احمد قرهخانی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: چندین سال است که متخصصان و روانشناسان حوزه بهداشت، مخصوصاً بهداشت روان کودک، تأکید میکنند که مشاور، باید از دوران کودکی در مدارس حضور داشته باشد چون حضور مشاور در دوره متوسطه که چندین سال است وجود دارد، بیشتر یک مشاوره تحصیلی است تا مشاوره روانشناختی و از طرفی درمان مشکلاتی که پایه آنها در دوران کودکی گذاشته شده، در دوره متوسطه، بسیار دشوارتر است.
قرهخانی با تاکید بر اینکه حضور مشاور در دوران کودکی، بهویژه دوره ابتدایی، بسیار مهم است، تصریح کرد: وقتی مشاور در دوره ابتدایی حضور دارد، میتواند غربالگری لازم در ارتباط با مسائل و اختلالات رفتاری، عاطفی و هیجانی کودک را انجام دهد و از شدیدتر شدن عوارض این اختلالات در دورههای بعدی مانند متوسطه اول و دوم جلوگیری کند.
وی ادامه داد: اکثر روانشناسان میگویند شخصیت کودک در دوران کودکی و نه در بزرگسالی یا میانسالی، شکل میگیرد. این یادآوری نشان میدهد که دوران کودکی یکی از حساسترین و طلاییترین دورههای رشد جسمی، حرکتی، عاطفی، روانی و هیجانی است و مداخله بههنگام یعنی شناسایی زودهنگام اختلالات روانی در دوران کودکی و در مدرسه، میتواند روند بهبود و درمان را بسیار تسهیل کند.
این روانشناس خاطرنشان کرد: اگر در دوران تحصیل، بهویژه ابتدایی و حتی پیشدبستانی، غربالگری انجام نشود، سطح سلامت روان افراد در بزرگسالی و میانسالی دچار مشکل میشود. ما همیشه میگوییم کودکان نسل آینده جامعهاند و رشد آنها در این دوره بسیار مهم است. اگر اقدام بههنگام انجام نشود، در دوران بالاتر درمان اختلالات بسیار دشوار و عوارض آن شدید خواهد شد.
قرهخانی توضیح داد: در دوران کودکی اختلالی داریم به نام اختلال سلوک یا نافرمانی مقابلهای و نشانههای آن؛ اذیت کردن دیگران، حیوانآزاری و آسیب زدن به اموال عمومی است. اگر این اختلال در کودکی تشخیص داده و درمان نشود، ممکن است در دوره متوسطه یا بزرگسالی به رفتارهای ضد اجتماعی و حتی اقدام به خودکشی منجر شود. اگر بررسی کنیم، میبینیم که بسیاری از این افراد در کودکی اضطراب داشتهاند و چون آن زمان ارزیابی و مداخله بههنگام انجام نشده، در بزرگسالی دچار مشکلات شدید شدهاند.
وی یادآوری کرد: طبق آخرین مطالعات، بین ۱۵ تا ۲۲ درصد کودکان اختلالات رفتاری، هیجانی یا عاطفی را تجربه میکنند. این نرخ زیادی است. اما کمتر از ۲۰ درصد این کودکان خدمات مشاورهای و روانشناختی دریافت میکنند؛ یعنی ۸۰ درصد کودکان حتی در صورت شناسایی، خدمات لازم را دریافت نمیکنند. از طرفی چون هزینه ارائه خدمات مشاوره زیاد شده، مدارس باید ورود کنند و با حضور مشاوران، به والدینی که توان مراجعه به روانشناس خارج از مدرسه را ندارند، کمک کنند.
این روانشناس با بیان اینکه شیوع مشکلات عاطفی، هیجانی و رفتاری در کودکان در حال افزایش است، مطرح کرد: اگر مداخله بهموقع انجام نشود، پیامدهای آن در دورههای بالاتر بیشتر میشود. مداخله بههنگام شامل پیشگیری اولیه یعنی آموزش به والدین برای جلوگیری از ایجاد اختلال، پیشگیری ثانویه یعنی والدین و معلمان آموزش دیده باشند تا اختلال را سریع تشخیص دهند و ارجاع صحیح انجام شود و پیشگیری ثالثیه یعنی افزایش ارائه خدمات مشاوره و توانبخشی به کودکان دارای اختلال است.
قرهخانی با اشاره به اینکه در دنیا برنامهریزیهای جدی برای شناسایی زودهنگام انجام میشود، بیان کرد: در مدارس ما هنوز اعتبار و دقت لازم در غربالگری وجود ندارد و بیشتر معلمان آموزش دیدهاند تا به صورت ابتدایی اختلال را تشخیص دهند که این تشخیصها اعتبار لازم را ندارد. اگر مشاور متخصص در مدارس باشد، با آموزش تخصصی میتواند کودکان دارای اختلال را دقیقتر شناسایی کند.
وی ادامه داد: غربالگری باید با ابزار معتبر و توسط افراد متخصص انجام شود تا تشخیص اشتباه و ارجاع غلط صورت نگیرد. مثلاً نباید کودک دارای اختلال کمبود توجه را با اوتیسم اشتباه گرفت، یا کودکی با تابآوری پایین و هوش بالا را بهعنوان کودک بیشفعال تلقی کرد. تشخیص صحیح نیازمند ابزار استاندارد و متخصص دورهدیده است.
این روانشناس با بیان اینکه اگر کودک سلامت روان نداشته باشد، از نظر تحصیلی دچار مشکل میشود، توضیح داد: اضطراب باعث بههمریختگی تفکر و کاهش تمرکز شده و مانع موفقیت تحصیلی میشود. کودک مضطرب نیاز اولیهاش یعنی امنیت و محیط قابلپیشبینی را ندارد، بنابراین نمیتواند عملکرد مناسبی داشته باشد.
قرهخانی ادامه داد: اختلالات رفتاری اگر جدی شوند، روی تحصیل اثر میگذارند و موجب افت تحصیلی میشوند. یکی از دلایل نمرات نامطلوب دانشآموزان همین اختلالات رفتاری و هیجانی است که شناسایی و درمان نشدهاند.
غربالگری اختلالات عاطفی، هیجانی و رفتاری باید از پیشدبستانی آغاز شود. اگر این اقدامات انجام نشود، در آینده این افراد در روابط اجتماعی، شغل و حتی زندگی مشترک مشکلات جدی خواهند داشت.
وی یادآور شد: اگر اختلالات در کودکی و دوران ابتدایی تشخیص داده شود، بیش از ۶۰ درصد احتمال بهبود و موفقیت درمان وجود دارد. اما اگر درمان به بزرگسالی موکول شود، این احتمال ممکن است به ۲۰ درصد یا حتی کمتر کاهش پیدا کند؛ یعنی تأثیرگذاری درمان بهشدت کاهش مییابد.
انتهای پیام


نظرات