این بار قبل از اینکه زمان بگذرد و نشان دهند که باز هم نسبت به حضور افرادی چون او بیاعتنایند، از او تقدیر کردند. بیش از یک سال گذشته و با دادن دومین نشان «عزتاهل نگهبان» _ پدرباستانشناسی ایران_ به «محمود موسوی».
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا،اوایل امسال ابتدا با فوت ناگهانی «شهریار عدل» در پاریس تلخی به سال 94 ماند، و حالا هم «محمود موسوی» و یکی از معدود شاگران بیواسطه «عزتالله نگهبان» که با وجود داشتن سرطان ریه در طول سالهای گذشته همیشه فقط چهرهای مهربان و پدرانه با لبخندی همیشگی از خود در ذهنها به یادگار گذشته بود.
مهرماه سال گذشته بود که به کوشش انجمن علمی باستانشناسی ایران و مجله ایرانشناسی مارلیک قصد کردند از 60 سال خدمات علمی، فرهنگی و میهنی «سید محمود موسوی» قدردانی کنند، قدرانی از شاگرد با نشان استاد...
در آن مراسم «حضور محمود موسوی در باستانشناسی یک معجزه» عنوان شد و شاگرداناش قصد کردند تا تلاش کنند با شاگردی برای او و امسال او متنهای زیادی در حوزهی باستانشناسی تولید کنند و از تجربههای آنها بیاموزند.
اما «محمود موسوی» در این مراسم تقدیر اظهار کرد:«از نظر من جایزهی دکتر نگهبان با هیچ جایزه و نشان دیگری برابری نمیکند. نام دکتر نگهبان بر تارک باستانشناسی ایران میدرخشد، کسانی که از شاگردان بلاواسطهی او بودند، میدانند چه میگویم و به شخصیت استثنایی و کاریزماتیک او معترفاند. »
او دکتر نگهبان را استادی دانست که نه تنها در حوزهی باستانشناسی، بلکه در زندگی نیز به همهی شاگرداناش درس زندگی میآموخت و تاکید کرد: «او اخلاق و انسان بودن را به همهی شاگرداناش آموخت. او در پشت ظاهر مقاوم و بیاعتنای خود، روحی لطیف داشت. »
او سپس به نقل خاطرهای از دکتر نگهبان پرداخت و اظهار کرد:«در سال 1355 که از طریق مرکز باستانشناسی به دشت قزوین اعزام شدم، در اوایل پاییز یک شب با دکتر نگهبان به پشت بام کاروانسرای محل استقرارمان رفته بودیم. شبی آرام بود و از دور یک نغمهی موسیقی به گوش میرسید، با دکتر نگهبان گپ می زدیم؛ پس از مدتی وی تحت تاثیر آن موسیقی بیمقدمه دربارهی کار صحبت کرد و گفت؛ درگیری من با «حسن مشحون» (استاد موسیقی ایرانی که مدتی مدیر کل باستانشناسی کشور شد و با دکتر نگهبان در حوزهی کاری درگیری داشت) به دلیل اعمال خلافی بود که اطرافیان او با سوء استفاده از مدیریت ضعیف وی، انجام میدادند و او متوجه نمیشد. من هم به دلیل هنرمند بودن او از بسیاری از رفتارها چشمپوشی کردم. که این نشان از علاقهمندی او به فرهنگ و هنر و موسیقی داشت.»
موسوی سپس دربارهی خصایص استاد خود گفت: «فقط علم نیست که افراد را ارتقا میدهد. او یک باستانشناس درجه یک بود. صفات و شخصیت و منش او به علماش برتری داشت. هر قدمی که نگهبان برمیداشت، کوچکترین رفتار و حرکات او برای شاگردانش درس بود، او به ما بزرگمنشی یاد داد. اگر این صفات در او نبود، دکتر نگهبان، دیگر دکتر نگهبان نمیشد. »
آنچه آن زمان دربارهی «محمود موسوی» گفتند:
مهرداد ملکزاده
- از 20 سال پیش افتخار داشتم هم جهت و سایه به سایه محمود موسوی راه بروم. او پدر معنوی من است. درِ خانه آقای موسوی همیشه به روی عاشقان تاریخ و فرهنگ ایران باز است.
-این حوزه یک رشته بسیار تخصصی است. دیدهام کسانی که با باستانشناسی آشنایی چندانی ندارند، متنهای آن را به دشواری میخوانند. متأسفانه تجربههای نوشتن نزد باستانشناسان ایرانی به زبان فارسی بسیار کم است، اما آقای موسوی خلاف این قاعده است، او نثری شگفتانگیز دارد و تواناییاش در ترکیببندی کلمات در حوزهی باستانشناسی آنقدر زیباست که به راحتی میتوان آن را فهمید.
یحیی کوثری
-اکثر این ارج نهادنها معمولا پس از فوت افراد صورت میگیرد، اما اینبار جای سپاس دارد که باستانشناسانمان را در زمان بودنشان تقدیر میکنیم.
-پس از فارغالتحصیلی در سال 1344، من، آقای صراف، آقای کیانی و محمود موسوی به استخدام اداره باستانشناسی درآمدیم. من به بخش دوران اسلامی رفتم و آقای موسوی در اداره باستانشناسی مشغول به کار شد، نخستین سفرمان به کوهپایههای استان گیلان در منطقه عمارلو در سهپستانک رفتیم، هرچند یک مأموریت سخت محسوب میشد اما با همدلی و همفکری آقای موسوی کارها بسیار خوب پیش رفت.
-محمود موسوی در کارهای میدانی و پژوهشی تبحر زیادی دارد و همیشه در نهایت همه مجهولات را روشن میکند. او با خلوص نیت همه چیز را به دوستان و شاگردانش یاد میداد و علاوه بر کارهای میدانی در امور پژوهشی نیز تبحر داشته و دارد. او با سعه صدر و بردباری توانست در دورهی کاریاش همه کارها را پیش ببرد. او همیشه فروتنی میکرد و هیچگاه خود را برتر از دیگران نمیدانست.
محمد موسوی، فرزند محمود موسوی
- پدر در عمل در تربیت فرزندانش آزاداندیش و دموکرات بود. یکی از مهمترین سرمایههای زندگیاش چند هزار جلد کتابی است که در زمینه باستانشناسی و تاریخ دارد.
-پدر در مأموریتهای کاریاش 90 درصد عرصه ایران را دیده است و با باستانشناسانی مانند دکتر نگهبان و تجویدی و دیگر باستانشناسان خارجی کار کرده است. او نخستین گردهمایی باستانشناسی ایران در فروردین 1373 را در قلعه تاریخی شوش راه انداخت که آخرین کار وی در این حوزه محسوب میشود. اما اصلا چشمداشت مادی به حوزهی کاری و فعالیتهایش ندارد و در حال حاضر سهم کنونی او از زندگی حقوق بازنشستگیاش است.
کامیار عبدی
-سال 1367 نخستین تجربهی حضورم با محمود موسوی در سازمان باستانشناسی دارم. از آن زمان تاکنون هیچ چیز جز مهربانی، خوشرویی، دوستی و صداقت از وی ندیدهام. فرا گرفتن حفاری در باستانشناسی را مدیون آقای موسوی و آقای چگینی هستم. آقای موسوی راه پر و بال دادن به جوانها را میدانست و با این قضیه به راحتی برخورد میکرد.
-هر کدام از دانشجویانی که وارد گروه باستانشناسی دانشگاه تهران میشوند، با خواندن کتاب «ایران از آغاز تا اسلام» نوشته «رومن گریشمن» دچار نخوت و خودبزرگبینی میشوند، در حالی که این احساس هیچگاه در آقای موسوی ایجاد نشد. از موسوی دو «باستانشناسدوست» یعنی پسرانش که یکی در آمریکا امید باستانشناسی ایران است و دیگری در فرانسه در حال تحصیل است، حضور دارند، که به آنها امیدواریم.
حوریه اعتصام، مستندساز برنامههایی از حوزههای ایران، معماری و باستانشناسی
- همدوره با آقای موسوی به باستانشناسی روی آوردم اما نتوانستم در آن کار کنم، با این وجود قبل از آنکه محمود موسوی را به عنوان باستانشناس بشناسم، او را شاعری میشناختم که نه فقط کلام شاعرانه بلکه رفتار شاعرانه را نیز در حرفها و حرکاتاش داشت.
به گزارش ایسنا، دکتر «سیدمحمود موسوی» باستانشناس پیشکسوت و دارنده دومین نشان «عزتالله نگهبان» _پدر باستانشناسی ایران_ به دبنال داشتن سابقه طولانی بیماری ریوی (چهارشنبه 16 دی) در منزلش درگذشت و براساس اعلام خانوادهی وی، قرار است پیکر او روز یکشنبه 20 دی ماه از مقابل موزه ملی ایران تشییع شود.
همچنین قرار است مراسم بزرگداشت این باستانشناس نیز روز دوشنبه - 21 دی ماه - در مسجد الرضا (ع) واقع در میدان نیلوفر بالاتر از عباسآباد از ساعت 13 و 45 برگزار میشود.
محمود موسوی در سال 1316 در خانوادهای سنتی به دنیا آمد. وی در سال 1337 به دانشگاه راه یافت و تحصیلات خود را در رشته باستانشناسی تا مقطع کارشناسی در دانشگاه تهران ادامه داد. او پس از پایان تحصیلات به عنوان مدیر پژوهشی در سازمان میراث فرهنگی مشغول به کار شد و در سال 1366 مدیریت پژوهشهای باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی را به عهده داشت و در سال 1373 به عنوان دبیر اجرایی نخستین گردهمایی باستانشناسی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی «شوش» را برگزار کرد.
وی در کاوشهای میدانی متعددی شرکت یا سرپرستی آنها را به عهده داشت.
انتهای پیام
نظرات