روانه تهران و مجلس شورای ملی میشود و ساختمان مجلس فوائد عامه عملاً به ساختمان مجلس شورای ملی در همدان مبدل میشود «۲۰ رجب ۱۳۲۴- عصر رفتیم به مسجدی که تعمیر کردهاند و تا مجلس بزرگ ساخته نشده است، مجلس فوائد عمومی ۱۰ روز به ۱۰ آنجا منعقد خواهد شد. وکلا همه حاضر شدند. برای وکلای ملل خارجه چون در مسجد میگویند نباید بیایند و حال آن که در مسجدالنبی، خدمت خود پیغمبر و خلفا میآمدند، مکتبخانه کوچکی که چسبیده به مسجد است حاضر کرده و یک در از آنجا به توی مسجد باز کرده بودند. این مجلس در مسجد هم بیتماشا نبود، روحانیت غریبی داشت. اگر کسی ملتفت بود میدید که خیال جالسین پر جرأتتر و راحتترند تا جای دیگر. به قدری مردم پر دل شده بودند که پس از پرداختن قسط مالیات به طریق مقرره صحبت کمی نان و نیاوردن و انبار کردن گندم از هر گوشه در گرفته و بلندتر میشد».
تشکیل مجلس فوائد عامه و دیگر اقدامات ظهیرالدوله در همدان مورد تأیید و قدردانی علما، روشنفکران و محافل سیاسی کشور به ویژه مشروطهخواهان قرار گرفته تا جاییکه علاوه بر علما طراز اول کشور از جمله سیدعبدالله بهبهانی که نامه وی به ظهیرالدوله در بالا آورده شد، رجال و شخصیتها نیز مراتب قدردانی خود را اعلام میکردند. ضیاءالملک، از خوانین همدان و از صاحب منصبان و با نفوذان قاجاری، سخنرانی قرائی در تهران در تأیید اقدامات ظهیرالدوله میکند و خبر این اقدامات در روزنامههای تهران و دیگر ولایات به ویژه خطه شمال کشور منتشر و به نیکی از آن یاد میشود.
از جمله تصمیمات قابل ذکر مجلس فوائد عامه جلوگیری از تخلف بانک شاهنشاهی همدان در کم کردن تومانی سه شاهی از اسکناس است. ظهیرالدوله در اخبار دهم رمضان همان سال آورده است: «شب در مجلس فوائد عمومی جماعت صراف تظلم کردند که بانک شاهنشاهی اسکناس را تومانی سه شاهی کم میکند و حال آن که حق ندارد. در صورتیکه عوض اسکناس یک تومانی که به دست مردم داده است، یک تومان طلا گرفته است. رئیس بانک شاهنشاهی همدان را که در مجلس حاضر بود، طرف نموده خیلی گفتگو و قاله قاله شد. آخر رئیس بانک را مجاب کرده، التزام گرفتند که دیگر و هیچ، کم نکند. به به از مجلس فوائد عمومی همدان که اینطور کار میکنند. طهران سالهاست که میخواهند این حرف را با رئیس بانک بگویند نه میتوانند، نه او قبول میکند».
منبع مطالب: کتاب اوضاع سیاسی اجتماعی همدان در خاطرات ثلاث
انتهای پیام
نظرات