به گزارش ایسنا، از زمان آغاز «عملیات طوفان الاقصی» مقاومت فلسطین، جامعه صهیونیستی پیوسته مخالفت خود را با رویکرد کابینه «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مدیریت اوضاع ابراز کرده است. این مخالفت با نویسندگان و تحلیلگران چپگرا آغاز شد و پس از آن جناحهای سیاسی طرفدار صلح نیز به آن پیوستند. در ابتدا، آنها به جنگ تن دادند، اما به تدریج با ارتکاب «نسلکشی» توسط ارتش اشغالگر و همچنین عدم موفقیت آن در دستیابی به پیروزی سریع، آنطور که امیدوار بود، شروع به جدایی کردند.
این موضوع به خانوادههای زندانیان صهیونیستی که در اسارت مقاومت در غزه هستند، گسترش یافت. همزمان، صداهای مخالفان سیاسی بلند شد و کابینه نتوانست در به دست گرفتن قدرت، مطابق با مسیر سیاسی تعیینشده، موفق شود.
با این حال، این مخالفت فزاینده از روندی پیروی میکند که رژیم صهیونیستی در جنگهای قبلی خود به آن عادت کرده است و کابینه طبق قانون و سنت رژیم، تجربه، توانایی و حمایت مشروعی دارد که آن را قادر میسازد تا با این رویه بهویژه در طول جنگ، مقابله و بر آن غلبه کند.
امروز، کابینه نتانیاهو که برای تهاجم جدیدی به نوار غزه بسیج شده است، با دو واقعیت بیسابقه روبهرو است:
اول، ارتش در حال ورود به جنگ است، اگرچه نظرسنجیها نشان میدهد که اکثر جامعه صهیونیستی موافق ادامه آن نیستند.
دوم، اعتراض همین ارتش به دور جدید جنگ، مانند گذشته، محدود به ارزیابیها و مشورتهای بین سیاستمداران و پرسنل نظامی نبوده است. بلکه نه تنها در حرف، بلکه در عمل نیز علنی شده است.
این رویه با تشکیل جنبش «سربازان در خدمت زندانیان صهیونیستی» گامی گستردهتر و عمیقتر از آنچه رژیم صهیونیستی به آن عادت داشته است، برداشته است. این جنبش نه تنها از نتانیاهو خواست که به عنوان امنترین و هموارترین مسیر برای بازگرداندن زندانیان، وارد مذاکره شود، بلکه اشغال شهر غزه توسط ارتش را نیز رد کرد و آن را «غیرقانونی»، «خیانت به زندانیان و مردم صهیونیست » و «خطری برای جان زندانیان» توصیف کرد.
این جنبش که اکنون بیش از ۴۰۰ نیروی ذخیره عضو دارد، به خاری در چشم نتانیاهو تبدیل شده و به دلایل مختلف او را نگران و وحشتزده کرده است:
۱. حضور این جنبش به تدریج در حال تقویت است، زیرا اعضای آن افزایش مییابد و گفتمان آن به مرور زمان در جامعه صهیونیستی حامی پیدا میکند. این جنبش با ابتکاری در اکتبر گذشته راهاندازی شد که توسط ۲۰۰ سرباز امضا گردید. سپس شروع به جمعآوری امضای الکترونیکی کرد و صدها نیروی ذخیره به آن پیوستند و تعداد آنها در حال افزایش است.
۲. این جنبش خدمت سربازی در نوار غزه را رد میکند، زیرا معتقد است که این امر به خطر انداختن جان زندانیان صهیونیستی کمک میکند. این جنبش این موضوع را به وضوح در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد و اظهار داشت: «ما با خدمت سربازی در غزه موافقت نخواهیم کرد، زیرا منجر به مرگ سربازان ربوده شده میشود و فقط به نفع کابینه افراطی است».
البته این امتناع با آنچه جامعه حریدی بیان میکند، متفاوت است که مبتنی بر دلایل مذهبی و مطابق با سنتهایی است که از زمان تأسیس رژیم صهیونیستی، مشخصه آن بوده است. موضع جنبش «سربازان در خدمت زندانیان صهیونیستی» از این جهت متفاوت است که به هیچ وجه سربازگیری اجباری را رد نمیکند، بلکه سربازگیری اجباری برای شرکت در جنگ علیه غزه را رد میکند. این جنبش این موضع را به عنوان یک «تصمیم داخلی» توصیف میکند، عبارتی جدید در عرصه سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی که خودداری از شرکت در جنگ را «میهنپرستانه» توصیف میکند، اقدامی که در تضاد یا متناقض با تمام رویههای قبلی است.
این جنبش این موضع را ماهها پیش در بیانیه تأسیس خود توجیه کرد، زمانی که اظهار داشت: «ما - سربازان ذخیره، سربازان عادی و افسران - بدینوسیله اعلام میکنیم که نمیتوانیم تحت این شرایط ادامه دهیم. جنگ در غزه برادران و خواهران ربودهشده ما را به مرگ محکوم میکند.»
۳. جنبش مذکور، نیات نتانیاهو را افشا میکند و او را به عنوان یک «افراطی» و «سیاستمداری که همه چیز را برای بقای خود فدا میکند»، توصیف میکند. همین امر باعث شد دوباره دلایل واقعی نخست وزیر برای ادامه جنگ زیر سؤال برود که هدف نخست وزیر نوعی «طفرهروی سیاسی» است، نه آنچه او در سخنرانی خود در مورد پیروزی قاطع، بازگرداندن بازدارندگی و دستیابی به اهداف اصلی وعده داده شده تلآویو تبلیغ میکند.
۴. جنبش مورد بحث، خود را به افشای نیات نتانیاهو محدود نمیکند، بلکه خواستار پاسخگویی او، به همراه سیاستمداران همسو با او و فرماندهان نظامی است که از او در تشدید جنگ علیه غزه حمایت میکنند. این پاسخگویی بر سه عامل استوار است: فقدان مشروعیت کابینه برای ادامه جنگ؛ قرار گرفتن زندانیان در معرض آسیب، از گرسنگی تا مرگ، در صورت ادامه نبرد و سوم اینکه نتانیاهو آشکارا منافع شخصی خود را بر منافع عمومی رژیم صهیونیستی ترجیح میدهد.
۵. این جنبش از منظر فهم و درک اجتماعی رایج رژیم، استدلال سیاسی و اخلاقی قدرتمندی دارد، به این معنی که نه تنها توسط کسانی که پیوسته از خدمت سربازی امتناع ورزیدهاند، یا توسط کسانی که در این جنگ هزینهای نپرداختهاند، یا حتی توسط کسانی که به صورت شفاهی و از راه دور در آن دخیل بودهاند، بلکه توسط کسانی که خود در این جنگ شرکت داشتهاند، آغاز شده است. این نکته توسط «مکس کریش» سربازی که به آن پیوسته است، بیان شد، زمانی که گفت: «به عنوان سربازانی که در این جنگ خدمت کردهاند و به آینده اسرائیل اهمیت میدهند، وظیفه میهنپرستانه ماست که از شرکت در این جنگ خودداری کنیم.» این سرباز اظهارات خود را بر اساس بیانیه تأسیسی جنبش، که موضع اعضای آن را بیان میکرد، بنا نهاد: «ما که با ایمان خدمت کردهایم و همچنان خدمت میکنیم و جان خود را به خطر میاندازیم، بدینوسیله اعلام میکنیم که اگر کابینه فوراً مسیر خود را تغییر ندهد و توافقی برای بازگرداندن زندانیان به خانههایشان حاصل نکند، ما قادر به ادامه خدمت نخواهیم بود... برای برخی از ما، از قبل از خط قرمز عبور شده است. روزی که ما با قلبهای شکسته خدمت را متوقف خواهیم کرد، به سرعت در حال نزدیک شدن است.»
۶ - این جنبش، نماینده اصلی جنبش غیرنظامی ضد جنگ است که توسط خانوادههای زندانیان نمایندگی میشود. در ماههای گذشته، آنها به دنبال حمایت قوی و مؤثر ارتش برای درخواست خود برای توقف جنگ بودهاند، اما بیفایده بوده است. آنها حتی مجبور شدند با خود «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا تماس بگیرند و نتانیاهو را برای توقف جنگ و نجات فرزندانشان تحت فشار قرار دهند.
امروز، خانوادههای زندانیان در حال جمعآوری حمایت از جنبش «سربازان در خدمت زندانیان صهیونیستی» هستند که به عنوان یک اهرم غیرنظامی در خدمت به این خانوادهها عمل میکند و با جذب هوادارانی از خارج از خانوادههای زندانیان که تعدادشان بیشتر است، گسترش مییابد.
البته، این جنبش مانع از ادامه جنگ نتانیاهو برای اشغال شهر غزه، آنطور که میخواهد، نخواهد شد، به ویژه که او نیروهای نظامی را بسیج کرد و چهل هزار سرباز ذخیره را در موج اول بسیج فراخواند. با این حال، بدون شک این جنبش یکی از کارتهای فشار علیه او در حال حاضر است و اهرم فشاری است که در صورت بازجویی یا محاکمه، او را در آینده نگران خواهد کرد. در هر صورت، این جنبش به یکی از اعتراضات یا انتقادات اصلی به تلاشهای او برای اشغال غزه تبدیل شده است، همانطور که کریش اظهار داشت: «هر اقدامی که ادامه خصومتها را به قیمت توافق برای بازگرداندن گروگانها مشروعیت بخشد، خیانت به آنها و خیانت به جامعه صهیونیستی است.»
انتظار میرود اگر ارتش در جریان تلاش برای اشغال شهر غزه دوباره دچار مشکل شود و به دلیل پایداری مقاومت، به از دست دادن پرسنل، تجهیزات، وجهه و روحیه ادامه دهد، جایگاه جنبش «سربازان در خدمت زندانیان صهیونیستی» اعتبار بیشتری پیدا کند. سربازان ذخیره بیشتری به آن بپیوندد و حتی ممکن است سربازان عادی را جذب کند. حلقههای افکار عمومی همسو با لفاظیها و موضع آن گسترش خواهد یافت و به طور بالقوه به گودالی تبدیل خواهد شد که نتانیاهو را در آیندهای قابل پیشبینی میبلعد.
تجربه جنبشهای اجتماعی در بسیاری از کشورها نشان میدهد که آنها برای انجام یک مأموریت تأسیس و پس از آن منحل میشوند. برخی از این جنبشها نقطه عطف مهمی در تاریخ برخی کشورها بودهاند. این رویکرد میتواند در مورد «سربازان در خدمت زندانیان صهیونیستی» نیز اعمال شود که ممکن است در ایجاد موقعیتی منسجمتر در میان مردم و ارتش صهیونیستی موفق شود و در نهایت منجر به سقوط و پاسخگویی نتانیاهو گردد.
انتهای پیام
نظرات