اشاره:
آنچه در پي ميآيد، ويرايش نخست مقالهي «آشنايي با مفاهيم چاهنگاري» است؛ از مجموعهي متون آموزشي آشنايي با مفاهيم مهندسي نفت، ويژهي خبرنگاران سياستي و سياستپژوهان بخش بالادستي نفت و اقتصاد انرژي كه در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران، تدوين شده است.
اين مقاله سعي ميكند ضمن آشنايي خوانندگان با تعريف چاهنگاري (well logging) به توضيح چگونگي كاربرد تحليلهاي حاصل از اين عملياتها در زمينههاي اكتشاف، تخمين نفت درجا، تشخيص خواص مخزن و به طور كلي مطالعه و شبيهسازي مخزن بپردازد.
در اين مقاله انواع دستگاههاي چاهنگاري و كاربردهاي آنها معرفي شده است. تلاش شده است پيشرفته ترين فناوريها و تكنيكهايي كه تاكنون در سطح دنيا در چاهنگاري بكارگرفته شده است معرفي شوند.
خواننده با مطالعهي اين مقاله تا حدودي ميتواند درك كند كه در مراحل مختلف مديريت يك مخزن به چه فناوريهايي در چاهنگاري نياز است. در واقع اين مقاله با ادبياتي غيرفني مفاهيمي فني را براي خواننده توضيح ميدهد كه با استفاده از آن تا حدودي ميتوان به ارزيابي عملكرد مديريت مخزن در انجام عملياتهاي چاهنگاري بپردازد. پديد آمدن اين امكان براي خبرنگار يا سياستپژوه، توانايي ارزيابي و پرسشگري بالاتر و دقيقتري را در بررسي كلي سياستها و ظرفيتهاي شركتهاي نفتي ايجاد ميكند. تعريف ساده واژههاي تخصصي، قبل از استفاده از آن ها، امكان درك مطلب را براي هر خوانندهاي با هر تخصص و دانشي فراهم ميكند.
توصيه ميشود خوانندگان گرامي قبل از مطالعه اين مقاله شمارههاي پيشين مجموعه مقالات آشنايي با مفاهيم مهندسي نفت را مطالعه كنند.
واژگان
مقاومت ويژه الكتريكي:
ميزان مقاومت مواد در برابر جريان الكتريسيته (حركت الكترون) در درون آن است. با بدست آوردن مقاومت ويژه ميتوان برخي از اين خواص را شناسايي كرد. مقاومت ويژه الكتريكي مبناي محاسبه ميزان شوري سيال است. نوعي از مقاومت ويژه كه در ادامه به آن پرداخته شده است، مبناي محاسبه تحرك پذيري سيال واقع مي شود. همچنين تشخيص نوع و حجم سيال درون سازند و پارامترهاي مهم ديگري از طريق محاسبه مقاومت ويژه امكان پذير است.
«گل كبره» و «فيلتراي گل»:
هنگامي كه گل حفاري به درون سنگ وارد ميشود، ابتدا قسمت جامد گل در خلل و فرج بخشي از سنگ گير ميكند. به اين بخش از گل حفاري كه در درون سنگ گير افتاده گل كبره گويند. اما بخش محلول گل كه بيشتر در سنگ نفوذ ميكند و منطقه بيشتري از آن را تحت تأثير خود قرار ميدهد، فيلتراي گل گويند.
«زون رخنه» و «زون دست نخورده»:
هنگام حفاري مقداري از گل حفاري به درون سازند نفوذ ميكند كه زونهاي مختلفي را پديد ميآورد؛ زون رخنه بخشي از سازند است كه تحت تأثير گل حفاري قرار گرفته است و گل حفاري در درون آن نفوذ كرده است. در بخشي از زون رخنه گل كبره و در بخش ديگر فيلتراي گل نفوذ ميكند.
زون دست نخورده بخشي از سازند است كه تنها سيال واقعي خود سازند در درون است و گل حفاري در آن منطقه نفوذ نكرده است.
آب سازند:
آبي كه به طور طبيعي از ميليونها سال پيش در درون سازند باقي مانده است.
شعاع بررسي:
شعاع بررسي يك لاگ مشخص مي كند كه دستگاه تا چه شعاعي پيرامون چاه ميتواند خصوصيات سنگ و سيال را مشخص كند.
توانايي تحرك نفت (Mobility):
منظور توانايي تحرك نفت در درون سازند است كه در يك فشار مشخص و در برابر فشار تزريق مشخص سيال ديگري محاسبه ميشود.
مقاومت ظاهري :
مقاومتي است كه توسط لاگ اندازه گيري ميشود، معمولاً با مقدار واقعي مقاومتي كه قصد اندازه گري آن را داريم، متفاوت است. چرا كه اثر لايههاي مجاور نازك بودن لايه، دقت اندازهگيري لاگ، خطا در انجام عمليات لاگ كيري و ... موجب ميشود، مقاومت مورد نظر به درستي اندازهگيري نشود. به همين دليل بايد تصحيحات لازم روي دادههاي لاگ انجام شود تا بر دقت كار افزوده شود.
1- Rt
مقاومت ويژه زون دست نخورده
2- Rmf
مقاومت ويژه گل حفاري فيلتره شده داخل سازند
3- Rw
مقاومت ويژه آب سازندي
4- Rxo
مقاومت ويژه بخشي از سنگ كه توسط گل حفاري فيلتره شده اشغال شده است.
اين مقاومت در بررسي توانايي تحرك نفت در درون سازند (Mobility) كاربرد دارد كه با روشن شدن آن ، ميتوان پارامترهاي ديگري همچون حجم درجاي نفت را محاسبه كرد.
5- Rt
مقاومت ويژه زون دستنخورده
نكته:
هنگامي كه هدف ما بررسي Rt است، بايد توجه داشته باشيم، آنچه در واقع دستگاه اندازهگيري ميكند، مقاومت ظاهري محيط بررسي است و براي رسيدن به هدف بررسي يعني Rt بايد اثر بقيه پارمترها مثل مقاومت ويژه گل حفاري ، قطرچاه واثر Rs (مقاومت لايه هاي مجاور لايه مورد مطالعه است)را حذف كنيم.
6- R0
مقاومت ويژه سنگي كه 100 درصد فضاي خالي آن، ازآب اشباع شده است
قدرت تفكيك قائم يا جداسازي قائم:
توانايي دستگاه در مشخص كردن مرز بين لايههاست. هر چه قدرت جداسازي قائم بيشتر باشد، لايههاي نازك بهتر قابل شناسايي هستند.
بازه(AM):
فاصله ميان چشمه(فرستنده) و گيرنده را «بازه» گويند. هر چه اين فاصله بيشتر باشد شعاع بررسي بزرگ تر، اما جداسازي قائم كمترميشود.
اثر كامپتون:
هنگامي كه پروتوي گاما به الكتروني برخورد مي كند، مقداري از انرژي خود را صرف خارج كردن آن الكترون از اتمش ميكند و بخش ديگر انرژي آن در امتداد ديگري منتشر ميشود. به اين پديده اثر كامپتون ميگويند.
پرتوهاي گاما ذرات بدون جرمي هستند كه با سرعت نور منتشر مي شوند.
دبي (Rate):
مقدار حجم سيالي كه در واحد زمان (معمولا يك روز) از چاه توليد ميشود مانند متر مكعب در روز يا گالن در روز.
غلظت وزني:
غلظت وزني كاني پرتوزا مشخص ميكند كه از نظر وزني، چه مقدار از سازند از كانيهاي پرتوزا تشكيل شده است.
چگالي:
چگالي نسبت جرم به حجم هر ماده است.
چاه نگاري
نگار ابزاري است كه اطلاعاتي دربارهي تغييرات خواص فيزيكي سازندهايي كه چاه آنها را قطع كرده و همچنين سيال (همچون نفت، گاز و آب) موجود در آنها را در اختيار مهندسين نفت قرار ميدهد. هر لاگ شعاع بررسي مشخصي دارد.
2- لوازم و وسائل مورد نياز در چاهنگاري:
مجموعه تجهيزات چاهنگاري از يك سوند(sound) و كاميون يا اتاقكي كه تجهيزات الكترونيكي مرتبط با سوندها در درون آن جاي ميگيرد، تشكيل ميشود.
پارامترهاي فيزيكي مورد بررسي در هرنوع عمليات چاهپيمايي، از طريق سوندها به سطح زمين انتقال داده ميشود. سوند محفظهي استوانهاي شكلي است كه فرستنده و در بعضي موارد گيرنده امواج نيز درون آن قرار ميگيرند. سوند به كمك كابل هاي ويژهاي به درون چاه فرستاده مي شود. كابل روي قرقرهاي ميچرخد كه همراه لوزام ديگر كنترل كننده و تجهيزات الكترونيكي مورد نياز در هر نوع عمليات چاهنگاري در كاميون آزمايشگاهي يا اطاقك ثابتي جاي ميگيرد.
كاربرد چاه نگاري و اهميت آن در اكتشاف و مطالعه مخازن نفت و گاز
اطلاعات يك مخزن نفتي يا گازي از شيوهههاي مختلفي به دست ميآيد. يكي از اين شيوهها نمونه گيري يا مغزه گيري از سنگ مخزن است. نمونهگيري از يك سازند ابتدا از برون زد (out crops) آن سازند (قسمتي از سازند كه در سطح زمين قابل رويت است و از زير زمين بيرون آمده است) آغاز ميشود، اما در زير سطح زمين يعني در چاههاي نفت، نمونهگيري با گرفتن مغزه (Coring) (دستگاهي را به درون چاه ميفرستند و يك مغزه استوانهاي شكل از آن سازند مورد نظر كنده و به سطح ميآورند) و يا با استفاده از كندههاي حاصل از حفاري (Cutting) انجام مي شود.
اهميت گرفتن لاگ از اين جهت قابل توجه است كه ميتواند اطلاعات حاصل از نمونه گيري و مغزه گيري را تكميل كند. لاگ يك فناوري مهم بررسي تكميلي براي تكميل اطلاعات حاصل از چاه محسوب ميشود كه بدون آن هرگز مطالعاتي كه تحت عنوان مطالعات جامع مخزني براي شبيهسازي مخزن انجام ميگيرد نميتواند ضريب اطمينان قابل قبولي داشته باشد.
البته ممكن است اين پرسش مطرح شود كه اگر ميتوان به طور پيوسته از تمام سازندهاي موجود يك چاه مغزه گيري شود، در اين صورت اطلاعات چاه نگاري، چه نقشي ميتواند در مطالعات اكتشافي داشته باشد؛ چرا كه در اين صورت زمين شناس و مهندس مخزن ميتواند تمام اطلاعات مورد نياز خود را از راه آزمايش مغزه بهدست آورد. اما مسائل و مشكلاتي در اين زمينه وجود دارد كه انجام عمليات چاهنگاري را گريزناپذير ميكند:
1) بدست آوردن اطلاعات مشكل از طريق مغزهگيري مشكل تر و بسيار پرهزينهتر است.
2) كافي نبودن حجم مغزه براي انجام آزمايشهاي مختلف روي آن.
3) مطالعه كمي به وسيله كامپيوتر آنگونه كه روي دادهاي چاهنگاري ميسر است، به 2 دليل از طريق مغزه گيري امكانپذير نيست.
الف) پيوستگي اطلاعات چاه نگاري: به وسيله عمليات چاه نگاري ميتوان به صورت پيوسته از سازندها اطلاعات گرفت، در حالي كه مغزه از تمام سازندهاي چاه گرفته نميشود، بلكه تنها از برخي از نقاط چاه مغزه گرفته ميشود.
ب) دادههاي لاگ به طور مستقيم براي نرم افزار تحليل اطلاعات لاگ قابل استفاده است، در حالي كه مغزه گيري به خودي خود اطلاعاتي به دست نميدهد، بلكه ابتدا بايد روي مغزهها آزمايشاتي صورت گيرد، پس از آن اطلاعات به دست آمده براي تحليل به نرم افزار وارد شود.
به اين ترتيب ميتوان به راحتي دريافت كه تنها تكيه بر اطلاعات حاصل از مغزهها و ناديده گرفتن اطلاعات چاهنگاري از نظر اقتصادي و دقت علمي، منطقي نيست. علاوه بر آن به دلايل تكنيكي، از آنجايي كه امكان شكستن، يا ريزش مغزه به داخل چاه وجود دارد، هميشه مغزهگيري از چاه در اندازهي مورد نظر امكانپذير نيست.
آنچه كه گفته شد برخي از مهمترين دلايلي بودند كه باعث شدند در 50 سال گذشته تكنيكهاي بررسي تكميلي براي رفع تنگناهاي موجود گسترش پيدا كنند.
بررسيهاي چاهنگاري يكي ازمهمترين اين تكنيكهاست. در سالهاي گذشته انواع نگارها با كاراييهاي مختلف و نيز روشهاي جديد تفسير به طور روز افزوني گسترش يافتهاند. نگارها به تعبيري نقش چشم زمين شناس را پيدا كردند. چشمي كه كامل نيست، اما نابينا هم نيست. اين دستگاهها براي مهندسين مخزن جايگاه ويژهاي احراز كرده و نقش مهمي در تكميل اطلاعات حاصل از مخزن و كاهش هزينههاي كسب اطلاعات ايفا ميكنند.
دسبراندز در سال 1986 طي بررسيهايي كه انجام داد، هزينه ثبت چاهنگاري را در يك چاه باز برابر 2 درصد هزينهي كل چاه برآورد كرده است، اين در حاليست كه اطلاعات حاصل از اين دادهها هزينهاي در حدود پنجاه تا شصت برابر كمتر را در مقايسه با مغزه گيري نشان ميدهد. اين تفاوت اهميت اقتصادي چاهنگاري را بهخوبي نشان ميدهد.
اولين مطالعات چاهنگاري منسوب به مارسل و كنواد شلومبوژه است كه براي اولين بار در محلي بنام «شل برن» فرانسه، مقاومت ويژه طبقات را اندازهگيري و تحت عنوان «مغزهگيري الكتريكي» ارائه دادند، به دنبال آن، پيشرفتهاي علمي و تكنيكي باعث شد ثبت پارامترهاي مختلف با دستگاههايي كه هر روز پيشرفتهتر ميشد امكان پذير شود، استفاده كنندگان عمده اين تكنيكهاي ژئوفيزيكي، مهندسين نفت هستند كه از اين اطلاعات براي بدست آوردن تخلخل و درجه اشباع نفت... سود ميبرند.
با اين توضيحات به شرح ابزارهاي مورد نياز و انواع لاگهايي ميپردازيم و تا حدودي با آنها و كاربردهايي كه دارند آشنا ميشويم:
انواع نگارها
1 نگارهاي الكتريكي
2 نگارهاي هستهاي
3 نگارهاي صوتي
4 نگارهاي الكترومغناطيسي
5 نگار دماسنجي
6 نگار شيب سنجي
7 نگار تصويرساز
8 تكنيكهاي جديد چاهنگاري
«نگارهاي اندازهگيري مقاومت ويژه الكتريكي»
مقاومت ويژه الكتريكي، با استفاده از روشهاي مختلفي اندازهگيري ميشود، هريك از اين روش ها دستگاه هاي ويژهي خود را دارند. البته اساس كار همهي آنها يكسان است كه در زير توضيح داده ميشود:
يك انتشار دهنده (الكترود يا پيچه) جريان الكتريكي را به درون سازند ميفرستد. گيرنده كه در فاصله مشخصي نسبت به چشمه انتشار جريان الكتريكي قرار دارد عكسالعمل اين جريان را در درون سازند ثبت ميكند.
برمبناي بزرگي بازه، سوندهاي مختلفي قابل ارائه ميباشند:
دستگاههاي بزرگ بازه شامل:
1 - سوندهاي نرمال و جانبي
2 - سوندهاي القائي (I L)
3 - سوندهاي لاترولاگ (LL)
4 - نگار كروي كانوني (SFL)
اين نگارها مقاومت ويژهاي، كم و بيش نزديك به RT (مقاومت ويژه زون دستنخورده)را محاسبه ميكنند.
هر چه شعاع بررسي سوند بزرگتر باشد، كمتر تحت تاثير گل حفاري در زون رخنه قرار ميگيرد.
دستگاههاي كوچك بازه شامل:
1- ميكرولاگ (ML)
2- نگار پراكسيميتي (proximity)
3- نگار ريزكروي كانوني (MSFL)
با توجه به اين كه شعاع بررسي اين نگارها خيلي كم است، معمولاً اين نگارها تنها امكان محاسبه مقاومت ويژهاي، نزديك به RXO را دارند (مقاومت ويژه محدودهاي كه توسط گل حفاري فيلتره شده اشغال شده است).
سوندهاي بزرگ بازه :
دستگاههاي كوچك بازه و بزرگ بازه هريك به انواع متمركز و غير متمركز تقسيم ميشوند. در دستگاههاي متمركز، جرياني كه به درون سازند فرستاده ميشود، در راستاي مشخصي گسيل ميشود، اما دردستگاههاي غير متمركز جريان مسير مشخصي ندارد و به صورت متمركز وارد سازند نميشود.
غير متمركز(بزرگ بازه) :
شيوه آرايش الكترودها در دستگاههاي بزرگ بازه به 2 گونه نرمال و جانبي تقسيم ميشود:
نرمال(Normal):
آرايش الكترودها:
در اين روش الكترود گيرنده در نزديكي الكترود فرستنده(جريان) در درون چاه قرار دارد.
بازه (AM) آرايش نرمال در دستگاههاي شلومبرژه اين گونه تعريف ميشود:
1.اگر بازه 16اينچ("AM=16) باشد به آن نرمال كوچك بازه گويند.
2.اگربازه 64 اينچ("AM=64) باشد به آن نرمال بزرگ بازه گويند.
شعاع بررسي:
تقريبا 2 برابر بازه سوند
جانبي يا انورس (Inverse):
آرايش الكترودها:
در اين آرايش الكترودها نسبت به نگار نرمال بسيار نزديك به هم هستند
شعاع بررسي:
در روش (Inverse) شعاع بررسي تقريبا برابر با بازه سوند ميباشد.
نكته:
در شرايط يكسان لاگ نرمال، شعاع بررسي بيشتري نسبت به لاگ انورس دارد.
همانطوركه گفته شد آنچه كه در واقع دستگاه لاگ اندازهگيري ميكند مقاومت ظاهري محيط بررسي است و براي رسيدن به هدف بررسي يعني Rt بايد اثر بقيه پارامترها را حذف كنيم، اين تصحيحات درلاگهاي جانبي با نمودارهاي تصحيح كننده انجام ميشود و همچنين نمودارهاي سادهتري هم به نام منحنيهاي تصحيح كننده ساده شده وجود دارد كه در بازههاي مشخص كابرد دارند.
ايرادات سوندهاي غير متمركز:
چاهنگاري مقاومت ويژه از طريق سوندهاي غير متمركز كه در پيش توضيح داده شد داراي معايبي است كه در زير به آن اشاره ميشود:
- عدم اندازهگيريهاي دقيق مقاومت ويژه حقيقي در طبقات نازك به دليل اثر لايههاي فوقاني و تحتاني .
- مقدار مقاومت ويژه واقعي سازند مورد نظر حتي با استفاده از منحنيهاي تصحيح كننده به سختي به دست ميآيد.
- ستون گل ،اغلب اندازهگيريها را به شدت تحت تاثير قرار ميدهد.
- تعيين دقيق مرزبالا و پايين لايههاي مختلف در بيشتر اوقات بسيار مشكل است.
متمركز(بزرگ بازه) :
محدوديتهاي پيش گفته باعث شد كه به تدريج با كنار گذاشتن دستگاههاي غير متمركز از وسايلي استفاده شود كه ميتوانند جريانهاي الكتريكي تزريقي را در امتدادهاي مشخصي متمركز كنند اين دستگاهها به 2 دسته تقسيم ميشوند:
الف) دستگاههايي كه از الكترود استفاده ميكنند: لاترولاگ (LL) و نگاركروي كانوني (SFL)
ب) دستگاههايي كه از پيچه استفاده ميكنند: سوند القايي (IL)
نگار لاترولاگ (Latero Log)
در اين آرايش جريان را با الكترودهاي محافظ به طور متمركز داخل سازند مورد نظر ميفرستند سيستم مورد استفاده در اين سوندها به گونهاي است كه جريان به صورت سفرهاي از خطوط موازي و عمود بر محور سنگ، به سنگ واقع در جدار چاه وارد ميشود.
جوابهاي حاصل از اين دستگاهها نسبت به سوندهاي نرمال و جانبي بسيار كمتر تحت تاثير گل حفاري و سازندهاي مجاور است زيرا جريان به صورت متمركز در ضخامت كمي از سازند اصلي وارد شده و در نتيجه جواب حاصل به واقعيت نزديك است چندين دستگاه از اين نوع وجود دارد:
الف) لاترولوگ 3 (LL3):
اين دستگاه براي سازندهاي رسانا كاربرد دارد.
ب) لاترولاگ 7 (LL7):
LL7 نسبت به LL3 براي اندازهگيري سازندهايي با مقاومت بيشتر طراحي شده است.
ج) لاترولاگ 8 (LL8):
اين دستگاه مشابه لاترولاگ 7 است با اين تفاوت كه بازه آن نسبت به لاترولاگ 7 كوتاهتر است .
د) لاترولاگ دو تايي (DLL):
اين دستگاه دو لاگ با شعاع بررسي كم(LLs) و زياد(LLd) را به دست ميآورد.
شعاع بررسي :
با توجه به آنچه گفته شد بيشترين شعاع بررسي با استفاده از LLd و به دنبال آن LLs و LL7 كه مشابه يكديگرند بدست ميآيد. در شرايط يكسان مقدار حاصل LLd بيشتر به Rt نزديك است دستگاههاي داراي كمترين شعاع بررسي عبارتند از LLs و LL8 اين دستگاهها بيشتر تحت تاثير مقاومت زون رخنه(RXO )هستند. معمولا دستگاههاي LL3 و LL7 به صورت مجزا در چاه به كار گرفته ميشوند، اما LLd و LLs به صورت همزمان در يك سوند به نام( DLL (Dual Latero Logاندازهگيري مي شوند.
نگار( SFL(Spherical Focused Log :
اين دستگاه از آرايشهاي متمركزجديد است كه با آن اندازهگيري مقاومت ويژه، به خصوص در زونهاي مقاوم و محكم را انجام ميدهند اين نگار كمتر تحت تاثير چاه قرار ميگيرد و قدرت جداسازي بهتري نبست به نرمال "16 دارد.
نگارالقايي (I L) :
در اين دستگاه يك نوسانگر جريان متناوبي با فركانس بالا را در يك پيچه فرستنده، ايجاد ميكند ميدان الكترومغناطيسي متناوب حاصل، سبب گسيل جريان هاي هم محور با چاه ميشود، جريانهاي مذكور به نوبه خود ميدانهاي الكترومغناطيسي ايجاد ميكنند، ميدان كلي حاصل توسط يك پيچه گيرنده، آشكار سازي ميشود.سيگنال هاي ايجاد شده در آشكار ساز تابع رسانايي زمينهاي اطراف سوند است. يكي از انواع اين لاگها DIL است كه دو لاگ با شعاع بررسي كم و زياد به دست ميآورد.
شعاع بررسي:
قسمت اعظم بررسي ميدان الكترومغناطيسي از زوني كه در فاصلهي بين L/4 تا L )L،همان بازه سوند است)قرار دارد به دست ميآيد و بطور خلاصه و بنابر آنچه گفته شد ميتوان نتيجه گرفت كه:
الف) سوندهاي القايي، دستگاهايي هستند كه براي اندازهگيري Rt از چاههايي كه توسط هوا، گل شيرين و يا گل همراه نفت حفر ميشوند، و توسط لاگهاي الكتريكي مقاومت الكتروددار قابل اندازهگيري نيستند، مناسبند.
ب)سوندهاي القايي براي حالتهايي كه گل بسيار شور است و يا مقاومت ويژه زياد باشد مناسب نيستند و خطاي اندازهگيري زيادي دارند.
ج) اگر ضخامت لايهها كم باشد سوند القايي امكان اندازهگيري دقيق مقاومت ويژه لايهها را فراهم نميسازد.
غير متمركز كوچك بازه:
نگار ميكرولاگ (ML) :
اين سوند شامل يك بالشتك كائوچوئي است كه توسط يك سيستم قوي مناسب به قسمتي از جدار چاه ميچسبد و به اين ترتيب بالشتك مستقيما روي سازند مورد بررسي قرار ميگيرد. دستگاه ميكرولاگ به طور همزمان از يك آرايش ميكرو نرمال("2) و يك آرايش ميكرو انورس ("1×"1) تشكيل شده است.
شعاع بررسي
در صورت ضخيم بودن گل كبره اثر آن بر اندازهگيري قابل توجه خواهد بود. اما از آنجايي كه دستگاه مذكور 2 نگار (ميكرونرمال و ميكروانورس) را بدست ميدهد با شناخت ضخامت گل كبره و مقاومت آن ميتوان مقاومت ويژه زون شسته شده (RXO) را بدست آورد.
متمركز كوچك بازه:
ميكرو لاترولاك (MLL) :
اين دستگاه كاملا مشابه لاتروگ 7 است كه روي يك بالشتك كائوچوئي و توسط فنر به ديواره چاه ميچسبد . جداسازي قائم آن معادل 1/7 اينچ است همانطور كه گفته شد شعاع بررسي اين دستگاه كوچك است به طوري كه اگر رخنه با گسترش كافي وجود داشته باشد زون دست نخورده تاثيري در اندازهگيري نخواهد داشت.
نگار پراكسي ميتي (Proximity log) :
اصول كار اين دستگاه نزديك به لاترولاگ 3 است ولي الكترودهاي آن مستطيلي شكل و هم مركزاست. تاثير گل كبره بر اين دستگاه نسبت به دستگاههاي ديگر(MLL) كاهش مييابد، بنابراين تأثير فيلتراي گل حفاري روي آن بيشتر است، البته به دليل شعاع بررسي بزرگتر،تاثير Rt روي آن افزايش مييابد.
نگار ريز آرايش كروي كانوني (MSFL) :
سوند مذكور مشابه آرايش SFL است اما اكترودهاي آن روي بالشتك قرار داشته و به ديواره چاه مي چسبند. اين سوند داراي 2 مزيت است:
الف) توانايي تلفيق با ساير دستگاهها مانند DLL و DIL را دارد كه به اين ترتيب ميتوان در زمان اندازهگيري و ثبت ، صرفهجويي كرد.
ب) به دست دادن مقداري نزديك به Rxo حتي با وجود گل كبره ضخيم و رخنه ضعيف.
شعاع بررسي:
شعاع بررسي اين دستگاه بين M LL وproximity log) PL)است.
نگار پتانسيل خود زا (SP) :
براي اولين بار در سال 1228 شلومبرژه پديده پتانسيل خود زا را در درون چاهها كشف كرد. بين الكترود ثابت واقع در سطح والكترود ديگري كه در چاه جابهجا ميشود، يك اختلاف پتانسيل الكتريكي خود بخودي و طبيعي وجود دارد. اين پتانسيل كه از سازندي به سازند ديگر متفاوت است، داراي تغييراتي در حدود چند ده يا چند صد ميلي ولت است.
در نمودارهاي حاصل از اين لاگ ،مقدار sp حاصل از رس را به عنوان پتانسيل صفر در نظر ميگيرند و مقدار جابجايي منحني را در زونهاي ديگر نسبت به خطي به نام «خط مبناي شيل يا رس» كه همان صفر است ميسنجند.
كاربردها :
به دنبال بررسي پارامترهاي زمين كه موثر بر اندازهگيري sp است، ميتوان گفت كه منحني sp در موارد زير كاربرد دارد:
الف) آشكارسازي طبقات متخلخل و تراوا: عموما در اين طبقات جابهجايي sp از خط مبناي شيل قابل مشاهده است.
ب) تعين مقاومت ويژه آب سازند (Rw)
پ) تعيين ليتولوژي (شناخت افقهاي رسي يا ذغالي و ارزيابي مقدار رس موجود در يك مخزن)
د ) همبستگي چاهها(به اين صورت كه در چاههاي مجاور سازندهاي مختلفي را كه به وسيله لاگ مشخص شدهاند، با هم مقايسه كرده و با وصل كردن لايههاي مشابه به يكديگر مسير گسترش آن لايه را تشخيص ميدهند)
ه ) امكان بررسيهاي درجه اشباع نفت يا گاز در ماسههاي شيلي
و) امكان بررسي محل تماس گاز و آب در ماسههاي شيلي
«چاه نگاري هستهاي»
در چارچوب چاهنگاري هستهاي ميتوان از اندازهگيريهاي زير نام برد:
1- نگار اندازهگيري پرتو زايي گاماي طبيعي (چاهنگاريGR (پرتوي گاما))
1- نگار اندازهگيري پرتوزايي گاماي طبيعي (چاهنگاري GR(پرتوي گاما))
بعضي مواد و سازندها داراي پرتوزايي طبيعي هستند.
كانيها و سنگهاي پرتوزا عبارتند از:
1- كانيها و سنگهاي پتاسيم دار
2- كانيها و سنگها اورانيم دار
3- كانيها وسنگهاي توريوم دار
اندازهگيري پرتوزايي گاما:
پرتوزايي گاما طبيعي به كمك دستگاههايي مانند «شمارشگر گايگر مولر» و «اطاق يونيزاسيون» اندازهگيري مي شود، اما شمارشگر «سوسوزن»، به دليل بازده بيشتر،ابعاد كوچكتر و قدرت جداسازي قائم بهتر، بر دو دستگاه ديگر برتري دارد. پاسخ حاصل از هر دستگاه تابعي از غلظت وزني كاني پرتوزا در سازند و نيز چگالي آن است.
كاربردها :
اندازهگيري پرتوزايي گاماي طبيعي به طور عمده در موارد زير انجام ميشود:
الف) تعيين ليتولوژي يا جنس سنگ (شناخت رسها، نمكهاي تبخيري، كانيهاي سنگين و پرتوزا)
ب) ارزيابي درصد رس موجود در مخزن
ج) همبستگي چاهها
د) كنترل عمق حفاري و دستگاههاي آزمايشكننده سيال و نيز استفاده از آن بجاي sp زماني كه اين اندازهگيري قابل اجرا نيست(چاههاي سيماني شده وداراي لوله جداري)
و) ارزيابي تقريبي تراوايي
2- نگار طيف سنجي پرتوزايي گاماي طبيعي
ميزان انرژي پرتوي گاماي هر كانيي پرتوزا با عناصر ديگر متفاوت است. در واقع انرژي پرتوي گاماي ساطع شده از عناصر مختلف، طيف متغيري دارد. در اين صورت مقدار انرژي پرتوي گاما ميتواند مشخص كننده كانياي باشند كه اين پرتو را ايجاد ميكند. بنابراين اگر فناوري چاهنگاري توانايي آن را داشته باشد كه طيف انرژي پرتوي گاما را مشخص كند، ميتواند عنصري كه اين پرتو از آن ساطع شده است را نيز مشخص كند.
در نگاري كه پيش از اين توضيح داده شد (چاهنگاري پرتوزايي گاماي طبيعي)، پرتوزايي كلي گاماي طبيعي حاصل از سازند اندازهگيري و ثبت ميشود. اين نوع چاه نگاري تنها مشخص ميكند كه سازند دربردارنده چه اندازه از كانيهاي سنگين و پرتوزا هست. اما توانايي تشخيص جنس كاني هاي پرتوزا را ندارد. در حالي كه نگار «طيف سنجي پرتوزايي گاماي طبيعي»، دقيقاً طيف انرژي پرتوي گاما و در نتيجه جنس كانياي كه اين طيف پرتوي گاما را توليد كرده است نيز مشخص ميكند. همانطور كه توضيح داده شد، پرتوزايي (گاماي طبيعي) وابسته به سه عنصر پرتوزاي پتاسيم و توريوم و اورانيوم و يا عناصر پرتوزاي حاصل از آنها است.
كاربردها
1 تعيين ليتولوژي.
2 تعيين محيط (دريايي، رودخانهاي، دلتايي و... ) رسوب گذاري
3 بررسيهاي ژئوشيميايي
4 همبستگي چاهها(تعيين ارتباط ميان سازندهاي مختلف در چاههاي مختلف)
3- چگاهنگاري نوترون
در اين روش سازند را از طريق يك چشمه ساطع كننده نوترون بمباران ميكنند. زماني كه سازند با نوترونهاي سريع بمباران ميشود چندين نوع برهمكنش بين نوترونها و هسته اتمي مواد ميتواند رخ دهد. در اثر برهمكنشهاي مختلف 3 مرحله افت انرژي حاصل ميشود، در نتيجه هر نوع برهمكنش، ميتواند موضوع يك روش اندازهگيري در بررسيهاي چاهنگاري باشد.
1- در مرحله اول افت انرژي ، انرژي نوترون به بين 1/0تا 100 الكترون ولت افت مي كند كه به اين نوترونها ، نوترونهاي اپيترميك گويند.
2- در مرحله بعدي افت انرژي، انرژي نوترون به بين 1/0 تا 025/0 الكترون ولت افت ميكند كه به آنها نوترونهاي ترميك گويند.
3- در مرحله آخر نوترونها گير افتاده و اصطلاحا به دام ميافتند و در اين مرحله پرتوي گاما ساطع ميشود). انواع روشهاي چاهنگاري نوترون عبارتند از:
چاهنگاري نوترون – گاما:
چنانكه توضيح داده شد در مرحله سوم افت انرژي نوترون، نوترونها به دام ميافتند و پرتوي گاما ساطع ميشود. در اين روش، مقدار پرتوهاي گاماي حاصل از به دام افتادن نوترونها توسط سازند را اندازه ميگيرند. از آن جايي كه هيدروژن بيشترين مقطع گير اندازي نوترون را دارد، هر چه تعداد نوترون بيشتري به دام بيافتد، نشاندهندهي آن است كه سازند داراي هيدروژن بيشتري و بالطبع داراي آب يا نفت است.
چاهنگاري نوترون- نوترون ترميك:
در اين روش تعداد نوترونهاي ترميك اندازهگيري ميشود. بنابراين در مرحلهي قبل از گيراندازي نوترونها، اين اندازه گيري انجام ميگيرد.
چاهنگاري نوترون- نوترون اپي ترميك
در اين روش تعداد نوترونهاي اپي ترميك اندازهگيري ميشود. بنابراين در مرحله قبل از تشكيل نوترونهاي ترميك اين اندازه گيري انجام ميشود.
دستگاه هاي نوترون شامل:
الف) GNT: اين دستگاه به طور همزمان نوترونهاي ترميك و پرتوهاي گاما را اندازهگيري ميكند و واحد مورد استفاده در آن API است.
ب) SNP: اين دستگاه نوترونهاي اپيترميك را اندازهگيري ميكند. چشمه و آشكارسازي روي بالشتكي سوار شده و به ديواره چاه ميچسبد.
ج) CNL: نوع A اين دستگاه نوترونهاي ترميك و نوع G آن نوترونهاي ترميك و اپيترميك را به طور همزمان دريافت ميكند.
دستگاه (CNL-A) براي كاهش اثر چاه از 2 آشكارساز استفاده ميكند. نسبت و رابطه شمارش 2 آشكار ساز با يكديگر به وسيله نرم افزار و دستگاههايي كه در سرچاه قرار دارد، مستقيما به واحد تخلخل يا شاخص هيدروژن(مقدار هيدروژن موجود در تركيب سنگ و سيال موجود در آن) تبديل ميشود.
كاربردها
به طور فهرستوار كاربردهاي اندازهگيري شاخص هيدروژن عبارتند از:
الف) ارزيابي تخلخل
ب) جداسازي زونهاي گازدار، زونهاي حاوي نفت يا آب
ج) تعيين ليتولوژي همراه با ديگر بررسيهاي چاهنگاري
د) همبستگي چاهها
4- چاهنگاري كلرين
كاربرد اين دستگاه در تعيين فصل مشترك نفت و آب و ارزيابي درجه شوري آب سازندي واقع در پشت لوله جداري است. اساس تعيين فصل مشترك سيالات تفاوت در ميزان شوري سيالات است.
5- چاهنگاري: گاما- گاما يا چگالي
در اين روش سازند، تحت تاثير پرتوهاي گامايي كه از يك منبع خاص منتشر ميشود قرار ميگيرد.
1- به كمك نگار«چگالي» ميتوان تخلخل را با شناخت چگالي خميره(بخش جامد سنگ) و سيال موجود به طور مستقيم يا با همراهي روش نوترون محاسبه كرد. (به اين ترتيب كه هرچه تخلخل بيشتر باشد، چگالي كمتر است البته جنس سنگ و ديگر پارامتر ها هم تاثير گذار هستند).
2- نگار «چگالي» به طور مستقيم در تعيين ليتولوژي سازندهاي غير متخلخل و يا از طريق همراهي با ساير روشها در بررسي مخزنهاي متخلخل ميتواند مورد استفاده قرار گيرد.
3- مطالعهي تغيير و تحول چگالي رسها و يا ماسهها بر حسب عمق در بررسي تغييرات تراكم مواد مذكور ميتواند بكار رود.
4- با مقايسه پاسخهاي حاصل از روش نوترون و چگالي وبا كمك لاگ هاي مقاومت ويژه مي توان به شناسايي سريع سيالات موجود در مخزنها و همچنين تعيين حدود زونهاي تماس گاز- نفت ، گاز- آب و نفت - آب دست يافت.
«چاه نگاري صوتي»
به كمك يك مولد كه در سطح قرار دارد قطار موجي با فركانس مشخص انتشار مييابد مدت زمان برنامه مذكور بسيار كوتاه است ولي چندين بار در ثانيه تكرار ميشود. اين نگار با محاسبه سرعت و يا دامنه صوت به بررسي ويژگيهاي سنگ و سيال ميپردازد.
الف) اندازهگيري سرعت صوت:
كاربردها
اندازهگيري زمان انتشار امواج صوتي عمدتاً در تعيين تخلخل مخزنها بكار ميرود. اما بايستي توجه داشت كه تاثير پارامترهاي مختلف بر اندازهگيري و در نتيجه مشكلات تفسير از يك سو و ابداع دستگاههاي هستهاي مدرن از سوي ديگر از نقش چاهنگاري صوتي در اين مورد كاسته است.
- از اين بررسيها در تعيين تخلخل، به خصوص زماني كه اندازهگيري حساسيت زيادي نسبت به تغييرات قطر چاه نداشته باشد و نيز براي تعيين تخلخل ثانويه در منابع كربناته به طور سيستماتيك استفاده ميشود.
توضيح:
تخلل به دو دسته اوليه و ثانويه تقسيم بندي ميشود، تخلخل اوليه به خلل و فرجي گفته ميشود كه در هنگام رسوب گذاري در سنگ ايجاد ميشود، اما تخلخل ثانويه بعد از رسوبگذاري در اثر فعاليتهاي تكتونيكي(حركت صفحههاي زمين نسبت به يكديگر)، فعاليت موجودات زنده، حل شدن بخشي از سنگ.... در سنگ ايجاد ميشود.
- اندازهگيريهاي صوتي به خصوص همراه با لاگ هاي نوترون و چگالي ميتواند در تعيين ليتولوژي به كار رود.
- از آنجا كه اين اندازهگيريها حساسيت زيادي نسبت تغييرات قطر چاه ندارد ميتوان از آن براي بررسي تراكم سازندهاي رسي- ماسهاي استفاده كرد.
- از مقايسه اندازهگيريهاي صوتي با نگارهاي ديگر (نوترون- چگالي- مقاومت ويژه) ميتوان سيالهاي موجود در سازند را تفكيك كرد.
- نظر به قدرت خوب جداسازي قائم چاهنگاري صوتي، از اين مطالعات ميتوان براي تعيين ضخامت لايهها استفاده كرد.
ب) اندازهگيري تضعيف دامنه امواج صوتي [نگار چگالي متغير (VDL)]
- از كاربرد هاي اين روش تشخيص شكستگيها است .
«چاه نگاري الكترو مغناطيسي(EPT)»
اندازهگيري زمان انتشار و آهنگ تضعيف يك موج الكترومغناطيسي
در اغلب حالتها بهدليل تركيب غيرمغناطيسي سنگها، تراوايي مغناطيسي(امكان عبور امواج مغناطيسي) آنها همانند هوا است، به طور معمول تغييرات اين پارامترها بهدليل كوچك بودن قابل توجه نيست. اين در حالي است كه تراوايي مغناطيسي سيال كمتر از سنگ است.
رسانايي يا مقاومت ويژه الكتريكي(نارسانايي) از نظر ارزيابي درجه اشباع زونهاي متخلخل حاوي آب و هيدروكربور بيشترين توجه را به خود اختصاص داده است. اما در حالتهايي كه آب سازند از درجه شوري پائيني برخودار است، تشخيص هيدروكربور از آب به وسيله پارامترهاي رسانايي يا مقاومت ويژه، با مشكل روبرو ميشود. در واقع نگار مقاومت ويژه امكان تشخيص آبهاي شيرين از هيدروكربورها را ندارد.
اما در روش الكترو مغناطيسي، امكان تشيص آب شيرين نيز وجود دارد، بنابراين مستقل از درجه شوري آب، عمل ميكند. براي تشخيص درجهي شوري آب نيز ميتوان از لاگهاي مقاومت الكتريكي استفاده كرد. بدين ترتيب با مقايسهي نتايج نگار الكترو مغناطيسي با نتايج حاصل از ديگر نگارها، امكان تعيين درجه شوري در زون شسته و ارزيابي هيدروكربور جابجا شده فراهم مي شود.
EPT در يك سوند مشترك همراه با نگارهاي نوترون و چگالي به درون چاه فرستاده ميشود.
كاربردها
لاگ EPT در گلهاي شيرين و سازند هايي با درجه تخلخل متوسط تا زياد داراي كاربرد موثري است. در صورتي كه عمليات چاه نگاري درست انجام گيرد، از اين اندازهگيريها ميتوان براي موارد زير استفاده كرد:
الف) ارزيابي تخلخل آبدار: در صورتي كه تخلخل كلي شناخته شده باشد، ميتوان ميزان اشباع زون شسته شده از سيالها مختلف را به وسيله اين نگار مشخص كرد.
همچنين در صورتي كه آب سازند درجه شوري كمي داشته باشد و امكان تشخيص آب از هيدروكربورها به وسيله نگار الكتريكي وجود نداشته باشد، به وسيله اين نگار ميتوان هيدروكربورها را شناسايي كرد. اين كاربردها در تفسير و بررسي سريع در محل چاه ميتواند به اجرا درآيد.
ب) تعيين تركيب سنگها به كمك چگالي ظاهري خميره كه حاصل از دستگاههاي نوترون و چگالي است.
ج) ارزيابي ميزان شيل سازند
ه) شناخت هيدروكربورها در تناوب ورقههاي نازك ماسه- شيل
«چاه نگاري دماسنجي»
دماي سازند با افزايش عمق زياد مي شود، اين آهنگ افزايش دما بر حسب عمق، شيب زمين گرمايي يا گراديان(Gradient) زمينگرمايي ناميده ميشود. در واقع گراديان زمين گرمايي مشخص ميكند به ازاي افزايش عمق چه ميزان به دما افزوده ميشود. اين گراديان برحسب محل جغرافيايي و رسانندگي گرمايي سازندها تغيير ميكند. گراديانها معمولا در سازندها با رسانايي كم زياد است اما از طرف ديگر تعادل حرارتي در نزديكي چاه بر اثر گردش گل مغشوش ميشود و يك تبادل گرمايي بين گل و سازند انجام ميشود. اين تبادل گرمايي بين گل و سنگ كه داراي اثر مشخصي است باعث ميشود، نمايش يا پروفيل(Profile) دما در چاه با پروفيل زمين گرمايي اوليه تفاوت زيادي داشته باشد. به همين دليل در قسمت كف چاه با گذشت زمان از قطع گردش گل، دماي كف چاه به سمت دماي اوليه افزايش يابد.
كاربردها
الف) در چاههاي باز (بدون لوله جداري):
در برخي از چاهها كه سنگ مخزن آن ها استحكام لازم را داشته باشد(Stable) و نبود لوله جداري مشكلي در بهرهبرداري و نگهداري چاه نداشته باشد، مخزن را بدون لوله جداري مورد بهرهبرداري قرار ميدهند كه به اين چاهها چاههاي باز ميگويند.
اندازهگيري دما امكان تعيين نظام زمين گرمايي كنوني را فراهم ميسازد كه شناخت آن در مسائل مختلف ميتواند مورد استفاده قرار گيرد. با استفاده از اين بررسيها ميتوان دماي متوسط هر چاه يا هر زون را مشخص كرد.
تعادل حرارتي كه با حفر چاه بر هم خورده است، دير يا زود برحسب رسانندگي حرارتي سنگها دوباره به حالت عادي نزديك ميشود در اين حالت با استفاده از تغييرات دما ميتوان واحدهاي ليتوگرافي و به تعبيري مرزهاي لايههاي سنگي مختلف را مشخص كرد، به اين ترتيب ميتوان ورود به رسهاي تحت فشار را تشخيص داد. بايد توجه كرد كه رسيدن مته حفاري به رسهاي تحت فشار، امكان فوران چاه را دربردارد، كه بايد به وسيله گل حفاري آن را كنترل كرد. همچنين ميتوان زونهاي فرار گل را كه با افزايش دما و يا برعكس ورود سيالات(به خصوص گاز) كه با كاهش دما همراه است تشخيص داد.
ب) چاه پوشش دار( داراي لوله جداري):
كاربرد اصلي دماسنجي در چاههاي پوشش دار به طور عمده در چاهنگاري بهرهبرداري است:
1- تعيين ارتفاع سيمان واقع در پشت لوله جداري
2-آشكارسازي زونهاي توليد كننده(گاز يا سيال ديگر)
3- تعيين عمق نقطه شروع جوش
4- آشكارسازي زونهاي ورودي سيال تزريقي
«نگار شيب سنجي»
( اندازهگيري شيب )
اين نگار از انواع نگارهاي الكتريكي است. هدف اين چاهنگاري تعيين زاويه شيب و سمت صفحاتي است كه چاه آنها را قطع ميكند منظور از صفحات ميتواند هر يك از موارد زير باشد.
الف) مرز طبقات ولايههاي زمين شناسي
ب) شكستگي باز يا بسته در سازندها
ج) سطح فرسايشي (سطحي كه در اثر عوامل فرسايشي مانند آب، باد و... دچار فرسايش شدهاست).
«نگار تصوير ساز»
امروزه تكنيكهاي زيادي براي به تصويركشيدن چاههاي نفت و گاز بكارميرود. نگارهاي تصويرساز از تكنيكهاي بسيار كارآمد براي بدست آوردن تصويرهايي از شكافها در ديواره چاه است. باتوجه به منبع مورداستفاده ، اين لاگها به 2 نوع تقسيم بندي ميشوند:
1-(ATV (Acoustic TeleViewer: كه داراي منبع صوتي است.
2-(FMI (Formation Micro Imaging و ( FMS (Formation Micro Scaling : داراي منبع الكتريكي ست و با استفاده از تغييرات مقاومت ويژه الكتريكي ، شكافهاي داخل چاه را شناسايي ميكند.
هر يك ازاين دستگاهها براي مواردي كاربرد دارند به عنوان نمونه اگر گل حفاري، پايه روغني باشد يا گلي باشد كه رسانندگي خوبي نداشته باشد از لاگ ATV استفاده ميشود .
دستگاه ديگري به نام Acoustic television وجود دارد كه از ديوارهي چاه تصويربرداري ميكند اما اگر گل ما شفاف نباشد نميتواند بخوبي اين عمل را انجام دهد در ضمن اين دستگاه محدودهي عمقي براي استفاده دارد و دراعماق زياد باتوجه به افزايش زياد دما و فشار قابل استفاده نيست. اما اگر شرايط براي استفاده اين نگار تصويربردار در داخل چاه فراهم باشد اطلاعات دقيقتري درباره شكستگيها نسبت به ATV و ساير لاگها دراختيار قرارميدهد.
«تكنيكهاي جديد چاهنگاري»
1 -Combinable production Logging Tools
اين نوع لاگ نمايشي (Profile) براي توليد در چاههاي توليدي دراختيار قرار ميدهد و اطلاعاتي شامل دبي جريان (flow rate) و چگالي سيال (fluid density) موجود در سازند ها و دما و فشار در جا را در اختيار قرار ميدهد؛ همچنين لاگ قطر سنجي (Caliper log) كه شامل 3 بالشتك است و به ديواره چاه مي چسبد نيز ميتواند همراه اين وسيله به درون چاه بدون لوله جداري فرستاده شود. از ديگر كاربردهاي اين دستگاه اين است كه ميتواند نمايش (profile) تزريق سيالات را در چاههاي تزريقي (به منظور ازدياد برداشت نفت) نشان دهد. همچنين از وضعيت وجود كانالها و حفرهها درسيمان پشت لولههاي جداري خبر ميدهد.
2-Flow scanner
اين لاگ براي چاههاي با انحراف مختلف استفاده ميشود. دستگاههايي كه قبلا وجود داشت براي چاههاي نزديك به عمود (vertical well) يا چاههايي كه انحراف خيلي كمي داشتند استفاده ميشد، اما اين دستگاه در چاه با انحرافات مختلف ميتواند تجزيه و تحليل سيال داخل سازند را انجام دهد و هر نوع فاز (جامد- مايع- گاز) را تشخيص دهد. اين دستگاه براساس تغيير سرعت امواج داخل سيالات و تاثير آن روي دامنه (amplitude)امواج ميتواند سيالات مختلف را براي چاههاي مختلف با انحراف مختلف (از چاههاي عمودي تا چاههايي با انحراف بالا) شناسايي كند.
3- (Multi-Isotope spectroscopy Tool) MIST
اين نوع لاگ به وسيله اشعه گاما كار ميكند كه ميان ايزوتوپهاي مختلفي كه اشعه گاما را جذب و حذف ميكنند تبعيض ميگذارد و آن ها را از هم جدا ميكند تا تجزيه و تحليل درستي از شبيهسازي چند مرحلهاي در محل چاه فراهم آيد. دراين دستگاه انرژي اشعهي گاما از طريق 16 دريچه انرژي دريافت ميشود. نمايشها و انرژيها بهوسيله كامپيوتر د كنار يكديگر قرار ميگيرند و از آنها براي مشخص كردن ايزوتوپ منشاء استفاده ميشود. كاربرد مهم ديگر آن تخمين شكافهاي سازند است.
4- Phase velocity sonde) PVS
PVS يك لاگ توليدي است كه همراه با لاگ Resistivity saturation tools) RST) سرعت 2 فاز جدا (آب و نفت) را در چاههاي افقي و يا با انحراف زياد اندازه ميگيرد. به اين ترتيب كه يك نشانه (marker) شيميايي را كه مقطع گيراندازي نوترون ترميك بالايي دارد و تنها در فاز مورد نظر( آب يا نفت) قابل حل است به درون چاه تزريق ميكنند و مسير پائين رفتن آن را توسط لاگ RST مشخص ميكنند.
لاگ PVS جريان روبه بالا يا روبه پائين را ميتواند اندازه گيري كند و اين بستگي به موقعيت آن (بالا يا پائين) نسبت به RST دارد. سرعت سيالات ميتواند از طريق فاصله بين گيرنده و تزريق كننده و همچنين مدت زمان رسيدن از تزريق كننده به گيرنده اندازهگيري شود. اين لاگ همچنين ميتواند حجم سيالات مختلف را محاسبه كرده و جريان سيالات در شرايط مخزن را نيز شناسايي و با جريان سيالات مختلف در شرايط سطح زمين مقايسه كند.
5- PL Flagship production Logging
سرويس تشخيص جريان داخل چاه : مجموعه واحدي است كه براي تخمين چاههاي افقي بكار ميرود. جريانهاي لايه- لايه، جريانهاي رو به پاييني (down flow)، مخازن آب (water sumps)، تلههاي نفتي و گازي و جريانهاي سه فازي همه پديدههايي هستند كه در چاههاي افقي مورد توجه هستند. لاگهاي تصوير ساز از جمله ابزارهايي هستند كه براي شناسايي رژيم جريانهاي چند فازي به آنها نياز داريم. هيچ تكنيكي به تنهايي نميتواند يك اندازهگيري قوي در چاههاي افقي به دست دهد و پيچيدگيهايي كه وجود دارد مانند از كار افتادن پكرها (Packer)(ابزارهايي كه براي نگه داشتن لوله بهره برداري درون چاه و جلوگيري از امتزاج سيالات سازندهاي مختلف بكار ميروند)، وجود قسمتهاي غير سيماني شده و همچنين جريانهاي داخل فضاي حلقوي، به وسيله اين لاگ قابل شناسايي هستند.
6- Logging while fishing )LWF)
اين روش هم زمان و هم هزينه را كم ميكند و قابليت انجام عمليات چاهنگاري را همراه باعمليات ماندهيابي (fishing) به ما ميدهد.
تدوين: محسن اطمينان
دانشجوي كارشناسي ارشد مهندسي نفت دانشكده فني دانشگاه تهران
خبرنگار مهندسي نفت سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)
انتهاي پيام
نظرات