غلامرضا شمسی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: شاهنامه روایت زندگی نخستین پادشاه آنان را تا پایان فرمانروایی ساسانیان در بر دارد و چکیده نگرش آنان را درباره انسان برتر یا قهرمان یا پادشاه آرمانی پدیدار میسازد.
وی خاطرنشان کرد: باشکوهترین اما نجیبترین سیمای دوران اساطیری این حماسة سترگ کیخسرو بوده که با درآمیختنِ عدالت الهی با عدالت شاهی جامعترین تصویر از آرمانشهر ایرانی در وجود او آشکار گشته است.
این پژوهشگر اضافه کرد: کیخسرو، این شاه دیرینهسال که همچون جُدهشتر در مهابهارت، حماسه بزرگ هندوان، از آزمودنِ مرگ معاف است و با تنِ زنده به جهان دیگر میرود تا در پایان زمان باز به یاری سوشیانس به زندهگری بپردازد و مردمان را جاودانگی بخشد در شاهنامه حضوری متفاوت از شاهان دیگر دارد و نماد خردمندی و مهربانی و عدالت است.
شمسی بیان کرد: فردوسی برای ترسیم این چهره به بازآرایی و بازسازی اجزای روایت پیشین دست زده و با تکیه بر ذهنیات طبیعی و عام و ثابت بشری در طی زمان و مکان شاه زنده اساطیر کهن را چنان باز آفریده است که هماره معاصر است و برای ادراک و احساس کردن وجه اساطیری وجود وی، خواننده و شنونده نیازی به آگاهی از شکلهای تاریخی و گذشتة حکایت ندارد.
وی ادامه داد: فردوسی در ابتدای پادشاهی کیخسرو، ویژگیهای او را در قالب تمثیل درخت سروی سرسبز و سربلند در باغِ کاخ، چنین بیان میکند"به پالیز چون برکشد سرو شاخ/به بالای او شاد باشد درخت/سزد گر گمانی برد بر سه چیز/هنر با نژادست و با گوهر است/سر شاخ سبزش برآید ز کاخ/چو بیندش بینادل و نیکبخت/کزین سه گذشتی چه چیزست نیز/سه چیزست و هر سه بهبنداندرست".
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: هنر در شاهنامه فردوسی در معانی کاردانی، پاکدامنی و دانش به کار رفته است و توجّه به نژاد خالص ایرانی یا «آزاده» بارها در شاهنامه فردوسی آمده است؛ گوهر به معنای فرّ، در پهلوی به صورت خُرّه و در فارسی میانه مانوی قره و در اوستایی خورنه آمده نیرویی کیهانی و ایزدی است که بر اثر خویشکاری ورزیدن، مردم به صورت قدرت ثروت موفقیت و جز آن بر زندگی مردم اثر میگذارد و شکل میپذیرد و از نیروی این نور است که کسی در کمالات نفسانی و روحانی کامل و از سوی خداوند از برای راهنمایی مردمان برانگیخته شود و به مقام پیامبری رسد و شایسته الهام ایزدی شود.
شمسی یادآور شد: در اوستا کیخسرو بسیار بیشتر از دیگر پهلوانان کیانی ستوده شده است. در فروردین یشت، بندهای ۱۳۳ تا ۱۳۵، فرهوشیهای هفت شهریار کیانی پیش از روزگار کیخسرو و یکجا ستوده میشوند، در حالیکه فرهوشیِ او جداگانه با توصیفاتی برجسته مورد ستایش قرار میگیرد.
وی اظهار کرد: کیخسرو با این خصوصیات شخصیتی بینظیر در شاهنامه فردوسی دارد که آرمانهای ایرانیان را در گفتار، کردار و پندار خود آشکار می سازد و منظور فردوسی از بازآفرینی شیوه حکومت این پادشاهان در آن هنگام که حیثیت ملی و اخلاقی ایرانیان دچار مخاطره شده، بیگمان آن بود که این ملّت را به وسیله یادآوری مفاخر گذشته متذکّر سازد که باید اخلاق نیاکان و پدران غیور را سرمشق زندگانی مادی و معنوی قرار دهند و در برابر بیگانگان مبارزه قوی کنند.
انتهای پیام
نظرات