به عبارت دیگر، وجود وضعیت نامطلوب اقتصادی و اجتماعی، زمینههای لازم برای داشتن یک زندگی عادی و نرمال را از بین برده و طبیعتاً شخص درگیر با این شرایط، امکان پرداختن به سایر نیازهای انسانی خود و بهبود بخشیدن به گوشههای دیگری از زندگیاش را ندارد. این باور باعث شده بسیاری از افراد دائم از زندگی خود ناراضی باشند.
سعید صدقی، روانشناس حوزهی عمومی با بیان اینکه خوب زیستن و احساس رضایت در زندگی دارای ۵ مؤلفهی اساسی است که درستی و نادرستی این دیدگاه را نشان میدهد، به ایسنا گفت: «نخستین مؤلفه این است که با وجود شرایط نابهسامان اقتصادی، کیفیت هیجانات مثبت انسان(لذتها، سرگرمیها، علایق و...) در زندگی کاهش می یابد. مؤلفهی دوم که در کنار مؤلفهی اول قرار دارد، احساس غرقگی یا خروج از زمان است؛ یعنی انسان در طول روز درگیر فعالیتهای لذت بخشی شده که موجب میشوند گذر زمان را کمتر احساس کند. این فعالیتها به رفاه یا عدم رفاه فرد بستگی ندارد و او میتواند از آنها بهره مند شود؛ مطالعهی کتاب، تماشای فیلم یا ورزش کردن تجربیات لذت بخشی است که باعث میشوند فرد کمتر دشواریها را احساس کند.»
اما به نظر میرسد سه مؤلفهی دیگر نادرستی باور عمومی در زمینهای که شرایط بد اقتصادی میتواند تمام مسئلهی خوشبختی را منتفی نماید، رد میکنند.
معنا بخشی به زندگی
این روانشناس در ادامه عنوان میکند: «سومین مؤلفه، معنادار بودن زندگی است؛ یعنی فرد در زندگی چیزهایی دارد که فراتر و مهمتر از او بوده و ارزش محوری زندگیاش را مشروط به آنها میداند؛ وجود همسر و فرزند، احساس رسالت در زندگی، شرکت در فعالیتهای عامالمنفعه، وجود باورهای مذهبی و... از جمله مواردی است که به زندگی انسان معنا بخشیده و به آن سمت و سو میدهد. به علاوه، تجربه و مطالعات نشان داده معنا بخشی به زندگی در مواردی بسیار سختتر از این شرایط نیز مؤثر واقع شده و آنهایی که معنایی در زندگی داشتهاند، سختترین و ناگوارترین شرایط زندگی را هم تاب آوردهاند.»
وی مؤلفهی چهارم را روابط مثبت با اطرافیان میداند و با تأکید بر اینکه این عنصر در شرایط اقتصادی نابهسامان اهمیت ویژهای دارد و نداشتن آگاهی و ادراک در این زمینه میتواند آن را به خطر اندازد، توضیح میدهد: «زمانی که فرد دوستان نزدیکی داشته یا ارتباط عاطفی مناسبی با خانواده دارد، یکی از مؤلفههای مهم خوب زیستن یا بهزیستی را در اختیار دارد. در شرایطی که مشکلات زندگی به فرد فشار میآورد، نزدیک شدن به دیگران، کمک خواستن از آنان و بهره مندی از حمایتشان نقش کلیدی دارد. اما وقتی انسان در شرایط پرفشار و پراسترس زندگی، روابطش را به هم زند، فشارهای کاری را به منزل آورده و رفتار بدی با خانواده داشته باشد، رابطه نیز از لحاظ کیفی افت میکند؛ در حالی که باید کاملاً برعکس باشد. در واقع، زمانی که فرد دچار مشکل میشود، بیشتر باید با اطرافیان احساس نزدیکی کرده و مطمئن شود این روابط میتواند از او در برابر مصائب حمایت کند.»
سعید صدقی مؤلفهی پنجم را موفقیت معرفی نموده و میگوید: «وقتی شرایط ناگوار است، عدهای تصمیم میگیرند بنشینند، تقصیرها را گردن عوامل بیرونی انداخته و مدام ناله و نفرین سر دهند! در حالی که در همین شرایط مشابه نیز افراد دیگری هستند که برخلاف دستهی اول، تلاش میکنند تا راهی برای کسب مال پیدا کرده و از خودشان آدمهای متبحر و متخصص در زمینههای مورد نظر بسازند و به قول معروف، گلیم خود را از آب بیرون بکشند.»
انسان مسئولیت پذیر چه می کند
به عقیدهی این روانشناس، مؤلفهای که پیش از همهی موارد گفته شده، میتواند تمام مسائل را سامان بخشیده یا از سامان خود خارج کند و به هم بریزد، عنصر مسئولیت پذیری است. انسان مسئولیت پذیر به جای اینکه به دنبال چرایی معضلات و عوامل و علتهایی بگردد که همیشه میتوان آنها را یافت، به چیستی و چگونگی وضعیت خود میپردازد؛ یعنی نه به دنبال مقصر که به دنبال راه حل است. انسان مسئولیت پذیر تلاش میکند در شرایط اقتصادی نامساعد نیز دلخوشیها و شادیهای کوچکی برای خود پیدا کرده و از همان امکانات در دسترس برای ساختن یک زندگی خوب کمک بگیرد.
وی در پایان صحبت های خود را چنین جمع بندی میکند: «مطالعات علمی نشان میدهد ارتباط تنگاتنگی بین شرایط اقتصادی و اجتماعی با مفهوم خوشبختی وجود دارد؛ بیتردید فقر اقتصادی انسانها را با مشکلات بسیاری مواجه میکند که نمیشود آن را کتمان کرد. با این همه، تقریباً میتوان گفت سهم بسیار بزرگی از شادمانی و بهزیستی انسان را چگونگی دیدگاه و تفسیر او از اوضاع شکل میدهد؛ این چنین که وقتی انسان عوامل بیرونی را به جای عوامل زمینه ساز، عوامل تعیین کنندهی نهایی قلمداد کند، قطعاً با فشار اقتصادی زندگی را تمام شده تصور کرده و میپندارد با وجود مشکلات اقتصادی نمیتوان زندگی سالم و شادی داشت؛ در صورتی که اگر این افکار به درستی اصلاح گردد، در همین شرایط نیز میتوان با تلاش، از خود آدم بهتری ساخت و زندگی شادی به وجود آورد.»
انتهای پیام
نظرات