• پنجشنبه / ۹ مرداد ۱۴۰۴ / ۰۱:۳۵
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1404050905242
  • خبرنگار : 71573

مردی که همه‌چیز را فراموش کرد جز عشقش

مردی که همه‌چیز را فراموش کرد جز عشقش

در مراسم بزرگداشت مرتضی کاخی او را شعرشناس برجسته‌ای معرفی کردند که گوهر شعر را می‌شناخت و عشقش به شعر به قدری بود که در سال‌های پایانی زندگی جز شعر همه چیز را به فراموشی سپرده بود.

به گزارش ایسنا، مراسم یادبود مرتضی کاخی، شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی و دیپلمات سابق که مهرماه از دنیا رفت و خبر درگذشتش پس از حدود ۹ ماه رسانه‌ای شد،  هشتم مرداد در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

شعرشناس برجسته

بهرام پروین گنابادی، پژوهشگر  و استاد دانشگاه که اجرای این برنامه را بر عهده داشت، با اشاره به دیپلمات بودن مرتضی کاخی، گفت: او به عنوان وابسته مطبوعاتی در سفارت‌ انگلستان حضور داشت، چیزی که امروزه به آن رایزن فرهنگی می‌گویند. بخشی از خدمات فرهنگی و حقوقی کاخی در آنجا بود؛ تعیین مرز آبی ایران و انشای قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر از آن جمله است. او بعد از بازنشستگی از وزرات خارجه، به کارهای فرهنگی رو آورد؛ از سرویراستاری انتشارات علمی و فرهنگی تا انتشار  جلد سوم دایرةالمعارف مصاحب.

او سپس گفت: بعد دیگر شخصیت کاخی شعرشناسی اوست؛ حدت ذهنی، تیزهوشی و دقتش از او شعرشناسی برجسته ساخته بود. شوخی نیست وقتی آقای شاملو می‌خواست شعر خود را دکلمه کند، قبل از ضبط می‌خواست حتما آقای کاخی حضور داشته باشد. کاخی می‌رفت و بعد شاملو شعرش را می‌خواند و اگر آقای کاخی نظری می‌داد، مرحوم شاملو  استفاده می‌کرد.

گنابادی اظهار کرد: مرحوم کاخی برخلاف چهره مغرورش، آدمی بود دانا، متواضع و دوست‌داشتنی. او پاکدلی عجیبی داشت که از  یک دیپلمات و با توجه به حدت ذهنی او، این پاکدلی توقع نمی‌رفت. کاخی حیات پرباری داشت.

تاخیر در اعلام خبر درگذشت

 

هرمز همایون‌پور، مترجم و مسئول مجله نقد و بررسی کتاب تهران نیز در این مراسم در سخنانی بخشی از یادداشت جعفر میرفخرایی را درباره زندگی شخصی کاخی که قرار است در این مجله منتشر شود، خواند و درباره مهمان‌نوازی او سخن گفت.

او با اشاره به تأخیر در اعلام خبر درگذشت و بیماری کاخی، یادآور شد: از حدود ۱۱ ماه پیش، ارتباط کاخی با همه دوستانش قطع شده بود و به این ترتیب خبر درگذشت او با تأخیر چندماهه اعلام شد.

همایون‌پور به دوستی نزدیک مرتضی کاخی و اردشیر لطف‌علی اشاره کرد و بخش‌هایی از اخوانیه‌ای شامل ۷۵ بیت را که میان آن‌ها رد و بدل شده بود، خواند و یادآور شد: اخوانیات از هنرهای ناشناخته کاخی است.

گوهر شعر را می‌شناخت

ساعد باقری، شاعر و پژوهشگر در سخنانی در این مراسم گفت: تا جایی که در موضوع شعر معاصر و سلایق نسبت به آن مطالعه کرده‌ام اغراق نیست بگویم، معدود هستند کسانی که سلیقه‌، سواد و ذوقشان چنان به کار آمده که شعر را  از غیر شعر می‌شناسند و دسته‌بندی نمی‌کنند که مثلا اگر کسی پسندش شعر اخوان است نمی‌تواند شعر بیژن الهی را بپسندد. این موضوع را هم در انتخاب دکتر کاخی در کتاب «روشن‌تر از خاموشی» و تنوع اسم‌ها می‌توانید ببینید و هم در مقالاتی که نوشتند و مصاحبه‌هایی که کردند.

او خاطرنشان کرد: کاخی انسانی صاحب دانش، فضل و بینش، منصف و پذیرا بود. او آدمی بود که چیزی را تحمیل نمی‌کرد. در میان بزرگانی که با آن‌ها سروکار داشتم شاید دیگری را که چنین باشد، به یاد نیاورم. البته شاید دیگران هیبتی داشتند که باعث می‌شد شما اگر نقدی هم به حرفشان داشتید، جرأت نمی‌کردید که بیان کنید ولی کاخی به گونه‌ای بود که راحت می‌توانستید سخنش را نقد کنید. گفتم اهل انصاف بود اما شاید در تنها موردی که از این دایره خارج می‌شد که گاه به تعصب هم می‌کشید، درباره خراسانی‌ها و همشهریانش بود.

 این شاعر خاطره‌ای درباره داوری کاخی در جایزه کتاب سال شعر ایران ( قیصر  امین‌پور) تعریف کرد و یادآور شد: کاخی گوهر شعر را می‌شناخت.

او سپس خاطره‌ای از بزرگداشت محمد قهرمان که به مناسبت رونمایی تصحیح او از صائب تبریزی برپا شده بود، بیان کرد.

 باقری با اشاره به انتقادهایی که از تصحیح قهرمان داشت، ادامه داد: آقای کاخی از این ماجرا برافروخته شد. گفتم آقای قهرمان چیزی نگفت و این توجهش را جلب کرد. آقای کاخی گفت انتظار داشتی بگوید «مردک بزرگداشت جای این حرف‌هاست؟!»

او همچنین درباره انتخاب‌های درست کاخی از سخنان و متن‌ها در کتاب «روشن‌تر از خاموشی» توضیحاتی داد. 

باقری با تأکید بر اینکه در نقد کاخی نگرانی‌ای وجود نداشت، اظهار کرد: ابروهای کاخی برای سؤال در هم می‌رفت و نه برای دلخوری. 

این شاعر با اشاره به بیماری آلزایمر کاخی گفت: در این سال‌ها ایشان دوستانش را نمی‌شناخت، آیا دوستانش هم او را نمی‌شناختند؟ پدرم ۱۷ سال آلزایمر و پارکینسون داشت، این بیماران عواطف را در اوجش درک می‌کنند و بی‌توجهی و توجه را می‌دانند. دوستانش ۱۱ ماه سراغی از او نگرفتند. امیدوارم زمینه برای پدید آمدن کسانی که چون کاخی گوهر شعر را بشناسند، فراهم شود.

غرق در کار فرهنگی بود

سپس بهرام پروین گنابادی با تأکید بر اینکه کاخی غرق‌شده در کار فرهنگی بود گفت: در سال ۱۳۹۶ در تماسی به من گفت می‌روم به بچه‌هایم سر بزنم و مدت کوتاهی بعد برگشت. زمانی که به او گفتم  چه شد برگشتید؟ گفت دلتنگ بچه‌هایم بودم و آن‌ها را دیدم اما دیدم نمی‌توانم آنجا بمانم، نه زبان فارسی بود و نه موسیقی. من مال اینجا هستم حتی اگر  بقالی سرم کلاه بگذارد، با تعارف‌هایی که دارد، لذت می‌برم. دیدم آنجا غریبم. هر وقت  منزلش می‌رفتید،  همیشه موسیقی پخش می‌شد و او زمزمه می‌کرد. موسیقی که با شعر پیوند دارد، از لوازم زندگی‌اش بود.

پروین گنابادی با بیان اینکه نمی‌خواستیم برخی مسائل  از جمله بیماری کاخی اینجا مطرح شود، گفت: برخی دوست ندارند بگویند اما پدر بنده نیز  این بیماری را داشت. آخرین بار که پدرم را به دکتر بردم و سی‌تی‌اسکنش را دید تعجب کرد و پرسید ایشان پرستار دارد؟ گفتم: خیر، حتی سر کار هم می‌رود. گفت سر کار می‌رود؟! او  نباید تکان بخورد. چطور سر کار می‌رود؟ به دکترش گفتم: صبح او را سر کارش می‌برم و بعدازظهر با آژانس برمی‌گردد. به مدیرش هم درباره بیماری‌اش گفته‌ام که گفت او فیش‌هایی را که می‌نویسد، همه درست هستند. دکتر آن زمان گفت: در بیماری آلزایمر دو چیز از یاد نمی‌رود، شخصیت ذاتی دوران کودکی و  اینکه فرد عشق را فراموش نمی‌کند. پدر شما عاشق کارش است. پدر من تا پنج روز قبل از فوتش سر کار می‌رفت. کاخی با آنکه همه چیز را فراموش کرده بود اما شعر فارسی را زمزمه می‌کرد و  این شگفت‌انگیز است. او غرق‌شده در فرهنگ ایران بود، با شعر زندگی کرد و به همین عشق زنده بود.

او در ادامه درباره مهمان‌نوازی و آداب‌ مهمان‌نوازی کاخی گفت و این آداب‌دانی را نشأت‌گرفته از اصالت فرهنگ ایرانی خواند.

صراحتی که کاخی داشت


فرهاد طاهری، پژوهشگر تاریخ فرهنگ نیز با اشاره به آشنایی‌اش با مرتضی کاخی گفت: برای نخستین بار نام کاخی را در  کلاس درس ادبیات قیصر امین‌پور  در سال ۱۳۷۱ شنیدم و اولین دیدار ما در سال  ۱۳۷۵ بود؛ از زمانی که نام او را شنیده بودم تا روزی که اولین دیدار ما حاصل شد، آشنایی‌ام مختص به نوشته‌ها و تصاویری بود که از او در مطبوعات  منتشر می‌شد. چهره او در تصاویر، چهره آدمی بود که نمی‌توان به او نزدیک شد اما زمانی که کاخی را دیدم، با توجه به تعریف اتابکی و توجه و رفتارهای کاخی تصوراتم فرو ریخت.  چهره او در تصویرها  با رفتارش متفاوت بود.


او در ادامه با اشاره معیارهایی برای شناخت چهره‌های فرهنگی گفت: برای شناخت شخصیت‌های فرهنگی دو معیار داریم؛ آثار مکتوب و نوشته‌هایشان که این آثار مکتوب در تاریخ هست و می‌توان بر اساس نوشته‌ها تحلیلی از درک ایشان بر مسائل ادبی داشت. بخش دوم منش اخلاقی و شخصیت. او یک شخصیت فرهنگی است. لزوما یک شخصیت فرهنگی اخلاقی پسندیده و متعالی ندارد. گاه اخلاقی را از شخصیت‌هایی معاصر می‌بینم که امیدوارم مشاهیر بزرگ ادب ما چون فردوسی و سعدی و مولانا  مانند این شخصیت‌های معاصر نباشند، رفتار و شخصیتشان همان باشد که در آثارشان  نمود دارد. بنابراین نمی‌توان کسی را که در حوزه‌های مختلف آثار  ارزنده‌ای خلق کرده، لزوما انسان شایسته‌ای دانست.

‌طاهری سپس با طرح این موضوع که چگونه می‌توانیم آدم‌های مختلف را ارزیابی کنیم، گفت: به نظرم برای فهم اینکه آدمی در زمانه خود چقدر روشنفکر است و چقدر درک دقیقی از جامعه خود دارد، باید سه تعصب رایج را درباره آن فرد بررسی کرد؛ تعصب به تاریخ، تعصب به فرهنگ که نمودش در ادبیات است و تعصب به جغرافیا. همه مردم و روشنفکران تعصب به تاریخ و فرهنگ و جغرافیا را دارند که این موضوع جدا از علاقه‌مندی و شیفتگی‌ است که امر پسندیده‌ای است؛ شخصی بدون اینکه کتابی درباره قاجار خوانده باشد، بر اساس اطلاعاتی که از قاجار در کتاب درسی به یاد دارد، از ناصرالدین شاه بد می‌گوید یا تصویری از ایران باستان ندارد و شیفته آن است، کتابی در مقوله زبان نخوانده اما به فارسی سره گرایش دارد، گرایش به فارسی سره که امروز  در جامعه شاهد آن هستیم از تعصب به زبان می‌آید  که ناشی از نوعی جهل است. تعصب به جغرافیا که به نوعی بوم‌زدگی و زادگاه‌زدگی است؛ مشاهیری را که همشهری‌ات هستند بپسندی بدون آنکه اثرشان را بخوانی که این تعصب منجر به قضاوت نادرست می‌شود. تعصب به مشاهیر هم اخیرا اضافه شده است؛ می‌بینیم فردی اثری از چهره مشهوری نخوانده و شناختی از  او ندارد اما نسبت به او تعصب دارد.

طاهری با بیان اینکه مرحوم کاخی  از تعصب به جغرافیا پرهیز داشت، اظهار کرد: بارها از زبان دکتر کاخی درباره خیلی از شخصیت‌های همزمان و هم‌روزگار و هم‌ولایتی خود، تحلیل دقیقی شنیدم، به او می‌گفتم بنویسید که می‌گفت صلاح نمی‌دانم. بار اول از زبان دکتر کاخی درباره برخی از شخصیت‌هایی که در جامعه ما درباره آن‌ها بسیار غلو می‌شود، شنیدم چون کاخی برکنار از جغرافیا و تعصب به زادگاه بود خیلی صمیمانه و با صداقت درباره بزرگان ادب فارسی سخن می‌گفت. در جایی این نکته را گفته‌ام که ما در دانشگاه‌ها رشته ادبیات نداریم بلکه ستایش ادبیات فارسی داریم.

او سپس با بیان اینکه زمانی که به قضاوت درباره دیگران می‌رسیم ملاحظه‌کاری داریم و معمولا با صراحت حرف نمی‌زنیم، خاطراتی از مرتضی کاخی درباره صراحت او بیان کرد: نخست خاطره‌ای از دیدار یک استاد ادبیات هندی با هوشنگ ابتهاج (ه‍.الف.سایه) که مرتضی کاخی هم به صورت اتفاقی در منزل سایه حضور داشت و این دیدار همزمان با انتصاب یکی از شخصیت فرهنگی در پست دولتی بود. بین این استاد هندی و کاخی بحثی شروع شد مبنی بر اینکه آیا این شخصیت فرهنگی صلاحیت تصدی این امر را دارد یا نه. کاخی  معتقد بود نمی‌شود کسی که صرفا فلسفه و ادبیات می‌داند در مصدر امور قرار گیرد، تصدی امور یک امر اجتماعی است و باید درک درستی از اجتماع داشت. انسان بودن و دلسوز بودن و مسئولیت داشتن ربطی به حافظ و سعدی و مولانا ندارد، من هم مستمع بودم و به نظرم رسید تنها کسی که سیاسی است و می‌تواند اظهار نظر کند، سایه بود اما او هیچ اظهار نظری نکرد و سکوت مطلق بود تا مبادا کسی از او برنجد.

او ادامه داد: خاطره دیگر مربوط به مراسم آبگوشت‌خوران انتشارات علمی و فرهنگی است. این انتشارات مراسم آبگوشت اول ماه داشتند که در آن مراسم کاخی هم حضور می‌یافت. شخصیت فرهنگی بسیار معروف و سرشناسی نیز در این مراسم دعوت داشت که تحصیلاتش را در انگلستان گذرانده بود. این فرد به مرحوم کاخی گفت چهره شما آشناست، مرحوم کاخی گفت،  زمانی که دانشجو بودید، من وابسته مطبوعاتی بودم و برای تمدید ویزا مراجعه می‌کردید، من می‌توانم بگویم چهره شما آشناست اما شما نمی‌توانید این را بگویید.

طاهری نیز بخش‌هایی از اخوانیه بلند پرویز اتابکی درباره مرتضی کاخی را خواند.

انتهای پیام 

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha