به گزارش ایسنا، جام جم نوشت: روز جهانی حملونقل پزشکی، بهانهای است تا از ضرورت پویایی و کارایی سیستم حملونقل پزشکی در توسعهیافتگی نظام سلامت کشور بگوییم.تازه به پایگاه اورژانس منطقهاش رسیده؛ از مأموریتی بازگشته که نیاز به احیای قلبی بیمار بوده و حالا منتظر مأموریت بعدی است: «اورژانس پیشبیمارستانی، با اورژانس بیمارستانی متفاوت است؛ یعنی برخلاف آنچه که در اورژانس بیمارستانها میبینیم، هیچکدام از دو مأموریت ما شبیه به همدیگر نیست.» این موضوعی است که علی اسماعیلی در گفتوگو با جامجم روی آن دست میگذارد.اوتحصیلکرده رشته فوریتهای پزشکی و تکنیسین آمبولانس سازمان اورژانس کشور است و از تجربههایش در طول سالهای فعالیت در اورژانس و خدمترسانی با آمبولانس میگوید.
در حد استانداردهای جهانی
چیزی شبیه به یک بیمارستان و آیسییوی سیار! این شاید منصفانهترین تعریف از وضعیت آمبولانسهایی باشد که امروز در حال فعالیت هستند: «وضعیت آمبولانسهایی که امروز با آن روبهرو هستیم، با آمبولانسهای ۱۰سال پیش، بسیار متفاوت است.درحال حاضرقریب به اتفاق آمبولانسهای کشورنهفقط به نوارقلب بلکه به یکی ازتجهیزات مناسبیعنی تلهکاردیوگرافی مجهز هستند. به این ترتیب از بیمار نوار قلب گرفته میشود و توسط دستگاهی که مجهز به سیمکارت است، برای متخصص قلب حاضر در بیمارستان ارسال میشود. متخصص وضعیت قلب بیمار در صحنه را روی مانیتور میبیند، شرح حال میدهد، تفسیر میکند و ما تکنیسینهای اورژانس براساس دستور پزشک، اقدام میکنیم.» اسماعیلی از جایگاه ویژه کدی با عنوان ۲۴۷ میگوید: «برای جلوگیری از اتلاف وقت بیمار اورژانسی و آمبولانسی که بیمار را به نیاز ضروریاش در بیمارستان خاصی برساند،کد۲۴۷،بهمعنای۲۴ساعت شبانهروزوهفتروزهفته تعریف شده است.دراین تعریف، بیمارستانهایی که در تمام ساعات روز و در تمام هفته متخصص دارند، شناسایی میشوند. به این شکل من بهعنوان تکنیسین آمبولانس، با پذیرش بیمارستان ارتباط میگیرم و و دیگر از همه مراحل وقتگیر... عبور میکنیم و بیمار بدون اتلاف وقت و در زمان طلایی درمان، به بیمارستان و پزشک مورد نیازش میرسد.» وجود ونتیلاتور برای هشدار کاهش هوشیاری هم از دیگر تجهیزات قابل قبول در آمبولانسهای کشور است که به حفظ سلامت بیمار، کمک قابل توجهی میکند.
چرا با تأخیر؟
دسترسی سریع و کارآمد به مراقبتهای اورژانس، حق بنیادین هر شهروندی است و در این راستا، آمبولانسها در خط مقدم تحقق آن قرار دارند اما مروری بر تجربه برخی شهروندان نشان میدهد که از میزان دسترسی به این اتفاق ناراضی و گلهمند هستند و با تأخیر رسیدن آمبولانس به محل حادثه و نتیجهبخش نبودن اقدامات برای بهبود حال بیمار، در رأس این نارضایتیهاست؛ اتفاقی که در درجه اول، به دلیل کمبود آمبولانس و به موازات آن، کمبود نیروی متخصص رخ میدهد. این موضوع آنقدر ضروری است که به گفته رئیس سازمان اورژانس کشور، قرارداد جدیدی در حال امضا است که با اجرای آن، ۵۰۰ دستگاه آمبولانس جدید خریداری وتاپایان سال۱۴۰۴،قرار است به ناوگان آمبولانسی کشوراضافه شود:«در بهترین حالت، هر پایگاه، تنها یک آمبولانس دارد. حالا تصور کنید که با تماسی از سمت یک خانواده روبهرو میشویم که درگیر یک دعوای خانوادگی بودهاند و حال بدشان تنها ناشی از استرس و فشار زیاد است. در چنین مواقعی، اگر در همان منطقه، تصادفی رخ بدهد، طبیعتا زمان برای رسیدگی به حادثه دوم که بسیار مهمتر از مورد اول بوده، از دست میرود و در اعزام آمبولانس به محل حادثه دوم، تأخیر رخ میدهد.» اسماعیلی از ضرورت تشخیص شرایط مردم نسبت به اورژانس میگوید. او معتقد است که اگر موضوعی آنقدر حاد واورژانسی نیست،فرصت رسیدن آمبولانس ومتخصصان را به موقعیت حساستر دیگری بدهند: «امیدوارم که فرهنگ جامعه آنقدر بالا برود که جز در موارد بسیار ضروری، با اورژانس تماس نگیرند.»
گیر کردن آمبولانسها در ترافیکهای سنگین شهری از دیگر عواملی است که تقریبا همه با آن آشنا هستند؛ موضوعی که میتواند با کمی افزایش فرهنگ و آگاهی مردم نسبت به عملکرد آمبولانسها، بهبود یابد: «مثلا بسیاری از افراد بر این باور هستند که آمبولانس تنها در صورتی حق استفاده از آژیر و تقاضا برای باز شدن راه در ترافیک را دارد که حتما بیماری داخل آن باشد؛ در حالی که این تصور بسیار غلطی است.» او برایمان توضیح میدهد که تنها در سه حالت خودروی آمبولانس در خیابان دیده میشود؛ حالت اول زمانی است که آمبولانس درحال رفتن به محل حادثه است. حالت دوم زمانی است که بیماری را به بیمارستان میرساند و حالت سوم وقتی است که از مأموریت باز میگردد و لازم است سریع به پایگاه برسد تا مأموریتهای بعدی به تأخیر نیفتد: «پس اصلا فرقی نمیکند که بیمار داخل آمبولانس هست یا خیر؛ فرهنگ درست زمانی خودش را نشان میدهد که به محض مشاهده آمبولانس در آینه خودرو، راه را برایش باز کنیم تا سرعت رسیدگی و خدماترسانی به حوادث و اتفاقات، بالا برود.» شاید یک روزی خودمان به آن خدمت نیاز داشته باشیم.
نیاز به فرهنگسازی
مروری بر وضعیت اورژانس و آمبولانسهای سایر کشورهای دنیا نشان میدهد که در دنیا مرسوم است که فردی صرفا با تخصص رانندگی، بهعنوان راننده آمبولانس استخدام میشود و فعالیت میکند. این در حالی است که در کشور ما چنین رویکردی وجود ندارد و هردو نفر حاضر در آمبولانس برای انجام مأموریت، تکنیسین و تحصیلکرده رشتههای پیراپزشکی هستند؛ موضوعی که اسماعیلی هم آن را تأیید میکند و به جامجم میگوید: «تمام افرادی که در سامانه ۱۱۵ فعالیت میکنند تحصیلکرده رشتههای فوریتهای پزشکی، کارشناسی پرستاری، هوشبری، اتاق عمل و... هستند. در شرایط مأموریتی، یک نفر رانندگی میکند و نفر دوم به بیمار رسیدگی میکند. این در حالی است که بیشتر مردم از ما بهعنوان راننده آمبولانس یاد میکنند و اگر راننده بخواهد به بیماری رسیدگی کند، فکر میکنند تخصص ندارد.» موضوعی که نشاندهنده آگاهی پایین مردم از فعالیتهای فوریتهای پزشکی کشور است. افزون بر این نباید فراموش کرد که تماس خانواده بیمار با اورژانس اولین حلقه از مجموعه زنجیر فعالیتهای تیم اورژانسی است اما گاهی همین اولین حلقه هم بهدرستی پیش نمیرود: «گاهی مردم فقط میخواهند که آمبولانس به موقعیتشان برود؛ نه اطلاعاتی به کارشناس اورژانس پشت خط تلفن میدهند، نه پاسخ سؤالها را به درستی میدانند. در صورتی که ارائه اطلاعات بیمار، وضعیت و شرح حال او، میتواند به نفع سلامت بیمار تا رسیدن اورژانس باشد.» ضمن اینکه تجربه آنها نشان میدهد که بخش زیادی از جامعه، رسیدن اورژانس و خودروی آمبولانس را تنها برای انتقال بیمار به بیمارستان میدانند؛ در حالی که تکنیسینهای اورژانس انتظار دارند که مردم به آنها اعتماد کنند و اجازه بدهند تا آن اقدامات لازم که برای بیمار در لحظه نیاز است انجام شود و بعد انتقال صورت بگیرد.
انتهای پیام
نظرات