• دوشنبه / ۲۴ فروردین ۱۳۸۸ / ۱۰:۱۱
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8801-13366
  • خبرنگار : 71271

مفاهيم روانشناسي - آشنايي با تاريخچه و مكاتب روانشناسي/‌4 نظريه روانكاوي/ ديدگاه هورناي

مفاهيم روانشناسي - آشنايي با تاريخچه و مكاتب روانشناسي/‌4 
نظريه روانكاوي/ ديدگاه هورناي

اشاره:
آن چه كه در پي مي‌آيد، ويرايش نخست مقاله‌ي «آشنايي با تاريخچه و مكاتب روانشناسي» از مجموعه‌ي متون آموزشي آشنايي با «مفاهيم روانشناسي»، ويژه‌ي خبرنگاران سياستي و سياست‌پژوهان بخش سلامت روان است كه در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران، تدوين شده است.

مقالات «مفاهيم روانشناسي» با ادبياتي ساده مفاهيمي تخصصي را براي خواننده توضيح مي‌دهند كه با استفاده از آن‌ها تا حدودي مي‌توان به ارزيابي سياست‌گذاري سلامت روان پرداخت. سرويس مسائل راهبردي ايران، آشنايي با مفاهيم تخصصي و فني در هر حوزه را مقدمه‌ي ايجاد يك عرصه‌ عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و حرفه‌مندان با مديران و سياست‌گذاران درباره‌ي سياست‌ها و استراتژي‌ها و برنامه‌ها در آن حوزه مي‌داند و اظهار اميدواري مي‌كند تحقق اين هدف، ضمن مستند سازي تاريخ فرآيند سياست‌گذاري عمومي و افزايش نظارت عمومي بر اين فرآيند، موجب طرح ديد‌گاه‌هاي جديد و ارتقاي كيفيت آن در حوزه‌هاي مختلف شود.
سرويس مسائل راهبردي ايران ضمن اعلام آمادگي براي بررسي دقيق‌تر نياز‌هاي خبرنگاران و سياست‌پژوهان محترم، علاقه‌مندي خود را براي دريافت (psy.isna88@yahoo.com) مقالات دانشجويان، پژوهشگران، حرفه‌مندان، مديران و سياست‌گذاران محترم در ارائه‌ي عناوين جديد مقالات و يا تكميل يا ويرايش آن‌ها اعلام مي‌كند. 

اين مقاله به توضيح درباره‌ي نظريه روانكاوي "كارن هورناي" مي‌پردازد. هورناي، مقام برتر عوامل جنسي را انكار و اعتبار نظريه اديپي را انتقاد كرد و ساختمان شخصيتي فرويدي را كنار گذاشت. هورناي و فرويد از نظر مفاهيم بنيادي ماهيت انسان نيز با يكديگر تفاوت داشتند.
"اضطراب اساسي"، "خودپنداره آرماني" و "رشك رحمي" از جمله مفاهيم بنيادي نظريه هورناي محسوب مي‌شوند كه در ادامه اين مقاله به‌ آن‌ها پرداخته خواهد شد.

كارن هورناي (1952 ـ 1885)

هورناي، طرفدار اوليه حقوق زن، به عنوان پيرو فرويد در برلين تعليم ديده است، وي كارهايش را به عنوان بسط دهنده نظام فرويد و نه مخالف با او توصيف مي‌كند.
هورناي با فرويد در اين نكته كه رشد شخصيت به نيروهاي زيست شناختي غيرقابل تغيير وابسته است، موافق بود.
او مقام برتر عوامل جنسي را انكار كرد، از اعتبار نظريه اديپي انتقاد نمود و مفهوم ليبيدو و ساختمان شخصيتي فرويدي را كنار گذاشت. فرويد و هورناي هم‌چنين از نظر مفاهيم بنيادي ماهيت انسان تفاوت داشتند. هورناي نوشت: «بدبيني فرويد در رابطه با روان رنجوري و درمان آن، از بي اعتمادي عميق او نسبت به نيكي و رشد انسان برخواست. فرض او اين بود كه انسان محكوم به رنج بردن و يا ويرانگري است... عقيده شخصي من اين است كه بشر استعداد و تمايل دارد تا قابليت‌هايش را رشد دهد و به انساني شايسته تبديل شود. من معتقدم كه بشر مي‌تواند تغيير كند و تا پايان عمر به اين تغيير يافتن ادامه دهد».
اگرچه هورناي بيشتر نظام فرويد را رد كرد، با اين وجود بعضي اصول خاص از قبيل مفهوم انگيزش ناهشيار و وجود انگيزه‌هاي غيرمنطقي عاطفي فرويد را پذيرفت.
مفهوم بنيادي نظريه هورناي "اضطراب اساسي" است كه به صورت احساس جدايي و درماندگي كودك در دنياي بالقوه خصومت گراست،‌ تعريف مي‌شود. اين اضطراب‌ مادرزادي نيست و از عوامل محيطي و علل اجتماعي ناشي مي‌شود. هورناي تنها نيروي محرك رفتار انسان را نياز به سلامت، امنيت و رهايي از ترس مي‌دانست.
هنگامي كه اضطراب اساسي كودك توليد شد، كودك تعدادي از راهبردهاي رفتاري را براي مقابله با احساس‌هاي ناامني و درماندگي ناشي از آن در خود پرورش مي‌دهد. شخصيت افراد بر پايه اين پاسخ‌ها به سه دسته تقسيم مي‌شود:
1ـ شخصيت تسليم‌گر: كه نياز براي حركت به سوي مردم، نياز به تاييد و محبت و نياز به داشتن مونس غالب از جمله مشخصه‌هاي آن است.
2ـ شخصيت جداشده: كه دوري جستن از مردم، و استقلال و كمال از نيازهاي اوست و نسبت به زندگي ديدگاه كناره‌گيري دارد.
3ـ شخصيت پرخاشگر: حركت عليه مردم و نياز براي رسيدن به قدرت، استثمار ديگران و برخورداري از تحسين و پيشرفت از جمله نيازهاي او به شمار مي‌آيد.
هيچ يك از اين نيازها راهبردهاي واقع بينانه مقابله با اضطراب نيست.
هورناي ده نوع نياز مرضي كه راه حل‌هاي ناعاقلانه در برابر اضطراب هستند، را مطرح مي‌كند:
نياز مرضي به قدرت و مورد تاييد واقع شدن، نياز مرضي شريكي كه مسووليت زندگي فرد را برعهده دارد، نياز مرضي به تحديد زندگي در حصارهاي تنگ (خواسته‌هاي مشخص از زندگي بسيار اندك است و ترجيح مي‌دهد كه تا حد امكان در گمنامي به سر برد. شخص به حجب و حيا بيش از هر امر ديگري اهميت مي‌دهد و همواره مراقب است كه توجه كسي را به سوي خود جلب نكند)، نياز مرضي به داشتن قدرت، نياز مرضي به استثمار ديگران، نياز مرضي به اعتبار اجتماعي، نياز مرضي به تحسين شدن و ... .
از ديگر مفاهيم مهم در نظريه هورناي "خودپنداره‌ي آرماني" است. "خودپنداره آرماني" تصوير غلطي از شخصيت آدمي را ارائه مي‌دهد. اين خودپنداره يك نقاب ناكامل و گمراه كننده است كه مانع از آن مي‌شود تا افراد روان رنجور خود واقعي‌شان را بشناسند و آن را بپسندند. روان رنجوران با زدن اين نقاب بر چهره، وجود تعارض‌هاي دروني خود را انكار مي‌كنند. اين خودپنداره كه به نظر روان رنجوران واقعي است، آنان را قادر مي‌سازد تا باور كنند كه به مراتب برتر از آنند كه هستند. هورناي عقيده داشت كه تعارض‌هاي اساسي شخص روان رنجور، نه مادرزادي است و نه اجتناب‌ناپذير؛ بلكه از موقعيت‌هاي نامطلوب كودكي سرچشمه مي‌گيرند. اگر در خانواده كودك تفاهم، احساس ايمني، محبت و ... وجود داشته باشد، از پيدايش روان رنجوري پيشگيري مي‌شود.
از ديگر مفاهيم در نظريه هورناي "رشك رحم" است. هورناي از عقيده رشك آلت مردي فرويد شديدا انتقاد كرد و معتقد بود كه اين عقيده از شواهد نامناسب به دست آمده است. هورناي با اين استدلال كه مردان به خاطر توانايي زنان براي مادر شدن به آن‌ها حسادت مي‌كنند، با عقايد فرويد درباره رشك آلت مردي مقابله كرد.
موضع او درباره اين موضوع بر مبناي لذتي كه هنگام زايمان تجربه كرده بود، قرار داشت. او چيزي را كه رشك رحم (Wombenvy) ناميد، در مردان بر ملا كرد. مردان در آفريدن زندگي تازه نقش آن‌چنان ناچيزي دارند كه بايد رشك رحم خود را با دنبال كردن موفقيت در كارشان جبران كنند. رشك رحم به صورت ناهشيار در رفتارهايي جلوه‌گر مي‌شوند كه براي دست كم گرفتن و خوارشمردن زنان و تقويت كردن جايگاه مفيد‌تر آنان ترتيب يافته‌اند.
هورناي انكار نكرد كه بسياري از زنان معتقدند از مردان حقيرتر هستند. آن‌چه را كه او زير سوال برد ادعاي فرويد درباره اساس زيستي اين احساسات بود.

تدوين:
سيدعلي اصغرحسيني
دانشجوي کارشناسي ارشد روان‌شناسي، دانشگاه تربيت معلم
خبرنگار روانشناسي سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران

منابع:
1ـ شولتز، دوان پي، شولتز، سيدني آلن، ‌تاريخ روانشناسي نوين، ترجمه علي اكبر سيف و همكاران، رشد، 1372.
2ـ شولتز، دوان پي، شولتز، سيدني آلن، نظريه‌هاي شخصيت،‌ ترجمه سيد محمدي، ويرايش، 1386.
3ـ ورنون نوردبي و كالوين هال، راهنماي نظريه‌هاي روانشناسان بزرگ، ترجمه به‌پژوه و همكاران، رشد، 1369.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha