امروز تولد هنرمندی است که نامش همچون بِرندی بر پهنه موسیقی ایران میدرخشد. صدای ماندگاری که تا اسمش را به زبان میآوریم، احترام نیز با او همراه میشود؛ حتی اگر شناخت چندانی از او نداشته باشیم، قطعهای نشنیده باشیم و حتی اگر نقدی هم به او داشته باشیم، اما نمیتوانیم جایگاه محمدرضا شجریان در آواز ایران را نادیده بگیریم.
پنج سال از درگذشت محمدرضا شجریان میگذرد. او در همان ماهی که به دنیا آمد (اول مهر ماه ۱۳۱۹) ، دنیا را برای همیشه ترک کرد (۱۷ مهر ۱۳۹۹). خبرنگار ایسنا در سالروز تولد این هنرمند به میان مردم عادی رفته است تا از آنها درباره شجریان و میزان علاقهشان به موسیقی و آواز ایرانی سوال کند. نام شجریان را که میآوریم کسی نیست که او را نشناسد اما هستند بسیاری که شاید نتوانند آثارش را نام ببرند، با این حال اکثرا همعقیدهاند، قطعاتی از او را این سو و آن سو شنیدهاند.
در ادامه مشروح این گفتوگوهای مردمی را میخوانید که تلاش شده طیف مختلف سنی را شامل شود. همچنین در لابهلای گفتوگوها قطعات انتخابی مردم نیز گنجانده شده که میتوانید شنونده باشید.
در ابتدا سراغ یک خانم خانهدار، حدودا ۴۰ ساله میرویم که همراه فرزندش در خیابان است. از او میخواهیم که دقایقی کوتاه از زمانش را به پاسخ درباره میزان شناختش از محمدرضا شجریان و آواز ایرانی اختصاص دهد که میگوید: «شجریان را خیلی نمیشناسم و آثارش را خیلی گوش نکردهام. اثری هم نمیتوانم از او نام ببرم؛ اما آن آثاری که از او شنیدهام را دوست داشتهام.»
پس از او خانمی دیگر که در اواسط دهه ۳۰ زندگی است، مقابلمان قرار میگیرد؛ در پاسخ به این سوال میگوید: «کارهای شجریان را اگر جایی پخش شود گوش میکنم اما اکنون نامی از آثار او در ذهنم نیست که بخواهم به آنها اشاره کنم. پیش هم نیامده که خودم آهنگهای او را دانلود و گوش کنم.»
در میانه راه به آقایی تقریبا ۵۰ ساله برمیخوریم و از او نیز همان سوال را میپرسیم. او میگوید: «آثار ایشان را گوش کردهام و میدانم به خواست خود نمیخواست با تلویزیون کار کند. همچنین میدانم که اکنون پسر ایشان مسیر او را ادامه میدهد. شجریان جزو هنرمندان محبوبی است که مشخصه بارز او این بود که نمیخواست خیلی دیده شود، حال بنابر هر دلیلی که من نمیدانم.»
او ادامه میدهد: «البته بیشتر آثار فرزند ایشان ـ همایون شجریان ـ را گوش کردهام، در حدی که آنها را به صورت اصلی خریداری میکنم تا کپی رایت آن حفظ شود. اگر بخواهم اثر مورد علاقه خودم از ایشان را نام ببرم اکنون حضور ذهن ندارم، اما تعدادی اثر منتخب از ایشان را دارم که گاهی گوش میکنم.»
در ادامه پسری در دهه ۳۰ سالگی زندگی خود، با بیان اینکه کلا موسیقی سنتی را دوست دارد و گوش میدهد، میگوید: «استاد شجریان به عنوان یکی از هنرمندان موسیقی قابل احترام است؛ هرچند که نقدهایی هم به او وارد است، زیرا گویا پس از انقلاب با کنار گذاشته شدن بسیاری از چهرههای موسیقی مانند گلپا او توانست بیشتر دیده شود؛ البته من آثار همایون شجریان را بیشتر دوست دارم چون تلفیقی و به پاپ بیشتر نزدیک است.»
او در عین حال میگوید، اثر مورد علاقه من از محمدرضا شجریان قطعه «در خیال» است.
در ادامه قطعه «در خیال» محمدرضا شجریان را شنونده باشید:
همچنین یک خانم ۲۸ ساله که به گفته خود آثار موسیقی عرفانی را بیشتر دوست دارد، درباره محمدرضا شجریان و آثارش اینگونه میگوید: «من کلا موسیقی سنتی گوش نمیدهم مگر اینکه مایههای عرفانی داشته باشد و مرا به وجد بیاورد. حتی اگر تلفیقی باشد که خیلی بهتر است. آثار محمدرضا شجریان را خیلی گوش ندادهام و علاقهای هم نداشتهام.»
او ادامه میدهد: در مقایسه با محمدرضا شجریان، شهرام ناظری را بیشتر دوست دارم؛ چراکه کارهایش عرفانی است. درحقیقت یک بار، چند کار از آقای ناظری را خیلی اتفاقی شنیدم و اشعار و فضای آثارش را خیلی دوست داشتم و از آن پس آثار او را دنبال میکنم. اما درباره آقای محمدرضا شجریان پیش نیامده است که آثار او را اتفاقی گوش کنم و خوشم بیاید. ارتباط من با موسیقی اینگونه بوده است که قطعه یک هنرمند را اتفاقی گوش میکنم، خوشم میآید و از آن پس دنبال میکنم. اما آثار شجریان را هر بار شنیدهام برایم خستهکننده بوده است؛ چون نیم ساعت صرفا موسیقی پخش میشود و بعد خواننده تازه شروع به تحریر زدن میکند.»
دختری جوان که در دهه ۲۰ زندگی خود به سر میبرد، درباره موسیقی ایرانی و میزان علاقهاش به آثار محمدرضا شجریان، میگوید: «خیلی اهل دنبال کردم آثار محمدرضا شجریان نیستم ولی میدانم یکی از بزرگترین صداهای موسیقی سنتی ایران است. برخی از آثار او مانند «ربنا» یا «مرغ سحر» را شنیدهام و برایم خیلی جذاب بودهاند و حسی مملو از اصالت به من منتقل میکند به نظرم آواز او همانند یک نماد فرهنگی است.»
در ادامه شنونده ربنا با صدای محمدرضا شجریان باشید:
همانطور که اشاره کردیم و در صحبتهای برخی مردم هم شنیده شد، «ربنا» و «مرغ سحر» محمدرضا شجریان جزو شنیدنیترین آثار این هنرمند هستند؛ تا حدی که یک مرد ۳۰ و چند ساله در این زمینه میگوید: «من بیشتر با ربنای شجریان خاطره دارم و تصور میکنم این قطعه پیش از افطار حس و حال معنوی فراوانی برایم ایجاد میکرد. بخشی از تصنیفهای شجریان را هم کما بیش در تنهاییهای خودم گوش داده و زمزمه کردهام؛ آثاری مانند تصانیف «هلاک من» یا «آستان جانان».
او ادامه میدهد: «ویژگی خاص آثار شجریان برای من اینگونه بوده که هنگام کار کردن باعث تمرکزم میشده و وقتهایی که نمیتوانم کار کنم به این آثار رجوع میکنم و زمزمه کردن آنها موجب آسودگی ذهنی در من میشود و میتوانم بهتر کار کنم.»
قطعه «آستان جانان» از محمدرضا شجریان را شنونده خواهید بود:
فرد دیگری هم در پاسخ به سوالات ما میگوید: «شجریان را دوست دارم، اگرچه که دیگر مثل قبل گوش نمیکنم. علاقه من به شجریان بهخاطر اشعار و صدای او بود تا موسیقی که با آن همراه میشود. زمانی که او پس از زلزله بم آن کنسرت خیریه را برای کمک به زلزلهزدگان برگزار کرد، بیشتر به او علاقهمند شدم و سراغ آلبومها و آثارش رفتم. فکر میکنم کمتر خواننده سنتی داریم که میتوان تمام آلبومهای او را به صورت کامل گوش کرد؛ بدون اینکه آهنگی را رد کنیم و شجریان یکی از این افراد است.»
او ادامه میدهد: «برای ما دهه شصتیها، صدای شجریان از جایی به بعد نوعی همبستگی را تداعی میکرد. به همین دلیل هم جایگاه شجریان در یک دهه قبل از مرگش هر روز میان مخاطبان بالاتر رفت.»
یک دختر بیست و پنج ساله نیز چنین درباره محمدرضا شجریان میگوید: «من خیلی با محمدرضا شجریان آشنایی ندارم و آثار زیادی از او گوش نکردم ولی به عنوان یک خواننده در سبک خودش بسیار قبولش دارم و به نظرم صدای رسا و قشنگی در سبک خود دارد.»
فرد دیگری از نسل زد درباره محمدرضا شجریان به ایسنا میگوید که «از او شناخت زیادی ندارم ولی احساس میکنم به عنوان یک خواننده، خودخواه بود و مردمی نبود.»
و اما یک نسل زدی دیگر در یک اظهار نظر مثبت درباره این هنرمند میگوید: «موسیقی سنتی زیاد دوست ندارم ولی یکی از آهنگهای مورد علاقهام از شجریان، «از خون جوانان وطن» است. به نظرم در حق او از سوی عدهای بیانصافی شد؛ این در حالی است که او یک وطن دوست و هنرمند واقعی بود.»
در ادامه شنونده «از خون جوانان وطن» محمدرضا شجریان باشید که این خواننده در سال ۱۳۵۱ با همکاری گروه شیدا این تصنیف را به سرپرستی محمدرضا لطفی اجرا کرد. در سال ۱۳۵۸ این اثر با تنظیم متفاوتی از فرامرز پایور و صدای محمدرضا شجریان و اجرای گروه پایور بازخوانی شد و در آلبوم راز دل منتشر شد.
و اما در پایان یک مرد ۴۰ ساله در پاسخ به سوالات خبرنگار ایسنا درباره محمدرضا شجریان و میزان علاقهاش به آواز ایرانی میگوید: «آثار بسیاری از شجریان را گوش دادهام و آهنگ مورد علاقهام از او «ای ایران» و «ربنا» است. به نظرم او یک هنرمند واقعی و استاد موسیقی ایران بود.»
در پایان سراغ دو نوجوان میرویم و تلاش داریم در گفتوگو با آنها، گزارشمان را به پایان برسانیم، وقتی با آنها سوالمان را در مین میگذاریم، خیلی صریح و راحت پاسخ میدهد، «وقت نداریم به سوالت جواب دهیم»!
پایانبخش این گزارش قطعه انتخابی «ای ایران» محمدرضا شجریان است که خواهید شنید:
انتهای پیام
نظرات